Get Mystery Box with random crypto!

دختــ❤ـــــر دردونــ0oــه

لوگوی کانال تلگرام dookhtarroonee — دختــ❤ـــــر دردونــ0oــه د
لوگوی کانال تلگرام dookhtarroonee — دختــ❤ـــــر دردونــ0oــه
آدرس کانال: @dookhtarroonee
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 5.56K

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 16

2023-04-17 08:35:22
نگین دنیا قشنگه، قشنگیشو ندیدم :)
88 views05:35
باز کردن / نظر دهید
2023-04-17 08:34:35 #گناه‌بوسه

#پارت_1

- جرعت یا حقیقت؟

همه‌ی بچها به من خیره بودند تا جوابم رو بگم. کلافه از نگاه شیطونشون گفتم:
- جرعت!

تارا زودتر از همه لبخند خبیثانه زد. من به تارا اصلا اعتماد نداشتم و میدونستم پشت اون لبخند خبیثانه اصلا چیز خوبی نیست. ابروشو چند بار بالا و پایین کرد و بعد توی گوش نرگس چیزی گفت که نفهمیدم چیه.

منتظر بهشون خیره بودم ناگهان نرگس جیغی کشید و خندید:
- عالیه!

تارا- جرعتت اینه که شفق رو ببوسی!

انگار یه کاسه آب یخ ریخته باشن روی تنم. متعجب نگاهش کردم که ادامه داد:
- از گونه نه، از لب!

همین باعث شد چشم های شفق که تا الان ساکت بود گرد بشه. ناباور گفت:
- چی میگی دیوانه؟ جرعت مال کیانه چرا من و ببوسه؟

روژینا- تو ساکت شد نفله. کیان زود باش بوسش کن.

دندون هامو روی هم فشردم و غریدم:
- شوخی چرت و پرت نکنید دیگه... ناظم همین اطراف میبینه بگا میریم!

تارا- نمیبینه، من حواسم هست.

شفق که معذب با ناخون هاش ور میرفت گفت:
- من دوست پسر دارم آشغالا! این کارا چیه؟

تارا- باز بی جنبه شد! اصلا حالا که اینجوری می‌کنید نه تنها باید همدیگه رو ببوسید بلکه کیان جون... دستت و میکنی توی شلوار شفق!

چشمام از اون گرد تر نمیشد. بطری آب معدنی خالی رو که باهاش جرعت حقیقت بازی میکردیم برداشته و به طرفش پرت کردم که جاخالی داد.

یهو هر سه باهم شروع کردن به گفتن:
- ببوسش... بمالش... ببوسش... بمالش...

https://t.me/+PsNaKVRmR_c3ZGYx
https://t.me/+PsNaKVRmR_c3ZGYx

صورت شفق سرخ شده بود و می‌فهمیدم چقدر از این بازی مسخره معذبه. پوفی کشیدم و نیمخیز شدم سمتش که نرگس گفت:
- نه دیگه‌... اینجوری نمیشه. شفق پاشو بشین رو پای کیان.

صدای اعتراض من و شفق همزمان بلند شد که روژینا گفت:
- زود باش... اعتراض نداریم.

شفق زیر لب فحشی بارشون کرد و اومد نشست رو پای من. دیدنش از اون فاصله‌ی نزدیک حالم رو دگرگون می‌کرد اما سعی کردم به افکارم توجهی نکنم.
به این فکر نکنم که من دو سال و خورده ایه روی همکلاسیم، کراش دارم! دختری که دوست پسر داره.

پوفی کشیدم و صورتمو بردم جلو که شفق چشماشو بست. خیلی سریع لبم رو به لب هاش زدم که صدای جیغ و داد بچها در اومد:
- این الان بوس بود؟ بوس درست حسابی!

دستمو مشت کرده و لبمو گاز گرفتم. داشتن دیوانه‌ام میکردن.
مجدد لب هامو به لب های شفق چسبوندم و لب پایینش رو بوسیدم. شفق هم خیلی سریع جواب بوسه‌ام رو داد که احساس کردم قلبم تند تر از همیشه توی سینه میزنه.

دستم رو به آرومی از زیر مانتوی فرم مدرسه‌اش عبور دادم و لبه‌ی شلوارش رو لمس کردم.

بچها با هیجان به ما نگاه میکردن و جیغ و داد میزدن اما قلب من درست عین یه گنجیشک داشت تند تند میزد.
دستمو بردم داخل شورتش و لمسش کردم. با حس خیسی اون ناحیه لب هام از حرکت موند.

شفق... شفق برای من... خیس کرده بود؟!


https://t.me/+PsNaKVRmR_c3ZGYx
https://t.me/+PsNaKVRmR_c3ZGYx
https://t.me/+PsNaKVRmR_c3ZGYx

کیانا و شفق تو مدرسه سر بازی جرعت حقیقت مجبور میشن همدیگه رو ببوسن و این میشه شروع عشق پنهانی اونها. معاشقه های یواشکی و سکس های پنهانشون توی دستشویی مدرسه درست وقتی که مدیر و ناظم مدرسه می‌فهمن دردسر براشون درست میکنه و....

رمان صحنه دار و مناسب بزرگسالان
51 views05:34
باز کردن / نظر دهید
2023-04-17 08:34:34 پسر مذهبی که به خاطر یه اشتباه توسط یه پسره خشن بهش تجاوز میشه

عاشقانه اجباری پر از صحنه های #اسمات
با وحشت بهش زل زده بودم خودم رو توی تخت جمع کردم روم #خیمه زد آب دهنم رو به زور قورت دادم فکم رو‌ محکم گرفت #لب_هام رو با خشونت #می بوسید ناله ای کردم که تی شرتم رو کند #نیپل هام رو به دندون گرفت و #مک میزد با گریه گفتم:
-نکن...ولم کن این کارت اشتباهه
باکسرم از پام کند چنگی به #بی*ضه هام زد از درد چشم هام #سیاهی رفت کاندوم رو روی #عضوش کشید یه ضرب وارد #سوراخم کرد از درد بی حال افتادم نفهمیدم چی شد که بیهوش شدم و...
https://t.me/+xBAMAzjH2OpkOTlk
https://t.me/+xBAMAzjH2OpkOTlk

پسره شیطونی که توی بازی با یه حاج آقا شرط میذاره هر کی برد واسه اون یکی #سا-ک بزنه...

_خوب بخور پسر کوچولو امشبو یادت بمونه
نفس نفس می زد #عضوش رو روی #لب‌هاش می کشید لیسی به کلاهک قارچی شکلش زد که ناله اش بلند شد
#اسپنکی به #باسنش کوبید و گفت:
_برگرد که با #دهنت نتونستی آرومم کنی
_اما قرارمون...
#روان‌کننده رو دم #سوراخش ریخت با انگشت داخلم فرو کرد اخی گفت که #عضوش رو واردش کرد و شروع کرد به عقب جلو کردن خودش #عضوش رو توی دستش #پمپ کرد #نوک_سینه هاش رو گاز گرفت که دادی کشیدم و..

https://t.me/+xBAMAzjH2OpkOTlk
https://t.me/+xBAMAzjH2OpkOTlk

_بوی عطرت داره دیوونه ام می کنه بذار امشب رو لمست کنم
_همین دیشب رابطه داشتیم دیگه نمی‌ تونم نمی بینی موقع راه رفتن لنگ میزنم؟! می خوای کاری کنی خونریزی کنم؟
خودش رو به پسرک رو به روش نزدیک کرد همون طور که گردنش رو می مکید گفت:
_حواسم بهت هست خوشگلم
عضو تحریک شده اش رو بیرون آورد لیسی به #گردنش زد #بیضه_هاش رو توی دستش فشرد که ناله ای کرد #لباش رو روی لباش گذاشتو...

https://t.me/+xBAMAzjH2OpkOTlk
https://t.me/+xBAMAzjH2OpkOTlk
https://t.me/+xBAMAzjH2OpkOTlk
https://t.me/+xBAMAzjH2OpkOTlk
50 views05:34
باز کردن / نظر دهید
2023-04-17 08:34:34
دلم تنگه :)
49 views05:34
باز کردن / نظر دهید
2023-04-17 08:34:34 رییس پرورشگاه همه نوع پوزیشن رو دختره پیاده میکنه...


سفید برفیِ هـ ـات

09480 سوال :

سلام ...چند باریه که بهتون پیام ناشناس میدم و جوابمو نمیدین...من یه رمان هات میخوام که رابطه زناشویی رو به صورت واضح توضیح داده باشه...میخوام انقدری هات باشه که آبمو بیاره


لطفا اگه همچین رمانی سراغ دارید معرفی کنید که امثال من بتونن آموزش ببینن و پوزیشن های جنسی جدید و هات یاد بگیرن

https://t.me/+tw-HFEJx61lmY2Zk
https://t.me/+tw-HFEJx61lmY2Zk
https://t.me/+tw-HFEJx61lmY2Zk


جواب: سلام عزیزم
هات ترین رمانی که میشناسمو بهت معرفی میکنم


فقط مواظب باش موقعی که میخونیش کسی دور و برت نباشه چون صحنه هاش انقدر بازه که مجبور به خودار...ضایی میشی
سفید برفیِ هـ ـات"


دختری که توی کلوب کار میکنه
یه شب که خونه ی یکی از مشتریاش میره با رییس پرورشگاه خواهرش روبه رو میشه میخواد برگرده که رییس پرورشگاه بهش تجاوز میکنه...

https://t.me/+tw-HFEJx61lmY2Zk
https://t.me/+tw-HFEJx61lmY2Zk
https://t.me/+tw-HFEJx61lmY2Zk

موقع سکس مادر پسره میبینتشون و فکر میکنه زن پسرشه و پسره مجبور میشه که هر شب دختره رو ...
49 views05:34
باز کردن / نظر دهید
2023-04-15 09:02:25 کارگشا تضمینی ۲۴ ساعته
بختگشا تضمینی ۲۴ ساعته
جذب پول تضمینی ۲۴ ساعته
باطل سحر تضمینی ۲۴ ساعته
فروش ملک تضمینی ۲۴ ساعته
جذب معشوق تضمینی ۲۴ ساعته
با ضمانت نامه کتبی و مهره مغازه
ارسال ۳ روزه کاملا محرمانه
واسه مشاوره رایگان رو متن آبی بزنید 26^
09229164110
@Geregosha
https://t.me/joinchat/AAAAAD9SEPjztQItR84YFw
261 views06:02
باز کردن / نظر دهید
2023-04-15 09:02:11
رقـــ ـــص رقـــ ـــص

#رقص باچاتا عالے

402 views06:02
باز کردن / نظر دهید
2023-04-15 09:01:15
#شمال #مازندران

فروش ویلا باغ از قیمت ۱ میلیارد به بالا
فروش زمین مسکونی از قیمت ۴۰۰ میلیون به بالا
هم سرمایه گذاری هم ساخت

#فروش_فوری
#اقامت_رایگان#جهت_بازدید
#معاوضه باهرنوع خودرو
#سند
باشرایط اقساط بلندمدت بدون بهره

کارشناس فروش خانم امیری لاریجانی

09199101422

مشاهده ویلاها در کانال
@vilashomal_larijani
222 views06:01
باز کردن / نظر دهید
2023-04-15 08:57:23
رد پیشنهاد تیم ملی اوکراین، توسط ورزشکار ایرانی
چند روایت معتبر هر روز حوالی ساعت 17 از شبکه 2

@chand_revayate_motabar
111 views05:57
باز کردن / نظر دهید
2023-04-15 08:56:08
رقص بندری شادوپرانرژی مهسا

214 views05:56
باز کردن / نظر دهید