پدرم درباره هشت سالی که در خط مقدم جبهه گذراند، میگفت در سا | روزنامه دیده بان
پدرم درباره هشت سالی که در خط مقدم جبهه گذراند، میگفت در سالهای جنگ که سرباز برای خطّ مقدم میرسید یکی از تکراریترین صحنهها، تلاش والدین ثروتمند در قرارگاه عملیاتیِ پشت خط مقدم برای راست و ریست کردنِ کار انتقال فرزندانشان به پشت جبهه بود. پدرم میگوید چه جوانهایی که مجروح یا شهید شدند که تنها تماس آنها با پشت خط نامههایی انگشت شمار از نشان کردهها یا خواهرانشان بود. بندرت پیدا میشد که جوانی از خانواده متموّل تا پایان خدمت سربازی در جبهه مثلا دفاع مقدس بمانَد. این مقدمه را گفتم تا به حقیقتِ فاش و عیانِ این روزهای کشور برسیم. کشور ما دچار فقر شدیدِ وجدانِ جمعی است. ما چه بپذیریم چه نه، مردمی به شدت منفعت طلب هستیم که نفع شخصی خودمان را به هر چیز دیگری ترجیح میدهیم. اینکه چرا ما به این حدّ از خودخواهی رسیدهایم مباحث جامعه شناختی و روانشناختی مفصّلی میطلبد اما سَهل میتوان گفت فسادِ بالادستیها و قانونِ کژدار و مریز و افلیجی که در مملکت جریان دارد به این منفعتطلبی دامن زده است. کشور ما در فساد مالی و اداری یکی از بدترینها در جهان است. رشوه و پارتی بازی، قانونگریزی و دروغ گویی و زندگیهای دوگانه و متناقض، علامتهای مشخصه مشترک برای بسیاری از ما ایرانیها شده است. در مخیّلات رئیس بیمارستانی که از سهم کارکنانش میدزدد یا آن مقام و شهرداری که به سهمیه پاکبانها ناخنک زده، جانِ خود و خانواده شان به جان سایرین ارجحیت دارد. این حال و روز در تمام زوایای زندگی ما ایرانی جماعت قابل مشاهده است. نبودِ وجدان اجتماعی نزد بیشتر ما ایرانیها نهادینه شده است. از استخدامِ خویشاوندان و سفارش شدهها در ادارات و ارگانهای دولتی تا نحوه تقسیم سربازها به مناطق مرزی و پرخطر رد پای فقرِ وجدان اجتماعی را میشود یافت. البته ما به قطع یقین بدترین کشور جهان در این زمینه نیستیم ولی موضوع زمانی بیخ پیدا میکند که این اتفاقات در کشوری میافتد که چهار دهه است ادعای حکومتی بر اساس معیارهای الهی و اسلامی را دارد. در واقع خروجی این همه سال تلاش برای به اصطلاح تادیب و تربیت دینی و اخلاقی چنان مفتضحانه است که جای دفاعی باقی نمیماند. آدمیزاد فینفسه منفعت طلب، عافیتطلب و خودخواه است و تنها قالبی که میتواند او را به رفتار متمدنانه وادار کند قانونمداری است. قانونمداری که برای همه اعضای جامعه یکسان، لایتغیّر و بدون تبصره و راه فرار باشد. قانونمداری که از کودکی برای اعضای جامعه نهادینه و تبدیل به ارزشِ اخلاقیِ غیر قابل مبادله و غیر قابل دور زدن باشد.....