Get Mystery Box with random crypto!

اولین‌ها در نقد خود یادداشت حسین سناپور این روزها چند مطلب خو | دکتر سرگلزایی drsargolzaei

اولین‌ها در نقد خود
یادداشت حسین سناپور

این روزها چند مطلب خوانده‌ام حاکی از پشیمانی اهل نظر و دانشگاهیان و روشنفکرانی که به هر دلیل درگیر سیاست شده‌اند؛ کسانی که حالا می‌‌بینند انگار واقع‌بین نبوده‌اند و چه بسا خوش‌خیال بوده‌اند که انتظار چنین روزهایی و چنین تنگناهایی را برای کشور نداشته‌اند (خود اهل سیاست که قاعدتاً هیچ‌وقت اهل عذرخواهی و اظهار پشیمانی نیستند در کشور ما، چون فکر می‌کنند این به معنای بر باد رفتن حیثیت سیاسی و پایان کارشان خواهد بود).

این اهل نظر خودشان دلایلی برای چنین خوش‌خیالی یا واقع‌بین نبودن‌شان در گذشته‌های دور و نزدیک باید بتوانند بیاورند (مثلاً دکتر رنانی که گفته بیهوده فکر می‌کرده سیستم حالا و بعد از این اعتراضات اهل گفت‌وگو خواهد شد، یا دکتر سرگلزایی به نحوی دیگر و رحیم قمیشی به نحوی دیگر)، اما دلیل آن هر چه باشد، می‌شود خوشحال بود که انگار خوش‌بینی‌های بیهوده و چه بسا گول‌زننده تمام شده و حالا می‌بینیم آن‌چه باید ببینیم، ‌یا باید می‌دیدیم.

دیگر انگار گول‌زدن خودمان سخت شده و واقعیت به عریانی هر چه تمام‌تر پیش روی‌مان است. انگار دیگر بیهوده منتظر گشایش‌ها نمی‌شویم؛ حداقل تعداد بسیاری‌مان. انگار دیگر از آدم‌ها و جریانات و به‌خصوص خودِ سیستم انتظار تحول و پذیرش همه‌ی آن‌چه را به‌ نظر خودمان باعث آشتی در داخل و هم‌زیستی در خارج و نهایتاً توسعه می‌شد، نداریم.

بابت آن خوش‌بینی منجر به تصمیمات نادرست، باید هم عذرخواه باشیم، اگر که چنان بوده‌ایم. امیدواری البته از جنس دیگری است؛ دیدن واقعیت‌ها و سراغ‌گرفتن از تحول است، نه منفعل به انتظارش نشستن. پس آیا اهل فکر و نظر به جایی رسیده‌اند که خوش‌بینی بی‌جهت را کنار گذاشته‌اند و واقع‌بین شده‌اند؟ من به چنین اتفاقی امیدوار شده‌ام؛‌ اتفاقی که سخت و خونین هم به دست آمده است.

شخصاً فکر می‌کنم آن‌چه ما را به چنین جایی رسانده، دیدن ذات سیستم است، ‌یا پدیدارشدن ذات سیستم. گمان می‌کنم این وضع و این رفتارها در نهاد این سیستم بوده و کم‌کم آشکار و آشکارتر شده. طبعاً وقایع تاریخی هم در آن مؤثر بوده‌اند، اما در جهتِ‌ بروزش، و نه شکل‌گیری ناگزیر یا تصادفی‌اش.

البته که می‌شد در نتیجه‌ی تحولات و رفتارهای متفاوتِ جریانات و شخصیت‌های تأثیرگذار به جای دیگری می‌رسیدیم، اما این به معنای نبودِ آن‌چه اکنون در این سیستم می‌بینیم،‌ نبوده و نیست.

رفتارهای متفاوت می‌توانست جنبه‌های دیگری از این سیستم را آشکار کند، که حالا و با رفتارهایی که شده، خصوصیات فعلی بروز بیشتری پیدا کرده‌اند؛ یک‌دستی نهادهای تصمیم‌گیر، به کارگیری ارعاب صرف درمقابل مخالفان، دست‌ِ بالای نظامیان در سیاست، از جمله‌ی این خصوصیاتی است که مدام رشد پیدا کرده. اما همین‌ها می‌توانست طبعاً به شکلی دیگر اتفاق بیفتد، اگر که رفتارهای همین شخصیت‌ها و از آن مهم‌تر جریان‌های سیاسی و فرهنگی ما فرق می‌کرد.

اگر آن رفتارها فرق می‌کرد، خصوصیات دیگری بروز تام و تمام پیدا می‌کردند، خصوصیاتی که لابد آن‌قدر ضعیف بوده‌اند که به‌آسانی بروز پیدا نمی‌کردند و نکردند، برعکس خصوصیات اکنونی، که قوی بوده و آماده‌ی بروز آسان و با کم‌ترین زمینه‌ها و حتا باوجود مقاومتِ نسبتاً جدی از سوی تمام جریانات فرهنگی و سیاسی و غیره.

پس این اظهار پشیمانی‌ها را من نمونه‌وار می‌بینم و مستوره‌ای از بسیارْ اظهار پشیمانی‌هایی که باید می‌شد و اکنون شاید فقط طلیعه‌ی آن را در بعضی از اهل فرهنگ می‌بینیم و نه تمام‌شان و نه سیاسیون؛ پشیمانی‌هایی که شاید اگر در سیاسیون هم بود، ما امروز به درکی جمعی از آن‌چه اتفاق افتاده و بعد از این می‌تواند بیفتد، ‌می‌رسیدیم و تحولی در رفتارهای شاید حتا فرهنگی‌مان پیدا می‌شد؛ چیزی که اتفاق نیفتاده و کماکان تمام گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی بر درستی کامل یا نسبی رفتارهای گذشته‌شان پافشاری می‌کنند، و اگر از اشتباه حرف بزنند، آن حتماً اشتباه دیگران است و کسانی که کاملاً‌ یا نسبتاً از آن‌ها دور هستند. یعنی فقط ممکن است دیگران را دچار چنان خطاهایی ببینند و نه خودشان را.

انگار هنوز خیلی مانده تا همه‌مان مثل سه نفری که در بالا ازشان اسم بردم، خودمان را نقد کنیم و بگوییم کجاها اشتباه کرده‌ایم و مهم‌تر از آن چرا چنین اشتباه‌هایی کرده‌ایم.
حسین سناپور
۲۵ دی ۱۴۰۱
@KhabGard
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
.