Get Mystery Box with random crypto!

ونستم بالاب اون منطقه یه کلبه هست که واسه رفیقم بود رسیدیم اون | 🔖دا̑س̑̑ـ̑̑ـ̑̑ت̑̑ـ̑̑ـ̑ــــــا̑ن̑̑ـ̑̑ـ̑̑ڪ̑̑ـ̑̑ـ̑ــــده🔖

ونستم بالاب اون منطقه یه کلبه هست که واسه رفیقم بود
رسیدیم اونجا و ازش خواستم پیاده شه سیگاری روشن کردم و شروع کردم به کشیدن
از ماشین پیاده نمیشد دستاش و روی پاش گزاشته بود انگاری هم سردش بود هم استرس داشت اروم دستگیره در و باز کرد و اومد کنارم وایساد
هی اروم اروم نگاهم میکرد
از کارم مطمئن بودم برای همین برگشتم طرفش… با صدای توهم با بغض بهش گفتم:میدونی چیکارم کردی میدونی از فکر توو شب و روز ندارم نمیتونم بخوابم نمیتونم غذا بخورم اصن نمیدونم دارم با زندگیم چیکار میکنم.
فقط نگاهم میکرد! میدونستم ترسیده میدونستم
سیگارمو تموم کردم
دستشو گرفتم و بردمش طرف کلبه
هیچی نمیگفت فقط باهام همراهی میکرد
نشوندمش رو صندلی و بهش گفتم میخوام امروز ببینمت امروز باید اخرین روزمون باشه اون روزی باید باشه که از زندگیم و فکرم پاک میشی.
روبروم نشسته بود و سرش و انداخته بود پایین و نگام نمیکرد
جرقه ای تو سرم صدا خورد و بهش حمله کردم و لبامو چسبوندم به لباش
نفسشو داد تو و میخواست خودشو ازم جدا کنه
دستاشو محکم گرفتم و فقط با لباش باز میکردم
لب بالایی و پایینی گاهی ام زبونمو تو دهنش میبردم و اون با سردی جوابم و میداد
دستامو بردم دورش حلقه کردم و اروم سمت سینش اوردم همچنان وحشیانه لباشو میخوردم و سرشو اروم به دیوار کلبه میکوبیدم
سعی میکرد خودشو ازم جدا کنه اما میدونست که هیچکی قرار نیست نجاتش بده
اروم مانتوشو از تنش در اوردم و دکمه شلوارش و باز کردم
سرمو بردم سمت گردنش و اروم میمکیدم تا اینکه کبود بشه
چند جا از گردن و کبود کردم تا به گوشش رسیدم که نفسش و حبث کرد و فهمیدم رو گوشش حساسه
کنار گوشش نفس کشیدم و اروم دستمو تو شلوارش جا کردم و روی کسش گزاشتم تعجبم نپوشیدن شرت بود که با ناله هاش از افکارم بیرون اومدم
اروم دستمو به بالا کسش می‌مالیدم و لاله گوششو میخوردم
ناله های خفیفی سر میداد و دستشو رو کمرم چنگ میزد
نیم تنشو با سوتینش در اوردم جوری که سوتینش پاره شد
وحشیانه به جون جفت سینه هاش افتادم و یکی و پس از دیگری میخوردم و گاز میگرفتم و کبود میکردم
اول تمرکزم رو یکی از سینه هاش بود بعد اونیکی و با دست میمالیدمش
کوبیدم رو تخت تا دراز بکشم و تیشرت و شلوارمو در اوردم
وقتی کیرمو دید که داره شرتمو پاره میکنه رنگ از روخش پرید و ترسش گرفت
ناله و فریاد میکرد و تلاش میکرد خودشو از زیر دستم بیرون بکشه
اروم سرمو رو شکمش بردم و در حالی جفتش دستاشو گرفته بودم شکمشو بوس میکردم
شلوارشو کنده بودم پس فقط یه کار میموند
لبمو روی کسش گزاشتم و نفس کشیدم دادی از سر شهوت کشید و اروم شد…
ادامه اگه خوشتون اومد بازم میزارم!!..
نوشته: شیاد