2021-05-25 12:22:01
پرنده ای آبی در قلب من است
که میخواهد پر بگیرد
اما درون من خیلی تنگ و تاریک است برای او
می گویم اش، آنجا بمان، نمی گذارم کسی ببیندت
پرنده ای آبی در قلب من است
که می خواهد بیرون شود
اما ویسکی ام را سر می کشم رویش
و دود سیگارم را می بلعم
و فاحشه ها و مشروب فروشی ها و بقال ها
هرگز نمی فهمند که او آنجاست
پرنده ای آبی در قلب من است
که می خواهد بیرون شود
اما من بیشتر از این ها زیرک ام
فقط اجازه میدهم، شب ها گاهی بیرون برود
وقت هایی که همه خوابیده اند
توی چشم هایش نگاه می کنم
می گویم اش میدانم که آنجایی
غمگین مباش
آن وقت فرو میدهم اش
اما او آنجا کمی آواز می خواند
نمی گذارمش تا کاملا بمیرد
ما با هم به خواب میرویم
انگار که با عهد نهانی مان
و این آنقدر نازنین است
که مردی را بگریاند
اما من نمی گریم
تو چطور؟
| پرنده آبی |
#Charles_Bukowski
#real
@Crbug |
36 viewsयोन्स रामजी, 09:22