Get Mystery Box with random crypto!

#پارت323 +اون شتر به در خونه ی ما کار نداره ! -این حرفو ن | دکتر انوشه(خیال تو)

#پارت323


+اون شتر به در خونه ی ما کار نداره !
-این حرفو نزن ، بر عکس تو من خیلی به مرگ فکر میکنم میدونی هر بار که فکر میکنم میترسم ، خیلی ترسناکه
تو تک و تنها زیر خ..حرف ترمه قطع میشه ، کیان با نفس هایی که از زور عصبانیت به شماره افتاده جلوی دهنش رو میگیره ، خیره به اون چشمهای مشکی اش شمرده شمرده میگه :
-دیگه از این حرف ها نزن ! تو جون منی خوب ؟ نفس کیانی ! وقتی اینطوری میگی یه چیزی بیخ گلومو میگیره ،
راه ما طولانیه ترمه مطمئن باش تو نمیری نفس کیانو هم قطع نمیکنی !
چشمهاشو محکم روی هم فشار میده ، معلومه قصدش چیه ! روون شدن اشک هاش با همون چشم بسته نشون میده تلاش هاش بی پاسخ مونده !
چندین ساعت بدون این که چیزی به زبون بیاره با ترمه اش صحبت میکنه !!
هوا تقریبا گرگ ومیشه که قامت فرزاد نمایان میشه ، با حالت دو به این طرف میاد و با نگرانی بازوی کیانو میگیره و
سعی در بلند کردنش میکنه ! کیان با صدای کشداری میگه :چی از جونم میخوای ؟ میخوای از زنم جدام کنی ؟
فرزاد : آخه ببین به چه حالی افتادی ! بلند شو کیان ، به خدا بیشتر داری ترمه رو عذاب میدی !