2021-07-08 16:27:00
فقط یک بار حس کردم یک نفر درکم کرد...
تازه با ربه کا بهم زده بودم و حالم خیلی بد بود، توی کافه نشسته بودم که دختر پیشخدمت به من گفت چقدر بهم ریخته ام.
ماجرای دعوای با ربه کا و جدا شدنمان را برایش تعریف کردم و او در جواب به من نگفت همه درد دارند، نگفت باید شرمنده باشم که چنین چیزی اذیتم می کند، نگفت جنبهی مثبت زندگی را ببین، نگفت که تقصیر خودم است، بحث مارکوس، نقاش فلج سر کوچه آگوستین را پیش نکشید...
فقط چهره اش را در هم کشید و گفت «آخ...»!همین.
انگار خوب میفهمید که همین درد ساده و پیش پا افتاده، چقدر دارد آزارم می دهد. تنها باری که حس کردم کسی درکم کرد، همان یک بار بود...
همان یک بار.
@CoffeMoon
#ژاک_پریم
175 views13:27