🇮🇷روسـتاى تاريخــى بيـابـانكـــ🇮🇷

2021-06-06 22:15:46 ‍ «دردا... که تو همیشه همانی که نیستی...»
یک تنهایی فکری!...
زیرِ آسمانی که همیشه آبی نیست!...
یک تنهایی فکری...
که آدم را وادار می‌کند، بیشتر رنج بکشد!..
این رنجِ تنهایی، مختصِ خود آدم نیست...
آسمان و زمین برایش تنگ می‌شود...
آدم ها دیگر نقشی ندارند...
و حتی بودن و نبودنشان...
وقتی فکرت تنها شد،
یعنی...
از همه جا بریده ای...
حتی خودت را هم نمی‌بینی...
آنطور که هستی، آنطور که بودی...
دیگر نه جوانی به تو اعتبار میدهد،
نه کهنسالی...
تنها می‌خواهی در خودت فرو بروی...
و تنِ خسته ات را در جایی رها کنی...
رها... تا تمامِ خستگی دوران زندگی را فراموش کنی...
وقتی، خنده از لبانت گرفته می‌شود،
و
دردِ جسم و روحت مدام به تو نِیش می‌زند ،
خسته و درمانده می‌شوی...
چه
اگر همه چیز هم داشته باشی،
برایت هیج فرقی نمی‌کند...
گاهی شاید به این می اندیشی...
کاش یک جای دیگر بودی؛
یک جای محقر،
خیلی دور، دورِ دور،
خوراکت در کاسه های گِلِی بود و آب را از کوزه سفالی سر می کشیدی، و زیر آسمان همان جایی که همیشه ذهنت را بخود مشغول می‌کرده، می خوابیدی...
نه صدایی می شنیدی،
نه غمی در دلت لانه می‌کرد،
راحت می خوابیدی،
در پسِ زمانی که ،
هنوز در غوغای زندگی،
قدم نگذاشته بودی...
می خوابیدی،
رها از هر غم و اندوهی!!

استاد محمود کَیّال ها

شب خوش

@BiaBanak باز کردن / نظر دهید

2021-06-06 08:05:37 سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد.

@BiaBanak باز کردن / نظر دهید

2021-06-06 06:09:58 ‌
در دور دست
آمدن روز ،
شعر بلند
و روشن بیداری
با واژه‌های سیر و سارش
همواره در ترنم ،
با صخره‌های قافیه‌‌ای
استوار ، آفاق می‌سراید
در ذهن آب و آبی
مشرق صبح آمده‌ ست
و هستی بیدار می‌شود . . .!

#شفیعی_کدکنی
‌
سلام،صبح بخیر

@BiaBanak باز کردن / نظر دهید

2021-06-05 22:10:38 تلخ ترین تراژدی،
مرگِ تدریجی یک رؤیا ست!
همه چیز در ذهن آشفته ام،
رو به افول می‌گذارد،
در دل یک روزِ پر بلوا!
می‌ترسم!
از «پس لرزه های» تنهایی!
بی تو اما در جهانِ خالی هم،
تنها نخواهم بود!!
زندگی تلخ است در دنیای تاریکِ هوس،
که تنها با خیالِ تو روشن می‌گردد.
دور بود و گذرا،
وجود تو در کنار آشیانه دلی
که هر روز از نو برای تو،
طپیدن آغاز می‌کند!!
تو!
در کدامین شهرِ رسوا،
خوابِ خوش را،
به یک کابوس تعبیرکرده ای؟ !!

استاد محمود کَیّال ها

شب بخیر

@BiaBanak باز کردن / نظر دهید

2021-06-05 06:21:53 ‌
در نوازشهای باد
در گل لبخند دهقانان شاد
در سرود نرم رود
خون گرم زندگی جوشیده بود
نوشخند مهر آب
آبشار آفتاب
در صفای دشت من کوشیده بود
شبنم آن دشت از پاکیزگی
گوییا خورشید را نوشیده بود
روزگاران گشت و گشت
داغ بر دل دارم از این سرگذشت
داغ بر دل دارم از مردان دشت
یاد باد آن خوشنوا آواز دهقان شاد
یاد باد آن دلنشین آهنگ رود
یاد باد آن مهربانی های باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
خون چکید از شاخ گل باغ
و بهاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد
دوستداران را چه شد . . .!

#فریدون_مشیری


صبح بخیر

@BiaBanak باز کردن / نظر دهید

2021-06-04 22:04:55 ‌
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

دیشب گله زلفش با باد همی کردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی

صد باد صبا این جا با سلسله می رقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی

مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی

یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی

ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی

ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی

فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی

زین دایره مینا خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی

"حافظ" شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی

#حافظ
‌
شب خوش

@BiaBanak باز کردن / نظر دهید

2021-06-04 06:26:46 دست بر زلفش زدم
شب بود، چشمش مست خواب
برقع از رویش گشودم تا درآید آفتاب ...

گفتمش :
خورشید سر زد، ماه من بیدار شو
گفت :
تا من برنخیزم، کی برآید آفتاب !؟


صبح بخیر

@BiaBanak باز کردن / نظر دهید

2021-06-03 22:02:03 نمی‌دانم؟!
شاید عشق بهانه ای باشد برای
ادامه زندگی!!

استاد محمود کَیّال ها

شب خوش

@BiaBanak باز کردن / نظر دهید

2021-06-03 15:48:31 بازهم پنجشنبه
به یادهمه مسافران بهشتی
آنان ڪه روزے
عزیز دل ڪسے بودند
و امروز عڪسے هستند در قاب
خاطره‌اے در ذهن
و حسرتے بر دل
شادے روح
رفتگان، فاتحه و صلوات

@BiaBanak باز کردن / نظر دهید

2021-06-03 05:54:34 ‌
تو را دارم ای گل، جهان با من است
تو تا با منی، جان جان با من است

چو خندان به سوی من آیی به مهر
بهاری پر از ارغوان با من است

کنار تو هر لحظه گویم به خویش
که خوشبختی بی‌کران با من است

روانم بیاساید از هر غمی
چو بینم که مهرت روان با من است

چه غم دارم از تلخی روزگار
شکر خنده‌ی آن دهان با من است


#فریدون_مشیری

صبح بخیر

@BiaBanak باز کردن / نظر دهید