Get Mystery Box with random crypto!

سکس با بیوه ایرانی در خارج 1402/02/14 #زن_بیوه دوستان سلام،وق | 🔖دا̑س̑̑ـ̑̑ـ̑̑ت̑̑ـ̑̑ـ̑ــــــا̑ن̑̑ـ̑̑ـ̑̑ڪ̑̑ـ̑̑ـ̑ــــده🔖

سکس با بیوه ایرانی در خارج
1402/02/14
#زن_بیوه

دوستان سلام،وقت همگیتون بخیر
حدودا دو سال قبل بود که اولین داستانم رو نوشتم(اولین تجربه کس لیسی)،الان میخوام یکی دیگه از بهترین خاطراتم رو تعریف کنم،امیدوارم خوشتون بیاد،داستان خیلی طولانی هست و قسمت های سکسیش آخر داستانه.
خب بریم سراغ داستان:
یک سال و هشت ماه قبل بخاطر یه دوره کارآموزی سه ماهه رفتم یکی از کشورهای آسیایی (متاسفانه بنا به دلایلی نمیشه اسم اون کشور رو بگم)،روز قبل سفر کلی هیجان داشتم که برای اولین بار میخوام از ایران خارج بشم و چون مدت طولانی هم بود که سکس درست و حسابی نداشتم بخاطر همین از چند نفری پرس و جو کردم که تو اون کشور چطوری میشه کس جور کرد یا کجاها میشه سکس پولی داشت،روز اول که رسیدم از قبل یه هتل رزرو کرده بودم برای دو روز بخاطر همین مستقیم از فرودگاه رفتم هتل،از اونجایی که قبل از سفر کلی تحقیق کرده بودم و متوجه شده بودم که کجا میشه کس پولی پیدا کرد بخاطر همین بعد رسیدنم به هتل و یه استراحت کوتاه رفتم بیرون که یه دوری بزنم و بلکه بتونم کس پیدا کنم.روز اول که نتونستم پیدا بکنم و گذشت تا روز بعد تا اینکه با کمک یه نفر دیگه که هم زبان اونجا رو بلد بود و همیشه هم رفت و آمد داشت تونستم یه کس پولی پیدا کنم و دلی از عزا در بیارم.روز دوم هم گذشت و باید فردا صبح اتاق رو تخلیه میکردم و چون میخواستم حداقل سه ماه اونجا بمونم باید یه خونه اجاره میکردم،بعد از تلاش فراوان تونستم یه منطقه ای رو پیدا کنم که ایرانی ها هم اونجا بودن،البته نه خیلی ولی چند نفری ایرانی بودن و بر علاوه ایرانی ها،عرب ها و چند خانواده افغان هم اونجا بودن،وقتی رسیدم اونجا از یه مشاور املاک سوال کردم برای اجاره خونه و چون اون منطقه اکثرا سوییت های کوچیک ساخته بودن برای اجاره های کوتاه مدت از یک روز تا بلند مدت بخاطر همین خیلی سریع تونستم یه سوییت کوچیک پیدا کنم و اجاره کنم،
خب تا اینجا فقط توضیحات اولیه بود که نیاز بود بگم تا کمی با شرایط آشنا بشید،
وقتی میخواستن سوییت رو بهم نشون بدن یه پسره از طرف مشاور املاک باهام اومد که کم و بیش فارسی یاد گرفته بود،ازش پرسیدم که اینجا اجازه داریم مهمون بیاریم؟خندید و گفت تو اینجارو اجاره میکنی پس هر کاری بخوای میتونی بکنی فقط دخترهای خیابونی رو که تو این منطقه هستن رو نباید بیاری تو این خونه ها و در ادامه صحبتش گفت که یک خانوم ایرانی هم طبقه پایین هست(یک ساختمون ۵طبقه بود که طبقه سوم من بودم و طبقه دوم اون خانوم)تا که این رو گفت یه لبخند اومد رو لبم و دیگه هیچی نگفتم،به هر حال خونه رو اجاره کردم و رفتم که وسایل ها رو از هتل بیارم،فردا اول صبح برگشتم و شروع کردم به تمیز کردن خونه که چون خونه کوچیک بود بخاطر همین یکی دو ساعته تمیز شد و رفتم دوش بگیرم ،در حین دوش‌ گرفتن به این فکر میکردم که چطوری سر صحبت رو با خانوم طبقه پایینی باز کنم که یهو یه فکری اومد تو ذهنم،از اونجایی که تو اون کشور هوا خیلی گرم بود بخاطر همین برای هر واحد یه کولر اسپلیت گذاشته بودن و فن کولر رو بیرون واحد بالای در ورودی گذاشته بودن تا آبی که چکه میکنه از فن کولر داخل واحد نریزه بخاطر همین زیر فن یه سطل میذاشتن تا آب جمع بشه داخل سطل،منم رفتم سطل زیر فن رو برداشتم و بعد آماده شدن رفتم طبقه ی پایین،دیدم در واحد نیمه بازه و خانومه که اینجا اسمشو میذارم مریم روی تخت نشسته،با اینکه در نیمه باز بود بازم یه ضربه به در زدم و گفتم ببخشید میتونم یه سوال بپرسم که دیدم مریم اومد و گفت بله بفرمایید؟گفتم من امروز اومدم اینجا و بهم گفتن شما همشهری من هستین بخاطر همین مزا