2022-06-05 01:35:45
"دختران آرامِ تمیز با لباس نخی"
همهی زنهایی که در زندگیام دیدهام خراب بودند، فاحشههای قدیمی
زنهای دیوانه. مردهایی را میبینم که زنهای آرام و تمیز دارند
توی سوپرمارکتها میبینمشان، یا میبینم که در خیابان باهم قدم میزنند
در خانههاشان میبینمشان: آدمهای آرام، که باهم زندگی میکنند.
میدانم که آرامششان جزئی است، اما خوب به هر حال آرامند
ساعتها و روزهای آرام که دارند.
همهی زنهایی که در زندگیام دیدهام قرصی و الکلی بودند
خراب، فاحشههای قدیمی، زنهای دیوانه.
یکی میرود
بعدی میآید
بدتر از قبلی.
مردهای زیادی را دیدهام که با دخترهای
آرام و تمیز هستند، دخترهایی
که لباس کتان میپوشند، و صورتشان آرام است
وحشی نیستند.
به چند تا دوستی که دارم، میگویم:
" جنده این طرفا نیارید. عاشقش میشم ها."
"تو با زنای خوب کنار نمیآی بوکوفسکی."
من زن خوب میخواهم. من زن خوب میخواهم
حتی بیشتر از ماشین تحریر، بیشتر از موتزارت
من زن خوب میخواهم، اینقدر که در هوا حسش میکنم
انگشتانم را روی تنش حس میکنم، میتوانم ببینم
که پیادهروها را برای او ساختهاند
که روی آنها راه برود
بالشهای زیر سرش را میتوانم ببینم
خندههای منتظرم را میتوانم ببینم
میتوانم ببینمش که گربهای را نوازش میکند
میتوانم خوابیدنش را ببینم
میتوانم دمپاییهایش را ببینم.
میدانم که هست
اما کجای این زمین؟
زمینی که فقط فاحشهها پیدایم میکنند.
#چارلز_بوکفسکی
ترجمه: #سینا_کمالآبادی
@Bukowski_Pub
انتشارات چارلز بوکفسکی
964 viewsB L, edited 22:35