Get Mystery Box with random crypto!

پناهنده پناهنده مادر بزرگش را در چمدانش گذاشت رستم و سهرابش | دیاران

پناهنده

پناهنده
مادر بزرگش را
در چمدانش گذاشت
رستم و سهرابش را
در چمدانش گذاشت
کودکی اش را
در چمدانش گذاشت
...

و راه افتاد


پناهنده
نمی داند چقدر طول کشید
یک روز
یک سال
یا هزار و یک قرن

پناهنده
به مقصد که رسید
چمدانش را باز کرد

مادربزرگش را دید
که چهار زانو
در چمدان مرده است
سهرابش را دید
که رستمش را
کشته است
و کودکی اش
پیرمردی بود
که در چمدان می گریست

پناهنده
پاسپورت جهانی اش را بغل کرد
به چمدان رفت
و کنار مادر بزرگ و رستم و پیرمرد
دراز کشید...

پناهنده
درِ چمدان را بست
و دیگر هرگز
از چمدانش
بیرون نیامد


عرفان نظرآهاری

به مناسبت روز جهانی پناهنده
٢٠ ژوئن


منبع
@diaran_ir
diaran.ir