Get Mystery Box with random crypto!

Domab City

لوگوی کانال تلگرام domabcity — Domab City D
لوگوی کانال تلگرام domabcity — Domab City
آدرس کانال: @domabcity
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 6
توضیحات از کانال

🔰پایگاه اطلاع رسانیِ استانِ دُماب و حومه :)))

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2016-07-08 17:56:11
با موسیقی زیر اجرا کنید

@DomabCity
751 views14:56
باز کردن / نظر دهید
2016-07-08 08:15:31
رودخانه دماب

عکس از: #امیر_میرزایی

@DomabCity
702 viewsedited  05:15
باز کردن / نظر دهید
2016-07-08 08:12:57
نون #لُک

@DomabCity
693 viewsedited  05:12
باز کردن / نظر دهید
2016-07-06 07:29:48 باهم پخش شود
667 views04:29
باز کردن / نظر دهید
2016-07-06 07:28:35
@DomabCity
700 viewsedited  04:28
باز کردن / نظر دهید
2016-07-05 17:07:30
عَیدِدون مبارک

#Happy_Eyde_Fetr

@DomabCity
803 views14:07
باز کردن / نظر دهید
2016-07-03 18:59:20

#Domab_Story

خاطره ای از آقای #محمد_صالحی

روایت آقای #رحیم_صالحی به گویش زیبای دمابی

@DomabCity
688 views15:59
باز کردن / نظر دهید
2016-07-03 18:59:11 ننجونم به تهرون میاد و بعد از چند روز دیدن دیاری، یه کم کسالت داشته و برای معالجه، به همراه بابام به بیمارستان میرن.
دفترچه تامین اجتماعی شو یادش رفته بود از دمبو بیاره و بصورت آزاد میرن.

بابام و ننجون وارد بیمارستان میشن و جلوی پذیرش توصف می ایستن.
بابام به ننجونم میگه: ننه مو بروم تا تو ماشینه و جلدی ورگردوم،اگه یه وخ نوبتت شد اسمته بگو و یه کاغذی میده بگیر تا مو بیام.

ننجونم میگه: ننه جلدی بیا مو بلد نیسوما، یه وخ اشتباهی میشه قربو ای قده بروم کو انذه رعنایی.

بابام میگه: نه ننه خدا نکنه بذار مو قربو تو بروم.

ننجون میگه: ننه لال شی شالام خود ای تک و تعریفات
و از ضرب المثل معروف خودش استفاده میکنه ومیگه: « به خرسه گفتن حرف بزن گفت پففففف....» حالا تموم حضار تو بیمارستان هم با حالتی اینجوری به این دوتا و کاراشون نگاه میکردن و زیر لب یه چیزایی میگفتن....

بابام میره تو ماشین و آخ آخ ننجونم نوبتش میشه.

آقای توی پذیرش صداش میزنه و میگه: مادر جان بیا جلو، بگو ببینم اسمت چیه؟؟؟؟
ننجون میگه: ام کلثوم
پذیرش میگه: ام کلثومه چی؟ فامیلیتون چیه؟؟؟دو سه بار بهش میگه مادر فامیلیتون چیه؟؟؟
ننجون هم چون بلد نبوده و یه کم به قول دمبویی یا، اسپرس گرفته بوده ، هرچی فکر میکنه تو اون لحظه فامیلی شو یادش نمیاد و میگه: از سرافت در رفتوم.
خلاصه یه شماره براش صادر میکنه،میده بهش.اونم میگیره و میشینه تا بابام بیاد.....
بابام میاد و میشینن تا نوبتشون شه.

از صبح زود تا ساعت ده یازده میشینن و هیچکس صداشون نمیزنه.

اما تو این مدت ،توی بلندگوی بیمارستان هی صدا میزدن خانم از سرافت در رفتوم، خانم ام کلثوم از سرافت در رفتوم به بخش .....
ولی چون بابام در جریان نبوده نمیفهمه و جالب اینجاست که بابام هی به ننجونم میگه:ببین ننه مردوم چه فامیلی یایی دارن، ماهه رسوایی فامیلیش از سرافت در رفتومه و نمیره عوضش کنه.
آما اسمش مث خوده ده ام کلثوم

بعد چند ساعتی صدازدن تو بلندگو بابام شک میکنه و یهو یه نگاهی رو برگه پذیرش میکنه و میزنه زیر خنده
میبینه نوشته خانم: ام کلثوم از سرافت در رفتوم
فرزند:رجبعلی
#ممد جون الان کاملا رفته تو گذشته و غش کرده از خنده.
میگه که اینا همه به کنار، وقتی رفتیم پیش دکتر و پرسید مادر جان چی شده؟؟؟
ننجون گفت: هوچی ننه، یه چن وختیه موسم پسین کو میشه کتوم زوک زوک میکنه، هو اومحلی تا تو باؤونام تیر میکشه، انذه حالوم بد میشه کو دلوم ضح میره
دکتر گفت: مادر من فقط یه تیکه شو متوجه شدم، انگاری گفتید دل ضعفه دارید، و ویتامین براش نوشته

@DomabCity
749 views15:59
باز کردن / نظر دهید
2016-07-01 21:57:48 باهم پخش شود
583 views18:57
باز کردن / نظر دهید