Get Mystery Box with random crypto!

#شخصیت_شناسی از #روانشناسی تا #درام تاریخچه #روان‌شناسی | بجنورد تئاتر

#شخصیت_شناسی
از #روانشناسی تا #درام

تاریخچه

#روان‌شناسی علم مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنِ موجود زنده ـ بخصوص انسان ـ بر اساس روش علمی است. همچنین یکی از علوم کاربردی و شاخه‌های تحصیلی است که یافتن ارتباط ذهن و روان آدمی، با مفاهیمی نظیر رشد، سلامت، رفتارهای اجتماعی، شناخت و … را در بر می‌گیرد. علم روان‌شناسی مفاهیمی همچون ادراک، شناخت، تمرکز، توجه، احساسات، پدیده شناسی، انگیزه، کارکرد ذهن، شخصیت، رفتار، روابط بین فردی، خانواده و دیگر زمینه‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد. روان‌شناسان زمینه‌های مختلف، روش‌های علمی و تجربی را برای استنباط رابطه علت و معلولی و یا هر نوع رابطه همبستگی میان پدیده‌های گوناگون روان‌شناسی بکار می‌گیرند. روان‌شناسی علمی فراشاخهای است؛ غیر قابلِ مشاهده بودنِ موضوع این علم ـ یعنی ذهن و روان ـ و انتزاعی بودن مفاهیم آن، دلیل شباهت این علم به علوم انسانی است؛ اما از سوی دیگر مطالعه به «روش علمی»، و تجربی بودنِ بخشی از مراحل آزمایش، روان‌شناسی را به دایرهٔ علوم تجربی می‌کشاند؛ همچنین عقیده و دیدگاه روان‌شناس نسبت به انسان، در فرایند تحقیق بسیار مأثر است، لذا از این جنبه نیز، روان‌شناسی به دنیای فلسفه مرتبط می‌شود. به این ترتیب شاید بتوان روان‌شناسی را حقیقتاً آمیزه‌ای منحصربه‌فرد از علوم گوناگونی نظیر زیست‌شناسی، انسان‌شناسی، زبان‌شناسی، جامعه‌شناسی، فلسفه و … دانست. آغاز روان‌شناسی به شکل علمی و آکادمیک، به اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم بازمی گردد؛ می‌توان گفت اکتشافات و تحقیقات قابل توجه در روان‌شناسی، تنها از حدود ۱۵۰ سال پیش شروع شده است؛ و این درحالی است که علوم تجربی دیگر از تاریخچه‌ای بلندتر و پربارتر برخوردار اند. البته مباحث مربوط به ذهن و روان قرن‌هاست که ذهن متفکران را به خود مشغول کرده و آثار مکتوب آن از دانشمندان یونانی و متفکرانی چون سقراط، افلاطون و ارسطو نیز در دست است، اما این شاخه از علم تا پیش از روان‌شناسی جدید، به صورت مدون و آکادمیک مورد مطالعه قرار نگرفته بود.

#شخصیت از دیدگاه روانشناسی

روانشناسی به مفهوم دقیق کلمه، علمی امروزی و مربوط به یکی دو قرن اخیر است؛ هرچند توجه و تاکید بر روان از دیرباز در عقاید، آئین‌ها، رسوم و طب وجود داشته، جریان علمی آ« همچون بعضی علوم انسنانی مانند جامعه شناسی، جریانی نو و متناسب با زندگی مدرن بوده است.محور مطالعاتی این علم انسان و شخصیت او است. لیکن این جریان مطالعاتی نیز مانند سایر علوم و جریان‌ها، نطریه‌ها، روشها و تعاریف مختلفی از موضوع مورد نظر خود یعنی شخصیت، ارائه میدهد؛ و درواقع تعریف شخصیت از دیدگاه هر دانشمند، یا هر مکتب وگروهی به نظریه‌ی خاص آنها بستگی دارد؛ اما در یک جمع‌بندی کلی و با درنظر گرفتن اصل های مشابه در آنها می توان تعریف نسبتا جامعی از شخصیت ارائه داد:
« شخصیت عبارت است از مجموعه‌ای سازمان‌یافته و واحدی متشکل از خصوصیات نسبتا ثابت و مداوم که بر روی هم یک فرد را از افراد دیگر متمایز می‌نماید. »
#Personality

لغت شخصیت که در زبان لاتین Personalite و در زبان انگلوساکسون personality خوانده می‌شود، ریشه در کلمه لاتین #پرسونا (persona) دارد. این کلمه به نقاب یا ماسکی گفته می‌شود که در یونان قدیم، بازیگران #تئاتر بر چهره خود می‌زدند. به تدریج معنای آن گسترده تر شد و نقشی را که بازیگر ادا می‌کرد نیز در برگرفت. واژه‌ی " Personage" به معنی شخص هم که امروزه گاه برای خطاب به هریک از شخصیت‌های یک درام به کار می‌رود از همین ریشه است.

#Character

ریشه واژه کاراکتر را از کلمه “ Karassein ” به معنی حکاکی کردن و عمیقا خراش دادن گرفته‌اند. در یونان قدیم این واژه برای طرحهای منثوری به کار می‌رفت که مجموعه ای از تیپهای گوناگون آدم‌ها بود؛ که گرد هم آمده بودند. این نوع نوشته توسط یکی از شاگردهای ارسطو پایه گذاری شد.
روانشناسان، اعم از آن‌ها که انسان را محصول گذشته‌اش می‌دانند یا آن‌ها که شکل گیری ساختمان شخصیت را نتیجه ارتباط مداوم او با محیط می‌پندارند، و یا صاحب نظران روانشناسی شخصیت، که معتقدند با قطعه قطعه کردن اجزاء روان، نمی‌توان به حقیقت شخصیت دست یافت و بالاخره آن دسته از تئوریسین‌های شخصیت که بر این باورند : هر انسان را می‌باید در لحظه‌اش توصیف کرد، به اضافه تمامی نظرات تئوری شخصیت در مکاتب دیگر روانشناسی، همگی بر سر “ راه های کشف ” واحدهای تشکیل دهنده شخصیت مجادله می‌کنند. این درحالی است که اعتقاد به اصل “ ماهیت شخصیت ” از یکی از دو فرض متعارض زیر بیرون نیست...

ادامه در پست پسین

@bojnordteatr
https://t.me/joinchat/yoje3DLLcpRmOTZk