2021-07-09 02:36:50
تریلر روانشناسانه
جاده سرخ، اولین اثر بلند فیلمساز انگلیسی
آندره آرنولد، کنکاشی است متفاوت در باب مفاهیمی چون انتقام، عدالت و گناه.
داستان با نمایش اتاقی مملو از نمایشگرهای کوچک که در حال ضبط و نمایش زندگی روزمره‌ی مردم شهر است، آغازی هوشمندانه دارد. اتاقی که همچون عرش الهی در آسمان واقف به کوچک‌ترین حرکات و خرد‌ترین وقایع است. جالب است که اتفاقا این دفتر «چشم خدا» نام دارد.
جکی، زنی میانسال که به عنوان اپراتور در این دفتر فعالیت دارد، وظیفه دارد مردم شهر را برای گزارش موارد مشکوک و شبه برانگیز که تهدیدگر جان و مال شهروندان است، زیرنظر بگیرد.
درواقع
جکی شمایل امروزی‌ست از
جیمز استوارت پنجره عقبی که با شیوه‌ای مدرن و دلایلی متفاوت، درحال نظر بازی با روزمرگی های آدم‌هاست.
آرنولد بخشی از تمرکز روایت را معطوف به زندگی شخصی و احوالات درونی کاراکتر
جکی کرده است.
کیت دیکی که با آن چشم‌های بی‌حالش موفق به خلق تصویری ملموس از زندگی سرد و خالی
جکی شده است، تنها زمانی نور اشتیاق در نگاهش پیداست که پشت دوربین و سر ساعتی دقیق و مکانی مشخص، مردی را در حال قدم زدن با سگش مشاهده می‌کند؛ مردی که گویی برای
جکی غریبی آشنا می‌نماید.
جلوه‌ی پوچ زندگی جکی که تنها در تماشای «زندگی دیگران» خلاصه می‌شود، یادآور اثر آلمانی برنده‌ی اسکار،
زندگی دیگران است که از قضا در یک سال با
جاده سرخ به نوبت اکران رسید.
پرده‌ی دوم با وقوع اتفاقی مرموز و پرسش‌برانگیز داستان را وارد مسیر تازه‌ای می‌کند. شبی
جکی حین گشت چشمی شبانه با تصویر مردی روبه‌رو می‌شود که رنگ از رخسارش می‌رود.
داستان تا دقایق پایانی از افشای هویت مرد طفره می‌رود، اما با تزریق قطره‌چکانی اطلاعات پراکنده حدس می‌زنیم مرد، که
کلاید نام دارد، به سبب ارتکاب جرمی علیه
جکی یا خانواده‌اش در زندان به سر می‌برده و حال نیز به دلیل رفتار مناسب، در قالب عفو مشروط به خیابانها بازگشته است.
اما
جکی از این واقعه خشنود به نظر نمی‌‌رسد، تصمیم دارد با بهره گرفتن از موقعیت کاری خویش، یک خطای کوچک از کلاید بیابد و عفو مشروطش را ابطال کند. وی هرروز سرکار با چشمانی تیز و عزمی راسخ، کلاید را ثانیه به ثانیه زیرنظر قرار می‌دهد؛ طوری که عطش انتقام که چشمانش را به هرآنچه جز
کلاید کور کرده است، اجازه نمی‌دهد که به موقع متوجه درگیری که تنها چند متر آن‌طرف‌تر در جریان بوده بشود. کوتاهی و قصوری که منجر به چاقو خوردن دختری جوان می‌شود.
فیلمساز از همین نقطه شروع به کاشتن بذر تردید در دل مخاطب نسبت به حقانیت اعمال
جکی می‌کند. آیا او حق دارد به عنوان مأموری که وظیفه حفظ و صیانت از مال و جان مردم را دارد، آنها را گرفتار آتش انتقام خویش سازد؟
آیا صرف هر گذشته‌ی گناه‌آلودی که کلاید داشته است، حق زندگی دوباره و بازگشت به جامعه را پس از اتمام دوران محکومیتش ندارد؟ آیا هربار که از انسان اشتباهی سر بزند، محکوم است برای همیشه اشتباهش را چون لباس به تن کند؟
Red Road (2006) • Movie
------------------------------------
CiMDB
608 viewskhani, edited 23:36
C
