شرح بیتی از سنایی شمسالدین محمّد لاهیجی عاشقان در دمی دو عید | معارف مشرقی
شرح بیتی از سنایی شمسالدین محمّد لاهیجی
عاشقان در دمی دو عید کنند عنکبوتان مگس قَدید کنند
بدان نور اللّٰه بصیرتک بنور العیان که در نظر اهل کشف و شهود، عالم هر لحظهای به حسب اقتضای ذاتی خود قطع نظر از موجد نموده، نیست میگردد، و به مدد وجودی که عبارت از نفس رحمانی است، هست میشود؛ و از سرعت انقضا و تجدد، محجوب زمان و مکان این معنا را در نمییابد.
هر زمان نو میشود دنیا و ما بیخبر از نو شدن اندر بقا آن ز تیری مستمر شکل آمده است چون شرر کش تیز جنبانی به دست شاخ آتش را بجنبانی به ساز در نظر آتش نماید بس دراز
عاشق کسی است که حجب ظلمانی و نورانی را به آتش محبت و عشق سوخته، به حقایق امور وصول یافته باشد. دو عید، عبارت از نیستی و هستی است که هر لحظه در نظر عارف عاشق واقع است. چه عید در اصطلاح «مایعود علی القلب» است و جماعتی که به دام تعیّنات و تقیّدات مقیّد و گرفتارند که عنکبوتان عبارت از آن جماعت است، مگس قَدید کنند، یعنی وجودات موهومۀ عالم را باقی و ثابت و متحقّق میشمارند و از حقیقتِ حال غافلند که اشیا را وجود حقیقی نیست، و موجودیتِ اشیا عبارت از نسبت وجود حقّ است به ایشان، و چون آن نسبت قطع کرده میشود، اشیاء معدوماتند، که: «التوحید اسقاط الاضافات».
جهان را نیست هستی جز مجازی سراسر حال او لهو است و بازی