سکتهٔ قلبیِ قبل از فوت! قسمت ۳ از ۴ ۵- حاکمیت مرکزی اس | انقلاب ۵۷ بدون روتوش
سکتهٔ قلبیِ قبل از فوت!
قسمت ۳ از ۴
۵- حاکمیت مرکزی اسپانیا بر سر دو راهی قرار خواهد گرفت!
توضیح: ناسیونالیسم افراطی در اسپانیا به طرز شگرفی از پتانسیل تحت فشار قرار دادن حاکمیت مرکزی برخوردار است. برگهای برندهٔ حوزههای جداییطلب در اسپانیا امروز بهترین و بالاترین فرصت را برای تغییر موازنهٔ قدرت در داخل و در عرصهٔ بینالملل در مناسبات پیشرو دارد. حوزههای باسک و کاتالونیا به راحتی میتوانند حکومت مرکزی اسپانیا را بر سر یک دوراهی جدا شدن از اسپانیا یا جدا شدن اسپانیا از اتحادیه اروپا قرار دهند! به طور طبیعی هیچ حکومتی بر سر قلمرو تحت نفوذ و سرحدات خود به هیچ عنوان معامله نخواهد کرد لذا خروجی تصمیم فقط سست شدن این کشور نسبت به اتحادیهٔ نیمبند اروپا، و درنهایت خروج این کشور خواهد بود.
تبصره: باید توجه داشت که گروه جداییطلب باسک موسوم به «اتا» (ETA) در اسپانیا که گرایشات چپ و سوسیالیستی دارد احتمال دارد مجددا خود را بازیابی کرده و به دلیل تن ندادن حکومت مرکزی دست به هرگونه اقدامی بزند!
نظام فعلی و آیندهٔ قارهٔ سبز؛
یکی از نتایج ناسیونالیسم ملی که در بالا ذکر شد پدیدهٔ بسیار مهمیست که تحلیلگران از آن به سادگی عبور کردهاند. ما شاهدیم که کشورهای یاد شده آنقدر اختلافهای «درون-اتحادیهای» خود را عیان ساختهاند که به محمولههای دارویی یکدیگر رحم که نمیکنند هیچ، بلکه مانند غارتگران به دزدی از یکدیگر مشغول شدهاند. اقتصاد آزاد، شرکتها و کارخانههای خصوصی چندملیتی صرفاً نظارهگر رویدادی هستند که در آن مردم قربانی میشوند. دولتهای مدعی اقتصاد آزاد، شرکتهای خصوصی را با زور وادار به تغییر خط تولید برای تجهیزات پزشکی و ایمنی کردهاند! اما یک نکته را از یاد بردهاند و آن نکته اینست که اگر اوضاع بحرانیتر شود آیا خطوط تولید ماسکسازی به زور در اختیار تولیدات نظامی خواهد رفت؟ و اگر چنین اتفاقی رخ دهد، در این جنگل چه کسی پیروز است؟ آلمان یا جمهوری چک؟!
پس از اجرایی شدن مصوبهٔ برگزیت و خروج بریتانیا از اتحادیهٔ اروپا، ایرلند و اسکاتلند هم مانند سابق به دنبال جدایی از بریتانیا بودند که به دلیل ضعف حوزههای خود در مقابل پادشاهی بریتانیا قادر به انجام این کار نبودند اما امروز ما شاهد ضعف درونی بریتانیا به دلیل کرونا هستیم و این فرصت برای آنها همچون باسک و کاتالونیا که به دنبال جدایی از اسپانیا بودند، پیش آمده است. لذا در نظم جدید قارهٔ سبز ما شاهد تحولاتی شگرف خواهیم بود که با جدایی ایتالیا از اتحادیه اروپا این تحولات تسریع خواهد شد. باید در نظر داشت از طرفی اتحادیهای که دیگر قوام و استحکام قبل را نداشته، و از طرف دیگر اختلافهای درونی و سریاش به بیرون درز کرده است؛ لزومی به سوختن برگههای اعضای این اتحادیه در مناسبات بینالمللی پیشرو با در نظر داشتن اختلافات و عدم استحکام قبلی این اتحادیه وجود نخواهد داشت!
پدیدهٔ نوظهوری مانند ترامپ که به واقع نماد وحشت و بینظمی خاص و طراحیشده توسط اتاق فکر آمریکا در جهان امروز است در فضای امروز باعث ایجاد فاصلهٔ اعضای قوی اتحادیهٔ اروپا با آمریکا خواهد شد. فاصلهٔ کشورهای حوزهٔ اروپا با آمریکا هر روز به دلایل استراتژیک بیشتر خواهد شد. یکی از مهمترین دلایل ایجاد فاصلهٔ کشورهای اتحادیهٔ اروپا در مناسبات بینالمللی با آمریکا، افزایش و تزاید ناسیونالیسم ملی علیالخصوص ناسیونالیسم اقتصادی و استقلالِ اقتصادیِ کشورهای صنعتیِ اتحادیه اروپا از آمریکا در شرایط فعلیست. ناسیونالیسم ملی و استقلال اقتصادی این کشورها، آنها را به استراتژی ذخیرهسازی مواد غذایی، افزایش ذخایر استراتژیک و مهمتر از همه فاصل با غارتگر ذخایر آنها کشانده است.