Get Mystery Box with random crypto!

#پارت276 با شیطنت تره ای از موهامو روی صورتش میکشم که قلقلکش | دکتر انوشه(خیال تو)

#پارت276


با شیطنت تره ای از موهامو روی صورتش میکشم که قلقلکش میاد و با خنده میگه : نکن ترمه .
برای اذیت کردنش بیشتر تحریک میشم و کارمو دوباره تکرار میکنم .با خنده چشمهاشو میبنده ، صورتمو میبرم جلو تر و بینی امو به بینی اش میزنم ، در همون حال با شیطنت میگم : بچه بشم ، بزرگ کردنمو بلدی ؟ چشمهاشو باز میکنه و هلم میده ، میوفتم روی تخت و این بار اون که روی من خم میشه ، توی نگاهش هیچ اثری از شوخی نیست ، رنگ نگاهش تغییر کرده ، نگاهشو از چشمهام به روی لبهام سوق میده و با لحن غریبی میگه :
-بزرگت کنم قوی موندنو بلدی ؟
-اگه تو باشی چرا که نه ؟
کیان : اگه من نباشم ؟؟
-اون وقت قوی موندن که هیچ حتی زندگی کردنو هم از یاد میبرم .
نمیدونم توی ذهنش چی میگذره که اخم هاش در هم میشه ، صورتش و خم میکنه و کنار گوشم میگه :باید قوی باشی ، باید یاد بگیری از دلبستگیا و وابستگیات دل بکنی !دستمو روی سینش میذارم و وادارش میکنم به چشمهام نگاه کنه ، کنکاش گرانه بهش نگاه میکنم و میگم :
-حرفات حس وداع کردن و بهم میده !

دوستان رمان خیال تو خیلی طولانیه هرکی رمان کامل خیال تو میخاد پیام بده بگه رمان خیال تو میخام



@tabliq660