Get Mystery Box with random crypto!

هُوَرقلیا (مقدمه)‌ مهم ترین عامل تکفیر شیخ احمد احسائی اعتق | 🏴بُت شِناسی🏴

هُوَرقلیا (مقدمه)‌

مهم ترین عامل تکفیر شیخ احمد احسائی اعتقاد او به: « هور قلیا » می‌باشد.
حاجی سبزواری از تنکابنی می‌پرسد: چرا شیخ احمد را تکفیر کردند؟ او در پاسخ می‌گوید: برای اینکه به جسم « هور قلیائی » قائل است.
تنکابنی این واژه را « هُوَر قلیائی » با ضمه هاء و فتحه واو تلفّظ می‌کند، حاجی سبزواری می‌گوید: « هُور » به سکون واو است.
تنکابنی می‌گوید: من از یکی از شاگردان ملاّ علی نوری شنیدم که آخوند ملاّ علی نوری می‌گفت:
« هُور » به سکون واو غلط مشهور است و صحیح آن « هُوَر »به فتح واو می‌باشد.
وی اضافه می‌کند که ملا علی نوری می‌گفت:
« هُوَر قلیا » لفظ یونانی است به معنای عالم دیگر.
دهخدا نیز آن را « هُوَر قلیا » ضبط کرده و گفته:
این کلمه ظاهراً از کلمه ی عِبریِ: « هبل قرنیم » به معنای تشعشع بخار گرفته شده است.
دکتر معین نیز همان احتمال را استظهار کرده جز اینکه در ضبط آن، « هَوَر قلیا » را صحیح تر دانسته است.
شهید ثالث به استناد اینکه معاد جسمانی است و بازگشت انسان در روز رستاخیز با همین بدن عنصری است، نه هُوَر قلیائی، و این از ضروریّات دین مقدّس اسلام است، به کفر شیخ احمد فتوا داد، آنگاه سیدمهدی پسر صاحب ریاض، ملاّ محمّد جعفر استرآبادی، صاحب فصول و سرانجام صاحب جواهر به کفر ایشان فتوا دادند.
تا جایی که ما سراغ داریم اول کسی که واژه « هور قلیائی » را به کار برده، شیخ شهاب الدّین سهروردی، متوفای ۵۸۷ ق. می‌باشد.
آنگاه شیخ احمد احسائی آن را به کثرت در آثار خود به کار برده است.
آنچه از توضیحات شیخ احمد، کرمانی و هانری کوربن استفاده می‌شود این است که: منظور از هور قلیا مثال قالبی است نه جسد عنصری.

تنکابنی، قصص العلماء، ص ۴۵ و ۴۶، ۴۴
دهخدا، لغت نامه، حرف هاء، ص ۳۳۵.
معین، فرهنگ معین، ج ۴، ص ۵۲۲۱ ؛ تبریزی، برهان قاطع، ج ۴، ص ۲۳۹۱.
سهروردی، حکمة الاشراق، ص ۲۵۴، چ تهران، ۱۳۳۱ ش.
جوامع الکلم، ج ۵، قسمت اول، ص ۱۲۲ ؛ ج ۳، قسمت دوم، ص ۱۱۹، ۱۲۴ و ۱۳۴ ؛ ج ۲، قسمت دوم، ص ۱۰۳، چاپ سنگی.
حسائی، شرح الزیارة، ص ۳۶۵ ؛ کرمانی، شرح عرشیّه، ص ۱۱۹ ؛ ابراهیمی، تنزیه الاولیاء، ص ۷۰۲، چ کرمان، ۱۳۶۷ ق.
  شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه صفحه ۱۲۳

#شیخیه

@BotShenasi