Get Mystery Box with random crypto!

‍ طبابت در ایران... آواز دهل شنیدن کوتاه می نویسم: مطب من | دفاع از حقوق جامعه پزشکی

‍ طبابت در ایران... آواز دهل شنیدن

کوتاه می نویسم:

مطب من در خیابان انقلاب خرم آباد است. سال ۱۴۰۳ وارد سی امین سال طبابت می شوم، عمومی و تخصص!

از شروع خیابان در میدان کیو تا بیمارستان شهدا حدودا سه کیلومتر است. پریروز چهل و شش بنگاه مسکن را شمردم.. البته بیش تر بودند ولی من همینقدر را توانستم بشمارم.
هفته قبل یکی از همین بنگاه دارها بیمارم بود. گفت یک معامله دوازده میلیاردی"جوش"!! داده ام. کمیسیونم شده حدود ۴۰۰ میلیون!! نمی دانم کمتر یا بیش تر، والعهده علی الراوی که خودش باشد.
ویزیت من حدود سه و نیم دلار است. ارزان ترین ویزیت در جهان البته اگر نیجریه و یکی دو همسایه آن را کنار بگذاریم. روزانه حدودا بیست و پنج نفر بیمار می بینم. اجاره مطب و حقوق منشی و مالیات و... هزینه های جاری به کنار! هر چه فکر می کنم شش ساعت کار مستمر و این میزان درآمد و هزینه به صرفه نیست ولی خب کار دیگری بلد نیستم.. همین است که هست.
بیمه ها اعلام کردند سال گذشته ۸۴ هزار میلیارد تومان سود کرده اند. حق بیمه را مفصل از حلقوم خلق الله بیرون می کشند و فقط سی درصد حق ویزیت و دارو را متقبل می شوند(البته استثناء هم وجود دارد).
بیمه ها شکایت مردم از نداری و ناتوانی در پرداخت حق العلاج را متوجه پزشکان می کنند و خودشان در گوشه ای خزیده و منتظر اعلام انزجار عمومی مردم از پزشکان می مانند در حالیکه نفْس وجود بیمه آن است که مردم و کادر درمان، مواجهه مالی نداشته باشند! اما خب به مثال بنگاه داری که در بالا تقدیم کردم توجه کنید.
ساختار سلامت در ایران در حال فروپاشی است. گرفتن پول از فقیری که به نان شب محتاج است برای هر پزشکی دردناک است اما.. چرا کسی نمی پرسد وظیفه بیمه ها این وسط چیست؟ اگر حق بیمه دریافت می کنید، پوشش مناسبی بدهید وگرنه ما بدرستی فکر می کنیم که این کار(یعنی عدم پوشش و ممانعت از منصفانه شدن تعرفه ها بدون پرداخت از جیب مردم) تعمدی است و برای آن است که جماعتی بی پشت و پناه، سیبل فحاشی و اعتراض مردمی شوند که از فرط نداری و ناتوانی به مرز استیصال رسیده اند.
روزنامه ها را می خوانم: باز هم اطلاعیه هایی از عمان و امارات و قطر... همگی با پیشنهادهایی اغوا کننده و فوق العاده برای پزشکان ایرانی!
چطور سرمایه سی سال کار و تحصیل و تجربه را در اختیار دیگران(اول انقلاب می گفتند اجانب) بگذارم و جلای وطن کنم؟ من نمی توانم اما آن چهار هزار متخصصی که سال گذشته درخواست داده بودند، همگی مقصر و سود جو و وطن فروشند؟اینکه اراده ای برای حل این معضل همیشگی وجود ندارد، قطعا بی دلیل نیست اما نمی دانم هدف جوانان عزیزمان که این روزها شادمان از دو سه برابر شده ظرفیت پذیرش پزشکی، خودشان را برای شروع یک ماراتن پایان ناپذیر در ایران آماده می کنند چیست؟
خوب است اول سری به ما بزنند.....
..........................................................



پ. ن: می دانم مقایسه مالی طبابت با دیگر مشاغل بواسطه مطرح بودن گوهر ارزشمندی به نام "جان" انسان اشتباه است، اما یا باید به ساختار قدیمی حکمای ایران بازگشت و یا پیشرفت های دنیای مدرن(ضریب نفوذ بیمه ها و قطع ارتباط مالی میان پزشک و بیمار) را به صورت متناسب پذیرفت.

دکتر بهروز صادقی/متخصص داخلی/اردیبهشت ۰۱

@Medrights