Get Mystery Box with random crypto!

خودشُ با فشار به دست مرد جلو کشید و با چشمای قرمز شده‌ی وحشیش | تب شبانه بتس🍓

خودشُ با فشار به دست مرد جلو کشید و با چشمای قرمز شده‌ی وحشیش زل زد بهش:
_هرکاری دلت میخواد باهام بکن (نیشخندی از سرتمسخر زد) میتونی تیکه تیکه‌ام کنی و باهاش برای خودت و زیردستات یه شام خوشمزه‌ درست کنی!
خواست بدنش رو به مرد نزدیکتر کنه ولی هجوم یه مرتبه‌ی خون به گلوش مانع انجام کارش شد. دست مرد رو محکم پس زد و با گذاشتن کف دستاش روی زمین هرچی خون تو گلوش بودُ بیرون ریخت.

دست مرد بعد یه مکث رو کمرش نشستُ با پوزخند زیرگوشش زمزمه کرد:
_هرزه چی؟ میتونی هرزه‌ی من بشی؟ فکرکنم صورتت باعث شه یه ارگاسم خوب داشته باشم ..