Get Mystery Box with random crypto!

شرممان باد! شاید حداقلی ترین تعریفی که بتوان از مدرنیته ارائه | بیژن عبدالکریمی

شرممان باد!

شاید حداقلی ترین تعریفی که بتوان از مدرنیته ارائه کرد تا حداکثری ترین اجماع را بین نخبگان فکری در پی داشته باشد؛ اشاره به این امر باشد که مدرنیته جهان را به پیش و پس از خود تقسیم می کند و ایران هم در همین جهان واقع شده است پس ایران هم پس از مواجهه با مدرنیته، دیگر همان ایران پیش نیست؛ و نه تنها ایران؛ که خود ایرانیان نیز به همچنین؛ و ...تا برسیم به معنای زندگی؛ آخرت؛ اخلاق؛ ایمان؛ وطن؛ خانواده؛ سیاست؛ دین؛ خدا و ...
حالا اگر این مدرنیته که خاستگاه غربی دارد خود غرب را اینگونه زیر و زبر کرده باشد؛ ببین چه بر سر ما شرقی های خاورمیانه ای جهان اسلامی می آورد؛ و چه قدر همه چیز را کن فیکون می کند؛ چندان که کرده است.‌‌..
مواجهه با جهان جدید کمترین کاری که با ما می کند وجدان ما ایرانیان را دوپاره می کند؛ نیمیم ز جهان سنت و نیمیم ز جهان نو؛ قسمی می شوند سنت گرا و قسمی دیگر نوگرا...ولی این گونه "شدن" ها در میان ما پیش از بالیدن فردیت ها و تمایزات پدید می آید؛ پس می توان گفت تنزل می یابد به ایدئولوژیک اندیشی و تفاوت های سطحی و ظاهری..‌. همین هست که از یک نوع منطق کم و بیش یکسان تبعیت می کند؛ می شود ابزار هویت طلبی و قدرت خواهی و ...تقشّر و تقلید و تحجّر و تجدد مآبی...و دیگر هیچ...
غرب روی یک خط سیر تنش هایش را تجربه می کند تاب می آورد بی تاب می شود؛ دوره تراژدی و یونان و وسطی و رنسانس و مدرنیته و پست مدرنیته و...
خدا را پیدا می کند؛ گم می کند؛ توسعه می یابد؛ ترقی می کند؛ افت و خیزهای خودش را دارد؛ از تراژدی و فلسفه و تکنولوژی و رمان و پورن و کلاهک و‌...
تازه خود غرب و غربی پس از مواجهه ی با مدرنیته که خاستگاهش غربی هست گوگیجه می گیرد کی یرکیگور و نیچه و هایدگر می زاید؛ ‌‌‌...اوه چقدر رمان می نویسند فلسفه می بافند؛ ... خودشان می شوند منتقد خودشان و ...تازه حالشان خیلی هم خوب نیست... مثل حال طبیعت و محیط زیست...
ما چه؛ ما که از رودکی تا حافظ شعر را بر باد می دهیم خدا و پیامبرمان را ایضا ...اسطوره هایمان را؛ معماری مان را ...همه چیزمان را ...بی نان و آب و معنا می شویم‌..
به جای سوفوکل و سقراط و سنت آگوستین و سورن و سعدی و سنایی و سهروردی و ... امروز چه تحویل ما می دهند؛ چه به ما می رسد؟!

تقریبا...هیچ

حالا هر صاحب فضل وهنری که می خواهد ترهات بفرماید؛ بفرماید؛ ولی ما سیه بختان که به اندیشیدن خطر کرده ایم باید کویر را پشت کویر طی کنیم؛ برهوت را ببینیم که پیش تر و پیش تر می آید .‌..
شرممان باد ز پشمینه آلوده خویش
گر بدین فضل و هنر نام کرامات بریم