Get Mystery Box with random crypto!

اون شب شهرام الکی گفته بود میره قزوین کار داره شب زنگ می زنه ن | داستان

اون شب شهرام الکی گفته بود میره قزوین کار داره شب زنگ می زنه نمیام منم بخاطر تنها شدن مهتاب گفتم کرمانشاه صبح 3 آذر جلسه دارم عصر پرواز کردم اونجا فردا سوم آذر تهران بودم شب تعدادی مهمان داشتیم تولد مهتاب بود بعدشم شب یلدا دو بار سکس داشتن منم اونشب برای اولین بار فرانک را گاییدم خودش اومد بغلم اول فکر کردم مهتابه پشتش بمن بود تا باسنشو دست کشیدم و بغل کردم دیدم بزرگتر از مال مهتابه دونستم فرانکه خواستم بذارم کصش از اونورش کیرمو گرفت کرد کونش چربشم کرده بود کونش هنوز کیر نرفته بود بزور کیر من می رفت نگو شب یلدا شک کرده شهرام با مهتاب سکس داشته دعواشون شده شهرام گفته اشتباهی گرفتم تا بخودمون بیایم بغلش کرده بودم کاری نکردیم البته صحنه سازیشم همونجور بوده فقط شک کرده فرانکم میگه اگه من به داریوش کص ندم مامانم منو از ده تا مرد حامله شده شهرامم شوخی شوخی می گه برو بده خوشحالم میشم اگه بدی منم زنشو می کنم تا واقعی بشه
 
بعد اون دو بارم از کس و کونش #گاییدم #کسش #خیلی #گشاده ولی میگه کیرت هر چند کوچیکه ولی به من لذت میده نقطه جی را خوب تحریک میکنه نمیدونم شایدم الکی میگه میخا عوض شهرامو در بیاره نمیدونه که حاضر شهرام برای یک بار گاییدن زنم یکسال زنشو بگام ولی کونش بی نهایت عالیه سفت و سفید مثل برف با #باسن #بزرگ
فعلا هر دو مخفیانه هست ولی سکسهای مهتاب و شهرام را مهتاب ذره ذره شو منم گاییدن هر یه بار فرانک را گفتم نمیدونم تا کی ادامه پیدا کنه ولی همین که مخفیانه است در این بین ما سه تا میدونیم ولی شهرام نمیدونه بنظرم لذت زیاده اخه منم تو اولین سکسی که با #فرانک کردم موبمو به مهتاب گفتم اول حسودی کرد بعد رضایت داد بقیشم موبمو گفتم ولی هنوز فرانک فقط شک کرده ندیده که شوهرش با زنم سکس کنند
تعریف سکس شب سوم آذر #مهتاب زنم با #شهرام در ویلای خودم از زبان زنم بسیار شیرین و شنیدنیست سر فرصت مینویسم میفرستم تو سایت

پایان