Get Mystery Box with random crypto!

#پارت330 دندون هاشو با غیض روی هم فشار میده و بی اراده بطری | دکتر انوشه(خیال تو)

#پارت330


دندون هاشو با غیض روی هم فشار میده و بی اراده بطری شیشه ای روی میز رو بر میداره و با تمام توان به دیوار
میکوبه ! فرزادی که انگار تا اون موقع نبود تا عربده های کیان رو بشنوه حالا با شنیدن صدای شکستن سراسیمه سعی در
باز کردن در میکنه ، کیان نفس نفس زنون به در نگاه میکنه اما هیچ اقدامی برای باز کردنش نمیکنه و انگار صبر
فرزاد هم به سر میاد چون با لگد ضربه ای به در میزنه و درو میشکنه !
با دیدنه چهره ی وحشتناک کیان ، با نگرانی به سمتش میاد و میگه :
-چی شده هان؟ چرا این ریختی شدی ؟
جوابشو نمیده فقط با نگاهی که عجیب خطرناک به نظر میرسه به فرزاد زل زده !
چشمش به فرزاده اما مخاطب نگاهش کس دیگه است !
مردی که عکس های سر لخت ترمه دستشه !
عجیب کیانی که انقدر حواسش جمعه متوجه نشده باشه کسی داره ازشون عکس میگیره !

دوستان رمان خیال تو خیلی طولانیه هرکی رمان کامل خیال تو میخاد پیام بده بگه رمان خیال تو میخام



@tabliq660