Get Mystery Box with random crypto!

وقتی با کیرش ور میرفتم با ناخوناش محکم به بدنم چنگ میزد طوریکه | 🔖دا̑س̑̑ـ̑̑ـ̑̑ت̑̑ـ̑̑ـ̑ــــــا̑ن̑̑ـ̑̑ـ̑̑ڪ̑̑ـ̑̑ـ̑ــــده🔖

وقتی با کیرش ور میرفتم با ناخوناش محکم به بدنم چنگ میزد طوریکه دردم اومد اما این درد حشری ترم میکرد اخرش دستش و برد لباس زیرم و کشید پایین... کیرم و گرفت تو دست اش و باهاش ور رفت...
هیرساااااا!!! هیچ میفهمی داری چطور وحشیم میکنی صبح قراره با کون پاره ازین اتاق بری بیرون ...
+«تو جیب شلوارم کاندوم هست برش دار و بزن بهم...»
_«کاندوم تو برام کوچیکه مال خودمو برمیدارم...»
+«چی...تورو نمیگم یه کاندوم بزن رو کیرم...»
_« این فکر و خیال و که منو بزنی زیرت از سر بیرون کن من تو رابطه هام با پسرا همیشه تاپ بودم»
کاندوم و پوشیدمو هیرسا رو به پشت برگردوندم
«فکرشم نکن بشم زیر خواب تو بزار برم ولم کن...»
میخواست از زیرم در بره که با زانوهام پاهاش و از هم جدا کردم و از پشت افتادم روش تا نتونه فرار کنه
دستم و بردم لای پاهاش سوراخ کونشو با نوک انگشتم لمس کردم میخواستم ببینم اون حرومزاده که چیزخورش کرده وقتی هیرسا بیهوش بوده کاری کرده یا نه...
اینطور بنظر نمیومد انگار وقت کافی نداشته و به موقع سر رسیدم...
انگشتامو لیس زدم و دوباره بردم لای پاش با سوراخش ور میرفتم اونقد تنگ بود که فک نمیکنم حتی یه انگشتمم بره تو چه برسه به این کیر کلفت.!!!..اگه میزدم توش حتما صدمه میدید واسه همین سعی کردم جلوی حسمو بگیرم و فقط با انگشت باهاش ور برم...
تا حالا با کسی نبودم که اولین بارش باشه با چند نفری قبلا خوابیدم و کونشون گذاشتم اما اونا باتجربه بودن و سوراخ گشاد...اما حالا نمیدونم باید با هیرسا چیکار کنم...
نمیخوام بهش اسیب بزنم از طرفی نمیتونمم ازش بگذرم همین امشب نزدیک بود یه حرومزاده ای سیب ام و دهن بزنه ...باید قبل ازینکه کسی دست بهش بزنه خودم تصاحبش کنم الان برام بکره...شاید بعدا نباشه...
یکی ازانگشتام و اروم بردم تو سوراخ کونش هیچی نشده داد و فریادش بلند شد
_«یکم ریلکس باش شل کن ..»
خم شدم روش و پشت گردنش و بوسیدم میخواستم اروم اش کنم دستم و بردم لای موهاش و کشیدم اش سمت خودم تا بهم نگاه کنه اما صورتش و ازم برگردوند با یه دست محکم به لپاش چنگ زدمو بوسیدم اش با اون یکی دستمم با سوراخ کونش ور میرفتم و انگشت اش میکردم
انگشت فاک ام و تا ته کردم تو و شروع کردم به چرخوندنش بلکه فرجی شه و این سوراخ تنگ یه راهی به ما بده...
محکم هم و میبوسیدیم ...لباش نرم تر و دلپذیر تر از چیزی بود که فک میکردم ...با اینکه درد میکشید جواب بوسه هام و به خوبی داد و با زبون گرمش توی دهنم میگشت الان وقتش بود که انگشت دومیه هم بره اون تو ...
بوسه مونو قطع کرد و با ناله گفت+«..دارم از درد میمیرم بکششش بیرونننن...»

نوشته:Hirsae75

دّاّسّتّاّنّکّدّهّ

ĴŐĨŃ☞ @Dastankadaa
ĴŐĨŃ☞ @Dastankadaa
ĴŐĨŃ☞@Dastankadaa