Get Mystery Box with random crypto!

چرا ایران را طلاق می‌دهند؟ #A 396 آرمان امیری @armanparian - | مجمع دیوانگان

چرا ایران را طلاق می‌دهند؟

#A 396

آرمان امیری @armanparian - در جوامع رانتیری همچون کشور ما، هرگاه موضع‌گیری‌های یک چهره‌ی سیاسی، اجتماع یا حتی فرهنگی و ورزشی به مواضع رسمی حکومت نزدیک می‌شود، شائبه‌ی رایجی پیش می‌آید که احتمالا این افراد وابستگی مالی یا رانتی به حکومت دارند؛ اما اگر شواهد کافی برای مخالفت این افراد با حاکمیت سیاسی وجود داشته باشد، بسیاری از ناظران دچار آشفتگی تحلیلی می‌شوند: چرا کسی که خودش قربانی وضعیت موجود است، مواضعی در دفاع از تداوم وضعیت موجود اتخاذ می‌کند؟

برخی سعی می‌کنند تا با الگوهای روان‌شناسی، چنین وضعیتی را در مدل‌هایی همچون «سندروم استکهلم» توضیح دهند. یعنی یک بحران روان‌شناسی که در آن قربانی، به آزارگر خود احساس شیفتگی و تمایل پیدا می‌کند. من اما در تحلیلی سیاسی، ایراد کار را در تصور تقلیل‌گرایانه از مصداق «وضعیت موجود» جستجو می‌کنم. جایی که ما، تنها تجسم از وضعیت موجود را در حاکمیت سیاسی مستقر خلاصه می‌کنیم و این در حالی است که هر حاکمیت سیاسی، به نوعی جامعه‌ی مدنی خودش را هم تعیین می‌کند.

جامعه‌ی مدنی بنابر تعریف اساسا مرزهایش بیرون از حاکمیت تعیین می‌شود، اما چون این حاکمیت است که در نهایت مرزهای رسمی یک جامعه را تعیین می‌کند، خواسته یا ناخواسته، جامعه‌ی مدنی حتی در شکل منتقد خودش هم در نهایت وامدار و برساخته‌ی حکومت است. در واقع، به همان میزان که مناسب پر سود حکومتی به انحصار یک قشر خاص در می‌آیند، برخی دیگر از موقعیت‌ها که حامل شأنیت و وجاهت اجتماعی هستند نیز وضعیت انحصاری به خود می‌گیرند: جایگاه انحصاری متفکر منتقد، موقعیت انحصاری نخبگان محذوف اجتماعی، یا حتی عجیب‌تر از همه، وضعیت انحصاری یک تبعیدی یا زندانی سیاسی!

برای خواندن متن کامل این یادداشت «اینجا کلیک کرده» و یا از گزینه instant view استفاده کنید.


کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.