2022-07-23 17:20:48
نگاهی انتقادی به روند استخدامی آموزش و پرورش کشور
مریم السادات حسینیفر
تجربه زیسته در کنار مصاحبهگران آزمون استخدامی آموزش و پرورش که به عنوان مصاحبه گر تخصصی حضور داشتم؛ برای من علاوه بر اینکه نقشم را به عنوان مصاحبه گر ایفا کنم، یک مشاهده مشارکتی فرود به زمینی بود از این رویداد پر از فکت و تجربیات ناب با شکل گیری پرسشهای انتقادی بسیار. مایلم پرسشهای زیر را از سیاستگذاران آموزش کشور به عنوان جامعهشناس داشته باشم:
۱. انتخاب معلمان و دبیران به عنوان کارگزاران تغییر و توسعه چرا به جای اصل شایستگی علمی تخصصی بر شایستگی های دیگری بنا شده است؟ (با توجه به مقایسه کمیت بندها و تعدد بندهای غیرتخصصی به نسبت تخصصی و قبولی برخی در کارنامه علی رغم ندانستن تعاریف مفاهیم ساده جامعه شناسی)
۲. آیا این عدم تخصص گرایی به تخریب بیش از پیش نقش و منزلت معلمان منجر نخواهد شد؟
۳. چرا با اضافه نمودن امتیازات جدیدی چون مناطق محروم و تاهل و فرزند به سهمیه های قبلی به نابرابری دامن زده شده و عرصه برای بسیاری که عمرشان را در راه دانش وقف کردند تنگ شده است؟ (با توجه به قبولی برخی با امتیازات گوناگون علی رغم درصدهای صفر و منفی در کارنامه آزمون)
۴. چرا باید به جای تاکید بر معلم پرسشگر و منتقد که پرورش دهنده نسل خودشکوفا و پرسشگر باشد، سکان به دست عده ای داده شود که فرزندان آینده ایران را به انقیاد بکشانند؟ (با توجه به پاسخهای از پیش آماده و یکسانی که مصاحبه شوندهها به سوالات مصاحبه میدادند و نگاه انتقادی خود را ولو به وجود، پنهان میکردند) این شیوه نه تنها مانع ورود متخصصان به این عرصه میشود بلکه به دورویی مقبولیت یافته و سازمان یافته تبدیل میشود که جایش در نهاد آموزش و پرورش نیست.
۵. چگونه مردان و زنانی کارگر، خانهدار، کشاورز با گپ تحصیلی زیاد و تفاوتهای فرهنگی بسیار از استانهای محروم ایران میتوانند در استان تهران به عنوان معلم به کار گرفته شوند حال آنکه سالهاست انتقال از شهرستانها به تهران ممکن نبوده است و با وجود فارغ التحصیلان بی شمار علوم اجتماعی در تهران، سهمیه و امتیازی تحت عناوینی متعدد به آنها تعلق یافته است؟ آیا غیر از این است که معلم به خصوص معلم علوم اجتماعی برای اثرگذاری باید به روز و از موقعیت و مسائل نسل جوان آگاه باشد؟ ورود این قشر از معلمان علاوه بر مسائلی که برای دانش آموزان ایجاد میکند، برای خود این نو معلمان مساله ساز است، مسائلی مانند مسکن و بی خانمانی معلمان غیربومی (طبق تجربیات سال گذشته در یکی از شهرستانهای جنوبی تهران)، شوک فرهنگی و شکست شغلی. تنوع فرهنگی در شرایط برابر خوب است اما تخصیص سهمیه بدون برنامه ریزی و تصمیم گیری تخصصی مساله آفرین خواهد بود.
۶. با توجه به سیاستهای توسعه روستایی، مهاجرت و تمرکز زدایی چطور به جوانان مناطق روستایی شهرها و استانهای اقماری سهمیه اختصاص پیدا کرده است؟ آیا این سهمیه و امتیازها ناقض دیگر سیاستهای توسعهای که چندین سال است برای آن تلاش شده، نخواهد شد؟
در آخر اینکه نباید به جای حل مسائل اجتماعی بر آنها افزود. با توجه به جذب هزاران نفر در این دوره و از آنجایی که پیامدهای اجتماعی فرهنگی این اقدامات تا سالهای زیادی همراه نهاد آموزش خواهد ماند، این پرسشها طرح شد تا شاید پیش از آنکه دیر شود، درمان نمود.
با احترام به تمام افراد شرکت کننده که با تخصص، علاقه و دغدغه به عرصه معلمی ورود پیدا کردند و تمام مصاحبهگرانی که در گرمای جان فرسا و امکانات محدود با دقت نگران انتخاب معلمان آینده بودند.
حسینیفر
تابستان۱۴۰۱
@down_to_earth_sociology
240 views14:20