Get Mystery Box with random crypto!

نمی شود که عزیز من! نمی شود آدم سر خودش را شیره بمالد! مگر ا | من و دل


نمی شود که عزیز من!
نمی شود آدم سر خودش را شیره بمالد!
مگر ادم چه قدر می تواند به خودش دروغ بگوید..؟!
چه قدر پیش چشم غریب و آشنا نقش بازی کند.. ؟!
من هی بگویم دلم سفت است ؛ دلم محکم است ؛ هی بگویم زود تمام می شود ؛ زود برخواهد گشت...
این وسط ها هم یکی بیاید دوتا هندوانه بگذارد زیر بغلم که چه صبور چه خود دار...
هی بگوید و دست اخر هم بادی به گلویش اضافه کند که مگر چه شده؟! هیچ ..
یکی بوده که حالا رفته و قرار هم نیست خیلی زود برگردد اما برخواهد گشت...
نه جانم!
آدم خودش که نمیتواند به خریت بزند .
این سیصد گرمِ گیر افتاده توی حصار سینه که بلا نسبت خر نیست .
نمی شود ادم عزیزترین جهانش را ؛ جگرگوشه و تمام باورش را با همین دوتا دست راهی سفر کند ؛ برایش اسفند دود کند و پشت سرش اب بپاشد ..
بعد بگوید خداحافظ و تمام!
کجای جهان عاشقی گفته خداحافظ و کار تمام شده؟!
تازه شروع ماجراست عزیز من
چه فایده من اینجا برای قسم و آیه بیاورم..؟!
تو باورت می شود ادم عزیزش را توی بغل بگیرد عطر تنش را نخواهد توی سینه ذخیره کند..؟!
و از خودش نپرسد آیا باز هم میتواند به این آغوش بگردد..
تو باورت میشود ادم در راببند و با یک نفس عمیق به کارهایش برسد ..؟!
اصلا هم آن پیراهن جامانده را به صورت خیسش نچسباند و نخواهد دو برابر ظرفیت بدن اش از آن عطر استنشاق کند...
نمی شود قربان قد و بالایت
این گوشه دل ادم می سوزد...
صفحه ام هم دارد تمام می شود جانم..
راحتت کنم درد است و درد را نمی توان گفت..


پ.ن۱: برایم از نشدنی ها بنویس از محالات
پ.ن۲: این ها که گفتم از سکوتم بود ؛ از حرف های پشت در مانده...
پ.ن۳: نفرین لات و عزی بر کسی که نخونده لایک کنه :)
پ.ن۴: منتشر کنید شاید رفته ای برگشت
پ.ن۵: با صدای بلند بشنوید
.
#مائده_قاسمی_سیانی
#سیصد_گرم_دلتنگی
#حرف‌های_پشت_در_مانده
https://www.instagram.com/p/CU5QeMGob3P/?utm_medium=share_sheet