2023-06-29 12:56:29
راههای کنترل هیجان در کودکان
کودک را با هیجان آشنا کنید
تشخیص و تعریف چگونگی احساس خود، برای کودک اهمیت دارد. درباره هیجانات به آنها آموزش دهید و آنان میآموزند که احساساتی که به نظر غیرشفاف یا گیجکننده به نظر میرسد، در واقع هر کدام اسم دارند.
به آنها بگویید که «الان ناراحت به نظر میرسی»، «آشفته هستی». با گفتن جملاتی مانند «ناراحت هستم که امروز نمیتوانیم به دیدن مادربزرگ برویم» یا «تعجب کردم که آن پسرها امروز خیلی خودخواهانه رفتار کردند» برای هیجانات اسم مشخص کنید.
همچنین میتوانید با گفتگو درباره شخصیتهای کتاب یا برنامه تلویزیونی، با کودک درخصوص احساسات شروع به صحبت کنید. هر از گاهی سؤالاتی مانند «به نظر تو این شخصیت چه احساسی دارد؟» بپرسید، توانایی کودک برای تشخیص هیجانات با تمرین بهبود مییابد. بینش هیجانی میتواند به کودک کمک کند تا از نظر روحی قویتر شده و حتی هیجانات را عمیقتر درک کند.
سعی کنید به یاد داشته باشید که آموزش مدیریت هیجان، نیاز به آگاهی و مهارتی دارد که کودکان، هنوز در حال توسعه این مهارت هستند. با این حال، بروز هیجان افراطی در برخی از کودکان فقط یک خصوصیت مادرزادی است.
ممکن است تنها چیزی که آنها نیاز دارند، کمی حمایت، هدایت و صبوری از طرف شما باشد، تا یاد بگیرند چگونه این هیجان را با روش صحیح مدیریت کنند. گاهی اوقات این روند میتواند سخت باشد، اما تلاشی که شما برای انجام اینکار صرف میکنید، میتواند برای کودک شما یک عمر تاثیرگذار باشد.
به یاد داشته باشید که این مسئله میتواند یک امتیاز قابل توجه در کنار خود داشته باشد: کودکانی که هیجان افراطی دارند، معمولاً همه هیجانات در آنان شدیدتر است. به بیان دیگر، هنگامی که کودکی با هیجان افراطی، حس خشم را با شدت بیشتری احساس میکند، ممکن است یک رهبر همدل یا پرشور نیز باشد. درحالیکه آنها حس ناامیدی را در سطح 10 احساس میکنند، حس شادی و هیجانزدگی را نیز در همان سطح احساس میکنند.
احساسات مجزا درمقابل رفتارها
برای کودکان بسیار اهمیت دارد که یاد بگیرند چگونه هیجانات خود را با رفتار مناسب اجتماعی بیان کنند. به عنوان نمونه، جیغ کشیدن با صدای بلند در وسط فروشگاه یا لجبازی کردن در مدرسه رفتار مناسبی نیست.
به کودکان بگویید که هر هیجانی را میتوانند حس کنند و مشکلی نیست اگر واقعاً احساس خشم یا ترس داشته باشند. اما این موضوع را برایشان شفافسازی کنید که برای واکنش به این احساسات ناخوشایند، حق انتخاب دارند.
به عنوان مثال، در حالی که آنها حق دارند از کسی عصبانی باشند، اما این موضوع به آنها این حق را نمیدهد که به آن فرد آسیب برسانند. همچنین، میتوانند به دلیل اینکه فروشگاه، بستنی مورد علاقهشان را ندارد، ناراحت باشند، اما به این معنی نیست که میتوانند در حالی که گریه میکنند روی زمین بغلتند و دیگران را آزار دهند.
به جای هیجانات، رفتار کودک را تادیب کنید. به او بگویید، «به این دلیل که برادرت را زدی، از بازی کردن محروم میشوی»، یا اینکه «چون جیغ کشیدی و باعث آزار گوشهای من شدی، تا آخر امروز نمیتوانی با این اسباببازی بازی کنی».
تایید کردن و درک کردن
گاهی اوقات والدین بطور غیرعمد، احساسات کودک را کوچک میشمارند. جملاتی مانند، «اینقدر ناراحت نباش. این موضوع آنقدرها هم مهم نیست.» به کودک نشان میدهد که احساساتش اشتباه هست. احساسات درست هستند – حتی اگر آنها در نظر شما نامتناسب باشند.
اعم از اینکه شما فکر میکنید آنها عصبانی، ناراحت، ناامید، شرمسار یا مایوس هستند، احساساتشان را نامگذاری کنید. اینکار نشان میدهد که شما احساساتشان را درک کرده و با آنان همدل هستید.
هنگامی که میگویید «میدانم که عصبانی هستی که امروز به پارک نمیرویم» این جمله بیان میکند که متوجه عصبانیت او هستید، اما کمی ناخوشایند به نظر میرسد.
به جای آن بگویید «میدانم از اینکه امروز به پارک نمیرویم عصبانی هستی. من هم، وقتی قادر به انجام کاری که میخواهم نیستم، عصبانی میشوم» این جمله اضافه شده، کودک را متقاعد میکند که همه افراد گاهی اوقات چنین احساساتی را ولو نه اغلب اوقات و نه به این شدت، تجربه میکنند.
در همین زمان، به کودک در درک این مسئله کمک کنید که این هیجانات میتواند زودگذر باشد و احساسی که آنان اکنون دارند، تا همیشه – یا حتی لزوماً بیشتر از چند دقیقه ادامه نخواهد داشت.
درک این موضوع که احساساتشان و همچنین گریه کردن، گذرا هستند، به کودک کمک میکند که در میان لحظاتی که درگیر هیجان هستند، کمی آرامتر شوند.
نکته های طلایی رفتار با کودکان و نوجوانان
@childeducation
1.7K views09:56