Get Mystery Box with random crypto!

Effat_amani

لوگوی کانال تلگرام effat_amani — Effat_amani E
لوگوی کانال تلگرام effat_amani — Effat_amani
آدرس کانال: @effat_amani
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 106
توضیحات از کانال

عفت امانی

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2021-07-08 09:13:42
چاپ یادداشت
" سفارشی به برنامه سازان "

در روزنامه اطلاعات یکشنبه دوم خردادماه ۱۴۰۰ خورشیدی

@effat_amani
183 viewsedited  06:13
باز کردن / نظر دهید
2021-07-08 09:04:03 ادامه‌ی بالا

زهر کلام سرشناسان و ستاره‌ها و چهره‌ها و دست‌اندرکاران رسانه (مثلاً مجریان)، که از سر ندانستن، خوش‌نمکی، جَوگیری، خودبزرگ‌پنداری یا خیره‌سری است، خطاب به داشته‌های فرهنگی و هویّتی این بار تضاد بسیاری در من برانگیخت. هم دلم برای گویندگانش سوخت که چه توقعی از اینها است و هم اندوهگین شدم که همین‌ها کم بودند!
چندی پیش در برنامه‌‌ا‌ی سرگرم‌کننده از میهمانان برنامه که دو فوتبالیست بودند خواسته شد که نام سه نویسنده‌ی ایرانی را بگویند. شگفتا که یکی از ایشان اصلاً نمی‌دانست که ایران نویسنده هم دارد! نیازی نبود که ایشان حتی پا از زادگاهش بیرون نهد، اگر فقط خراسانِ خود را می‌شناخت گوی بُرد را ربوده بود.
شگفت‌تر پاسخ دیگری که نویسندگان را نمی‌شناخت چون نویسندگان بی‌کارند و مهم نیستند و ایشان را با بی‌کاران و بی‌اهمیتان کاری نیست!
و میزبان برنامه، به رسم میهمان‌نوازی شاید، به نظر رسید که با خنده دَم به دَم ایشان داد. گرچه روشن شد که خنده‌های ایشان ازشدت ناراحتی بوده!
این‌که فوتبالیستی نویسنده‌ای نشناسد چندان دردآور نیست، دردآور گفته‌های ایشان است که افزون بر بدآموزی، ننگ‌آور است. نوجوانان بسیاری چشم به کردار و گفتار شما دوخته‌اند، چراکه چشم‌اندازشان در رسانه‌ها شمایید نه نویسنده‌ها و پژوهشگران و فرهیختگان.
بدیهی است که شما نویسندگان را نشناسید، اما ما شما را می‌شناسیم نه‌تنها به این سبب که مانند دیگر ایرانیان شریک بوده‌ایم در شور و هیجان فوتبال، این تنها امکان شور دسته‌جمعی ایرانیان در دوره‌ای که هم‌نسلان من ازجمله خود شما در بی‌بهره‌گی کامل بودیم و آرزو و استعداد وافر. ما شما را می‌شناسیم به این دلیل که ما پژوهشگریم، شناخت و جویندگی اساس کار ما است، حتی شناخت شما. ما شما را می‌شناسیم چون می‌شنویم پول کشورمان بدون خروجی چگونه خرج شما می‌شود. ما شما را می‌شناسیم چون خود را تافته‌ای جدا از بافته‌ی جامعه نمی‌دانیم. ما شما را می‌شناسیم چون شناخت آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی کار ما است.
آنچه بر سر داده‌های فرهنگی و شمارگان کتاب‌ها آمده باید حتی شما را هم نگران کند، ما با دغدغه‌های یکسانیم از یک خاک و از یک نسل.
گفتار و کردار ما آینده کودکانمان است نه فقط حساب بانکی.
گفتنی است که‌ نویسنده‌نشناس نبودن شما، دیگر فوتبالیست‌های باشناخت را در دید ما کتاب‌نشناس نکرد. همچنان، جادوگر و عقاب و ببر کرد کوهستان و آقای گلِ اسطوره‌ای ما ماندگارند.
البته دور نروم در این میان رسانه کم اسباب این بی‌شناختی و بی‌ارزشی نیست، وقتی حتی لبو پختن و دم‌نوش دم کردن و جوراب رفو کردن و گل سر درست کردن، موضوع برنامه‌های برنامه‌سازان است، چه داخلی و چه خارجی، اما بیگانه‌اند با معرفی کتاب و تازه‌های نشر، همین است اوضاع. آقای فوتبالیست شما چندان هم مقصر نیستید چشم‌اندازتان گفتارتان شده. چشم‌اندازی که تغییر آن بر عهده‌ی رسانه است. اگر اندازه‌ی مردم خود را بشناسند و شأن آنها را بالاتر ببینند و به خِرد آنها احترام گذارند، خوراکی درخور به آنها می‌دهند نه همینی که هست!
به یاد بیاوریم گفته‌ی خیام را:
فضیلتِ نوشتن است فضیلتی سخت بزرگ که هیچ فضیلتی بدان نرسد.
زیرنویس: منظور از ما در این نوشتار خِرد جمعی است نه منِ گوینده‌ی این سخنان. من خود، خاکم و کم‌تر.

@effat_amani
289 viewsedited  06:04
باز کردن / نظر دهید
2021-07-08 09:00:17
سفارشی به برنامه‌سازان

عفت امانی


شناخت آفت‌های فرهنگی و اجتماعی و واکاوی اسباب خِردزدایی از مهم‌ترین اموری است که نویسندگان از دیرباز به آن پرداخته‌اند. آسیب‌هایی که گاه روزمرگی به نظر می‌رسد و دمِ دستی، اما پیشرو بودن و پیش‌بین بودن یک فرهیخته سبب بازشناسیِ ویران‌گری آن شده تا از ذهن و زبان به کاغذ آید. این آسیب‌ها درون‌مایه‌‌ای در آفرینش‌های ادبی است. مضمون سخنان سعدی و حافظ و مولانا و اندیشمندانِ امروز، افزون بر آنچه گفته‌اند و می‌دانیم، روزمرگی‌ها‌ی زیان‌بار دوران نیز بود که زهرش بر آن فرهیختگان پوشیده نماند و از آن نوشتند تا تلخی‌اش نمایان شود و پرهیزش نیاز.
چه شد که اندیشمندان و نویسندگان به‌ویژه در دو دهه‌ی اخیر دربرابر این آسیب‌های روزمره سکوت کردند؟ بازنمایی این موضوعات را شایسته‌ی خود ندیدند یا سکوت را بلندتر دانستند؟ یا بی‌فایده دانستند و کناره گرفتند؟ عموماً در شأن خود ندانسته‌ایم که پاسخ و واکنشی دهیم به آنچه در تقابلِ خرد و فرهنگ است. بی‌توجه به این‌که، این آسیب‌های پنهان همچون زهری شیرین به جامعه خورانده می‌شود و کم‌کم حکمت و خرد را می‌زداید.
ادامه در

@effat_amani
223 viewsedited  06:00
باز کردن / نظر دهید
2021-06-30 17:09:59
چاپ یادداشت
" حرمت امام‌زاده با متولی است "

در روزنامه اطلاعات دوشنبه هفتم تیرماه ۱۴۰۰ خورشیدی

@effat_amani
270 viewsedited  14:09
باز کردن / نظر دهید
2021-06-30 15:49:52 ادامه
و نکته‌ی دیگر آن‌که فروش بالای این دست آثار نشان می‌دهد که مردم چنین محتوایی را می‌پسندند و به آن نیاز دارند. مفاهیم و مضامین فلسفه و حکمت و عرفان کهن ایرانی که امروزه با شکل پندهای روان‌شناختی گسترش یافته‌است پادزهری برای بشر امروزی شده اما شوربختانه ما خود به سبب تغییر ذوق و نشناختن شاخص‌های فرهنگی و ادبی و ملی خود، از دست چندم آن بهره می‌بریم و با چند گردش به آن می‌رسیم، لذت و بهره می‌بریم و گمان می‌کنیم محصول آن جای دیگر است، حال آنکه حتی بز از سرچشمه آب می‌خورَد پس در شأن آدمی نیز هست، که از سرچشمه بنوشد.
@effat_amani
235 viewsedited  12:49
باز کردن / نظر دهید
2021-06-30 15:49:52 حرمت امام‌زاده با متولی است
عفت امانی

کتاب ملت عشق اثر الیف شافاک نویسنده‌ای از ترکیه. چاپ صدویکم کتاب، ترجمه‌ی ارسلان فصیحی، نشر ققنوس، در ۱۱۰۰ نسخه در اختیار من بود. همین تعداد چاپ و همین شمارگان بسی جای شگفتی است و نشان خوش‌اقبالی ناشر است و کمی هم مترجم.
بی‌درنگ خواندن کتاب را آغاز کردم. در این بی‌درنگی دیدن نام مولانا و شمس در بخش‌های گوناگون کتاب اثر گذاشت نیز جمله‌های برگزیده‌ و کلیدواژه‌ها و چکیده‌های درخشان. مفاهیمی عرفانی و روان‌شناختی که بشر امروزی به آن نیازمند شده‌است. البته همه‌ی اين درخشش به نام نویسنده بود، نه سخن آغازین وجود داشت و نه سخن پایانی، وگرنه حتی اگر نویسنده هم نگفته باشد، مترجم گرامی یا ناشر محترم بدون شک ذکر می‌کردند که این کتاب یک اثر اقتباسی مستقیم از گفتار مولانا است. کتاب را خواندم رمانی جذاب و گیرا بود و یکسره مدادی در دست داشتم تا خط کِشم و نشانه گذارم، بخش‌های از دید خود به‌درد‌م‌خور را. ترجمه‌ی خوبی داشت با جمله‌های روان و فارسی‌نویسی درخور.
هدف من ارزیابی کتاب یا سفارش به خواندن یا نخواندنِ آن نیست، آنچه توجه مرا برانگیخت سرقت ادبی مستقیم و وصله‌ای نویسنده این رمان بود. سرقت ادبی، برداشتِ آگاهانه‌ی جملات و مفاهیم دیگران است، بدون ارجاع و اشاره به اثر اصلی. این نوع سرقت نیز مانند دیگر سرقت‌ها، مصداق آشکار بی‌اخلاقی و نقض آشکار حقوق معنوی است. مولانا نیست تا معترض شود به این سرقت آشکار اما مردمش هستند و جا دارد که آگاهانه گلایه‌مند شوند.
به‌جز بخش‌های زندگی خانم اللا ساکن بوستون و دیگر شخصیت‌های داستان و آنچه مربوط به آنهاست، گفت‌وگوهای فلسفی و عارفانه‌ی میان اللا و عزیز، دو شخصیت‌ داستان، برداشت‌ مستقیم از مثنوی مولوی و دیگر آثار مولانا و گفت‌وشنودهای او با شمس است. گویی این کتاب برگردان گفتار مولانا به نثری ساده، روان و امروزی است. گلایه‌ای از این برداشت نیست، گلایه از این است که نویسنده کوچک‌ترین اشاره‌ای به این برداشت‌ها نکرده‌است. این یک سرقت فرهنگی است چیزی مانند سرقت مشاهیر بزرگ و تاریخی ایران که بدون توجه به گستردگی و جغرافیای پیشین ایران، امروزه کشورهای گوناگون، آنان را از آنِ خود می‌دانند و به این واسطه برای خود و فرزندانشان ارزش می‌خرند و گردشگر و پژوهشگر جذب می‌کنند. این سرقت‌های فرهنگی و معنوی تغییرِ صورت می‌دهند اما ادامه‌دارند. این به قول بیهقی از لونی دیگر است، دیگر حضور آثار تاریخی ایران در موزه‌های هرجایی به‌جز ایران نیست که برخی بگویند بهتر، آنها بهتر از ما نگهدار این آثارند!
افسوس آن گاه بیشتر است که‌ شایسته بود و جا داشت که نویسنده یا مترجم یا ناشران این اثر در هرجایی که این اثر چاپ شده، به روش مرسوم، چکیده‌ای از شخصیت‌های تاریخی حقیقی داستان می‌دادند، خوب در این ميان چون زادگاه مولانا، ایرانی بودن او، و فارسی بودن زبان آثارش نمایان می‌شد، شاید نویسنده که ممکن است هدفی دیگر داشته، اشاره‌ای به آن نکرده‌است و فقط درضمن نَقل حکایتی در می‌خانه‌ای از یک تاجر ایرانی فرش که آن‌قدر "کِیفش کوک بود" که متوجه قضایا نبود، لفظ ایرانی را برای این تاجر که آن‌قدر کیفش کوک بود که متوجه قضایا نبود، آورده‌است! این کمی مرا نگران کرد، به‌ویژه آنکه دانستم اقبال عمومی در غرب نیز متوجه این کتاب شده و با ترجمه‌های بسیاری در دیگر کشورها نیز چاپ شده‌است. مهارت نویسنده در چگونگی نوشتن سبب شده هرگز حتی تصور نشود که مولانا و شمسِ این کتاب ایرانی‌اند و رویدادهای آن مرتبط با ایران. شاید فرار مغزهای آن دوره و فشارهای وارده بر مولانا و اندیشه‌اش سبب شد مولانا به قونیه رود اما او ایرانی بود و در ایران زیست و آموخت و آموزاند و نوشت و ساخت و پرداخت. جالب است که حتی به اهل بوستون بودنِ اللا شخصیت اصلی داستان و اهل هرجا بودن دیگر شخصیت‌ها نیز اشاره شده، به‌جز ایرانی بودن شخصیت‌های والای ایرانی کتاب. بدون شک باتوجه‌به گسترش کتاب در ممالک گوناگون شایسته بود که نویسنده، اخلاق و آداب و روش و حقوق را رعایت می‌کرد، مگرآنکه به هدفی خاص رعایت نکرده باشد که نشانه‌‌شناسی متن این گمانه‌زنی را تقویّت می‌کند. در یک اثر اقتباسی باید نام اثر اصلی آورده شود. پیشتر سرراست مشاهیر ایرانی را به نام خود می‌زدند و امروزه کمی استعاری و پیچیده‌ و هنری شده و البته ماهرانه. گویا مشاهیر ایرانی هیچ متولی ندارند که بالاخواه آنها درآیند. حرمت امام‌زاده به متولی‌اش است و ما متولیان وفادار و باهمت و هوشیاری نیستیم. اگر بودیم دست کم به مزایای اجتماعی و اقتصادی بهره‌مندی از نام و آرامگاه این مشاهیر می‌اندیشیدیم.
ادامه
@effat_amani
223 viewsedited  12:49
باز کردن / نظر دهید
2021-06-30 15:43:06
حرمت امام‌زاده با متولی است
عفت امانی

محبوبیّت و پرفروش شدن یک کتاب در میان کتاب‌خوان‌ها چندان جای پرسش و چرایی ندارد؛ چرایی و پرسش زمانی جای کنکاش و بررسی دارد که کتابی نزد کتاب‌نخوان‌ها نیز محبوب می‌شود و نه‌تنها دست به دست می‌چرخد بلکه خریداری و سفارش می‌شود و هدیه‌ی افراد به هم. البته گاه حتی تا آخر خوانده نمی‌شود ولی بهره‌‌ای خوب و فراتر از کافی از این محبوبیت به ناشر می‌رسد. چندی است که در سفر و حضر کتابی را در دست مردمِ حتی کتاب‌نخوان می‌بینم که با تعصب تمام از آن می‌گویند و درباره‌ی آن بحث می‌کنند. پیروِ سردرآوردن از موضوع، با جست‌وجویی آسان، در فضای مجازی نیز گسترش آن را دیدم، به‌ویژه درمیان نودانشجویان. کنجکاو شدم و کتاب را از خواهرم که به او هدیه داده بودند، چون از دید هدیه‌دهنده‌ها کتاب بسیار خوبی بود، امانت گرفته و خواندم. (نگارنده چون هم کتاب‌باز است و کتاب‌های بسیاری برای خریدن و خواندن دارد، و هم طبیعت‌دوست است و به‌فکر درختان، تا یقین نکند کتابی را می‌خواهد نمی‌خرد.)...

ادامه نوشتار

@effat_amani
80 viewsedited  12:43
باز کردن / نظر دهید
2021-06-26 19:03:28 خوانش شاهنامه

@effat_amani
82 viewsedited  16:03
باز کردن / نظر دهید
2021-06-26 19:03:20 خوانش شاهنامه

@effat_amani
83 viewsedited  16:03
باز کردن / نظر دهید
2021-06-21 15:48:37 خوانش شاهنامه

@effat_amani
87 viewsedited  12:48
باز کردن / نظر دهید