Get Mystery Box with random crypto!

دلايل گسست دولت ـ ملت محمدرضا يوسفي به نظر می رسد به دلیل | اكونوميست فارسی

دلايل گسست دولت ـ ملت

محمدرضا يوسفي

به نظر می رسد به دلیل تفاوت در مفاهیم، شاخص های ارزیابی وضعیت کشور، نظام مسائل و دغدغه های دولت و مردم؛ شکاف دولت ـ ملت در یک روند زمانی افزایش یافته، اعتماد اجتماعی به پایین ترین سطح خود در چند دهۀ اخیر رسیده است. این گسست از علل مهم وقوع اعتراضات اجتماعی در چند سال اخیر بوده است.
پرسش اساسی این است که این شکاف ناشی از چیست؟ چرا ذهنیت ها تا حد بسیار زیادی از یکدیگر متفاوت بوده که گویی دولت و مردم در دو دنیای بیگانه از هم زندگی کرده و از آن سخن می گویند. چرا به اینجا رسیدیم؟

پاسخ های مختلفی به این سوال داده شده است. اما یکی از آنها، شکل گیری حلقۀ بسته حکومت و یا هستۀ سخت قدرت است که منجر به این فاصله شده است. منظور از حلقۀ بسته، گروههایی در درون قدرت بوده که دورۀ طولانی در مسندهای قدرت بوده، ورود آنان به حلقۀ سخت با ابراز وفاداری و اثبات آن ممکن است. همانند انرژی که از بین نمی رود، بلکه از شکلی به شکلی دیگر در می آید، آنان نیز در سیستم با ثبات هستند البته از پستی به پستی دیگر می روند. این ماندگاری ناشی از توانمندی و یا به تعبیری شایستگی نیست بلکه بر اساس اصل وفاداری و دوام آن تعریف می شود. اگر در همین یکی دو سال اخیر به تغییرات مشاغل افرادی مانند عبدالملکی، بذرپاش، منظور و مانند آنان نگاهی شود، صدق اين ادعا روشن مي شود. دوام اين افراد معمولا از سن بازنشستگی متعارف نیز می تواند بگذرد. خروج آنان از قدرت در اثر دو امر عدول از چارچوب هاي وفاداري و يا مرگ و اموري مشابه آن رخ مي دهد.

ويژگي ديگر اين افراد و سازمانها، عدم شفافيت و نظارت ناپذیري توسط نهادهاي مدني و اركان انتخابي نظام است. عملكرد اقتصادي آنان شفاف نيست. حوزه هاي فعاليت اقتصادي، حسابهاي مالي، چگونگي و منطق فعاليت آنان، تعداد افراد شاغل، چگونگي انتصابات، چگونگي روابط ميان اين نهادها و مانند آن واضح نبوده و سازوكاري نيز براي كسب اطلاع جهت تحليل وجود ندارد. در نتيجه امور يادشده، پاسخگويي اين دسته از نهادها بي معناست. تنها راه اطلاع مردم و نهادهاي مدني و رسانه ها از عملكرد آنان، گزارشهاي قطره چكاني است و عمدتا مبتني بر جنبه هاي خيرخواهانه این.نهادهاست. يكي ديگر از نتایج تداوم وضعيت يادشده، عميق شدن روابط افراد درون هسته سخت است. اين پیوند با منافع مشترک و ازدواج های فامیلی عمیق تر می شود. به ويژه در سالهاي اخير مي توان رگه هاي این انتصابات را مشاهده كرد.

عدم شفافيت و نظارت ناپذيري حلقه سخت قدرت و پيوند بر اساس اصل وفاداري و عميق تر شدن روابط افراد در اين ساختار موجب شكل گيري اقتصاد رانتي و انحصاري مي شود، فساد نهادينه مي شود و ابتکار، خلاقیت و نوآوری شکل نمیگیرد. در اين اقتصاد، بخش خصوصي واقعي بخش ضعيف بوده و بخش خصولتي هر روز تقويت مي گردد. حلقه سخت قدرت و اقتصاد رانتي در يك تعامل با يكديگر قرار مي گيرند و در يك چرخه همديگر را تقويت مي كنند. بر اساس مطالب بيان شده، روشن مي گردد تفاوت مفاهيم، شاخص هاي ارزيابي، نظام مسائل و دغدغه ها ميان دولت و ملت چرا عميق تر از گذشته شده است.

اقتصاد رانتي، فقدان امنيت سرمايه، عدم تضمين حقوق مالكيت، ضعف فضاي كسب و كار، گسترش فساد دولتي و خصوصي موجب كندي رشد اقتصادي، كاهش سرمايه گذاري، خروج سرمايه از كشور، و در نهايت كاهش سطح رفاه جامعه، رشد فقر گسترده و شدت فقر و شكاف طبقاتي عميق در جامعه شده و عقب ماندگي را تداوم مي بخشند. طبيعي است در اين بستر، با محدوديت هايي كه حلقه سخت قدرت به وجود مي آورد، انتخابات مفهوم اصيل خود را از دست مي دهد و مردم نمايندگاني در درون نهاد قدرت نمي يابند تا صداي آنان باشد و در نتيجه، اعتراضات اجتماعي تشديد مي شود.
براي رهايي از اين وضعيت، اولين قدم شفافيت و نظارت پذيري تمامي اركان نظام است.

@economistfarsi
کانال اکونومیست فارسی