قضیه، شکل اول، شکل دوم به بهانهی منشور مهسا و ائتلاف جورج تا | مجمع دیوانگان
قضیه، شکل اول، شکل دوم
به بهانهی منشور مهسا و ائتلاف جورج تاون
#A 418
آرمان امیری @armanparian - برای خواندن متن کامل این یادداشت اینجا کلیک کرده و یا از گزینهی INSTANT VIEW استفاده کنید.
به گمانم متن منشور، و مهمتر از آن، ذهنیتی که به نگارش این منشور و اساسا شکلگیری ائتلاف جورج تاون منجر شده است را به دو شیوهی کاملا متفاوت میتوان متصور شد که هر یک نقد متفاوتی را هم میطلبند. این تفکیکبندی شاید بتواند به فهم بهتر نقاط ضعف و قوت وضعیت فعلی کمک کند.
اینجا نمیخواهم با ورود به محتوای منشور همبستگی (مهسا) همان نقدهای پیشین را تکرار کنم، بلکه به همین میزان اکتفا میکنم که اگر قرار بر یک «انقلاب رهاییبخش» باشد، فارغ از محتوای منشور، اصل شکلگیری این ائتلاف تناقضآلود و در نتیجه محکوم به شکست است!
مساله فقط این نیست که مثلا خانم علینژاد در پاسخ به پرسشهای یک خبرنگار اتهامات پرخاشجویانهای علیه میرحسین موسوی مطرح میکند، مساله این است که اساسا این رویکرد تلاش برای جذب تمامی نیروهای اثرگذار در این ائتلاف و حتی حامیان و ای بسا برخی منتقدان آن هم به چشم نمیخورد. تعابیری مثل «اتوبوس مجانی» جوابگوی چنین رویکردی نیست. عجیب هم نیست که با گذشت این همه مدت از صدور منشور، نه تنها شاهد جذب هیچ نیروی جدیدی به ائتلاف نبودهایم، بلکه گویا جدال بر سر قدرت در داخل خود ائتلاف هم رو به افزایش است. چنین رفتارهایی ابدا نشان نمیدهد که اعضای این ائتلاف به واقع نگاهی «راهگشا» به روند این انقلاب داشته باشند.
از نگاه من، وضعیت ائتلاف حاضر بیشباهت به آن مثل قدیم «شترمرغ» نیست که وقتی گفتند بار ببر، گفت من مرغ هستم و وقتی گفتند پرواز کن، گفت من شترم. بیشترین نقدهای وارد بر منشور ائتلاف، از زاویهی نگاه «انقلاب رهاییبخش» بدان وارد میشود؛ در این موارد تمامی اعضای ائتلاف با استناد به «الزام اتحاد» به این نقدها پاسخ میدهند؛ پاسخی که تنها در منطق «انقلاب راهگشا» معنادار است. اما در مواردی که از آنها خواسته میشود با برخی نیروهای سیاسی داخل کشور تعامل برقرار کنند، به ناگاه به منطق «انقلاب رهاییبخش» باز میگردند و بسیاری از نیروهای سیاسی را به چوب شعارهای رادیکال خود حذف میکنند. این تناقض، عملا راه را بر هرگونه پیشرفت و نقشآفرینی موثر ائتلاف خواهد بست.