2021-04-30 20:29:20
صحنهای به شکل این تصویر زیبا را در حدود 10 هزار سال پیش در اوایل دوران میانسنگی تجسم کنید. گونه هوموساپینس غارنشین که بهتازگی با تغییرات شرایط آب و هوایی از غارها بیرون آمدهاند و از غارها تنها بهعنوان سرپناه استفاده میکنند، شبانگاه، از درون سرپناه خود نور و صدای رعدوبرقهای سهمگین که بر پهنه جنگل فرود میآیند را با وحشتی فراوان نظاره میکنند. طبیعت خشمگین بیتوجه به آنها قویترین نیروی خود را بیرحمانه بر آنها فرود میآورد نیرویی فرای تصور آنان. احتمالاً نیرومندترین قدرتهایی که مردمان آن اعصار تجربه کرده بودهاند، مربوط به قویترین افراد گروههای خودشان و یا حیوانات درنده بوده است، اما منبع آنهمه خشم آسمانی چه میتوانست باشد؟ کدام نیرو آنهمه قدرت دارد؟
تنها پاسخ ممکن برای شبکه عصبی علت-معلول خواه آنها فقط میتوانست یکچیز باشد:
«نیروهای ماورایی قدرتمند و خشمگینی که در آسمانها زندگی میکنند»
بر اساس تحقیقات علوم مختلف احتمالاً اعتقاد به قدرتهای ماورایی-آسمانی از همین دوران آغازشده است. به دو دلیل عمده، وجود این نیروهای آسمانی قدرتمند (که آغازگر باورهایی برای سالهای فراوان آینده شد) بهترین پاسخ برای سایر سؤالات ذهنهای جستجوگر آن دوران بوده است اول اینکه بدیهی است که وقتی یک نیروی ماورائی آسمانی توانایی ایجاد رعدوبرقهایی چنان سهمگین را دارد، به وجود آوردن درختان و حیوانات و هر آنچه وجود دارد سادهترین کار ممکن برایشان باشد. دوم اینکه ساختار شبکه عصبی مغز ذاتاً یک سیستم مصرفکننده بهینه انرژی است و هر آنچه برای تحلیل آن نیاز به مصرف انرژی کمتری باشد را سریعتر و راحتتر پذیرا خواهد بود.
در طی هزاران سال بعد، رویدادهای قدرتمند دیگری در طبیعت توسط مردمان هر بخشی از تاریخ دیده میشده است. زلزله، آتشفشان، سیل و ... و پاسخ چرایی وقوع آنها تنها به داستانهای پیشینیان بازمیگشت. هرچه رویدادها قدرتمندتر بودند، این نیروهای آسمانی در ذهنها قویتر، والاتر و بینقصتر ساخته و پرداخت میشد و خود دلیل واضحی میشد برای پاسخ سایر سؤالات غیرقابل درک.
این داستانها در طول تاریخ بهاندازهای قدرتمند و عمیق و گسترده شدهاند که همچنان در عصری که مفاهیم تخلیه بار الکتریکی، حرکت لایههای پوسته زمین و تمام سازوکارهای طبیعت در ابتداییترین کتابهای درسی نوشتهشده است، هنوز هستند اقوام فراوانی که از ترس این نیروهای ماورائی، چشم بر بخشش قدرتهایی دارند که منزل آنها در آسمان است.
مغز در مقابل پذیرش توضیحات جدید و نسبتاً پیچیده برای علت وقوع رویدادها، در مقابل دلایلی که بهاندازه هزاران سال قدمت دارند، دلایلی که مورد تائید بخش عمدهای از مردمان هستند، دلایلی که توضیح آنها بسیار آسان و در حد 2 کلمه است بسیار مقاوم است و بدتر آنکه شکستن سایر دلایلی که بر پایه دلایل اولیهای با این قدمت و گستردگی ساختهشده است کاری بسیار دشوار و سنگین برای شبکه عصبی ما خواهد بود.
پس بیدلیل نیست که امروزه توضیحات علمی در مقابل دلایل کهن، گسترده و ساده پذیر، کمترین شانس را برای بقا دارند. قانون فرگشت زیستی در مورد باورها و عقاید هم حاکم است. باورهای و عقایدی که مزیتی برای شبکه عصبی دارند باقی میمانند، هرچند با هزاران سند و مدرک و شاهد مسجل باشد که کاملاً غلط باطلشده هستند.
سروش سارابی
http://bit.ly/2LweRDd
@daneshagahi
6.3K views17:29