2023-04-21 18:43:58
آمنه آمنه اشک تو آب دماغ منه
آمنه آمنه شاش تو، نفت چراغ منهههه
- ایزدی بدو دفتر!
وسط عیشِ همایونیمون یه ناظم گردن کلفت با سه متر قد بالای سرم وایساده که الله و اکبر، نکیر و منکر اینطوری نیستن.
از جا بلند میشم و در حالی که پشتمو میتکونم، به بچه ها میگم:
-
شما همین جا باشید این بیت و هی تکرار کنید بشه ملکهی ذهنتون من برم ببینم این آقامدیر خوشگلمون این دفعه چیکارم داره.
با ناظم یورتمه زنان و جست و خیزان راه میافتم سمتِ دفتر!
موهام رو به جای اینکه بفرستم تو هل میدم از مقنعه بیرون و از توی جورابم یه بسته آدامس در میارم میاندازم گوشهی دهنم.
حالا درسته آدامسه بوی پیژامه بابابزرگمو میده ولی این استراتژی منه!
جلوی دفتر با ریتم در میزنم و آق مدیر با غیظ میگه:
- بفرمایید لطفا!
من در حالی که وارد اتاق میشم با آدامسم یه بادکنک گنده درست میکنم و میگم:
- چون گفتین لطفا اومدما. من خیلی مبادی آدابم.
یهو تق!
دوباره آدامسم میترکه!عصبیه و کارد بزنی خونش در نمیاد!
عکس هایی که رویِ میزه رو بالا میگیره و میگه:
- توضیح بده اینا دقیقا چیه که واسه اداره فرستادی و مدرسه رو درگیر کردی!
یه عکسه دیگه حالا شلوغش میکنه. حالا درسته فتوشاپه و من تو لباس عروسِ الکی واقعا زشت شدم و اونم چنگی به دل نمیزنه ولی آرزوهای یه جوونه!
من با خنده میگم:
- اقا خودتون گفتین از آرزوهاتون گزارش تهیه کنید بفرستین جایزه میدن! منم آرزوم همینه... ازدواج با شما.
نمیدونه به کدوم ریسمان الهی چنگ بزنه! چنگ فرو می بره لایِ موهای خوش حالتش و وقتی صدای " جون گفتن " زیر لب منو میشنوه ها، قرمز تر میشه!
- چرا تو این نامه نوشتی من بهت گفتم دوستت دارم؟ میدونی چه بلایی سر من میآد سر این بازی ابلهانه ات؟
دادش ترسناکه انصافا ولی فقط همون بار اول. من عین خر شرک قیافمو لوس میکنم میگم:
- آقا ما کلا پنج روز تو مدرسه ایم هر پنج روز یه زنگ تو دفتر شما. اگه دوستم نداری واسه چی هی میگید بیام اینجا؟!
داد میزنه:
- چون یه گندی میزنی! چون یه غلطی کردی که میگم بیای!
من میخندم میگم:
- اینا که بهونه است.
دستش باز نیست که بیاد خشتکمو بکشه سرم وگرنه دلش خیلی میخواد.
میخواد داد بزنه که یهو یکی از پشت سرم میگه:
- بازرس آموزش و پرورش هستم آقای مدیر، خوبین؟!
من با هیجان دستامو به هم میکوبم و برمیگردم سمت این آقای سیبیل کلفت و میگم:
- هوراااا اومدین منو به آرزوم برسونیددد؟
https://t.me/+8kjWbVINx5k3OWE8
اگر با شوهر خود قهر کرده اید و اعصابتان خاکشیر است، اگر میخواهید باسن خود را به سمت او بگردانید و تا صبح محل سگ به او نگذارید و دق مرگش کنید، اگر با خواهر شوهر خود دعوا کردهاید و دلتان نمیخواهد سر به تن او باشد، اگر مادرتان با جت اسکی رویِ اعصابتان رژه رفته چاره اتون اینجاست ناموسا
یه رمان فوق جذاااب که از همووون پارت و خط اول شما رو جذب میکنه عاشقانه ام هست و لاس و لیس داره خیالتون راحت
خلاصه که این رمان از دست دادنی نیسسست
https://t.me/+8kjWbVINx5k3OWE8
https://t.me/+8kjWbVINx5k3OWE8
https://t.me/+8kjWbVINx5k3OWE8
https://t.me/+8kjWbVINx5k3OWE8
297 views15:43