Get Mystery Box with random crypto!

آذرخش در دام ابر یی‌جینگ، شش‌خطّی 3، جّوئِن (دشواری)، تمثیل ک | معارف مشرقی

آذرخش در دام ابر

یی‌جینگ، شش‌خطّی 3، جّوئِن (دشواری)، تمثیل کبیر:
ابرِ [باران زا] (سه‌خطّی کان ☵) و آدرخش (سه‌خطّی جِّن ☳)، شش‌خطّی جّوئِن [دشواری] را شکل می‌دهد. شهریار [در وقت مقتضیِ این شش‌خطّی] با رجوع به آن [مملکت را] چلّه‌کشی می‌کند [یعنی حکومت را به‌سامان می‌سازد].

توضیح: چلّه‌کشی یعنی استقرار و استحکام رشته‌های تار بر روی دار قالی یا دستگاه بافندگی.

لیو یی‌مینگ:
شش‌خطّی جُّوئِن (دشواری) یعنی خم شدگی (انقباض) و انبساط‌نایافتگی. در بالا سه‌خطّی کان یعنی آب قرار دارد و در پایین سه‌خطّی جِّن یعنی آذرخش. سه‌خطّی کان در این شش‌خطّی به معنی ابر است و نه آب، ابری که باران‌زاست. اگر آذرخش در درونِ ابر لرزه ایجاد کند و بغرّد، ابر باریدن خواهد گرفت، ولی [در این شش‌خطّی] هنوز هنگامِ بارش نیست و یین و یانگ در ستیزند و به هم گره خورده‌اند و می‌خواهند از چیزی گذر کنند که ساعتِ گذر از آن سر نرسیده است. چنین است تمثیلِ شش‌خطّیِ جّوئِن.

شهریار با مشاهدۀ این وضع، درمی‌یابد که نَفَسِ یانگِ نقطۀ واحد در آسمانِ قِدَم، در دامِ نَفَسِ یینِ آسمان حدوث گرفتار شده است و اگرچه وقتِ ظهورِ [نَفَسِ یانگ] رسیده است، دشواریِ جّوئِن اجازۀ گذر نمی‌دهد. اگر اعمالِ سلوکیِ یاری کردنِ یانگ و مهارِ یین را اقامه نکند، دست‌یابی [به نَفَسِ یانگ] دشوار و از دست دادنِ آن آسان خواهد بود و خود به چشم خویشتن از دست رفتن آن را می‌بیند. بنابراین، مطابق با آنچه ظهور کند [برق اندک آذرخش، نَفَسِ یانگ]، [مملکتِ باطن خویشتن را] چلّه‌کشی می‌کند [یعنی سامان می‌دهد] و به تهذیب و تأدیبِ [نفس] می‌پردازد.

[در کلمۀ چلّه‌کشی، جینگ‌لوئِنجینگ به معنی نظم بخشیدن به رشته‌هاست یعنی هماهنگیِ یین و یانگ و لوئِن به معنی سامان دادنِ غلتک‌ها [بر روی دستگاه بافندگی] است یعنی افزودن و کاستن و پیش‌روی و پس‌روی. اگر جینگ باشد و لوئِن نه [رشته‌ها منظم شود ولی غلتک‌ها محکم نشود]، منسوجی حاصل نمی‌شود. اکنون بدان که با معرفتِ اجزاءِ انوشدارو ولی بی معرفتِ پاس‌های آتش، به دائو تحقّق نتوانی یافت.

پدید آمدنِ یک [خطّ] یانگ در مقامِ سه‌خطّی کان، عبارت است از گذرگاهِ ملاقاتِ یین و یانگ، و معبرِ گرانمایۀ حیات و ممات، و زمانِ گردش به سوی نگون‌بختی یا نیک‌بختی. در این هنگام، سالکانِ دائویی می‌باید که زود دست به کار شوند و ورق را بگردانند و گوی را بچرخانند؛ به احکام سلوکی پایبند باشند و رویانندۀ گیاهِ مینوی [یعنی آگاهی توأم با مراقبت و توجّه باطنی] گردند و نگذارند که هجوم انفاسِ یین بدان آسیب رساند تا اندک اندک بروید و اندک اندک از آن [میوۀ رجعت به آسمان قدم] بچینند. چون این اتّصال را شبانه‌روز نگسلی، و چون چلّه‌کشی را با انتظام و انسجام صورت دهی، و چون در پیش‌روی و پس‌روی و توقّف در وقتِ کفایت، سر مویی به خطا نروی، ولو در آغاز، نَفَسِ یانگ گذر نکند، سرانجام نَفَسِ یانگ آزاد خواهد شد، همچون آذرخشی که در ابر می‌غرد و بارانی خوش می‌بارد. این همان است که گویند: پایان شبِ سیه، سپید است.

- لیو یی‌مینگ 劉一明، تبیین حقایقِ یی‌جینگِ کنفوسیوس 孔易闡真.

━━━━━━━━━━━━━
⠀@Daoismir معارف مشرقی
━━━━━━━━━━━━━