2021-10-10 10:33:47
آرامگاه فردوسی یا گورستان
یک سال از درگذشت استاد شجریان میگذرد و مخالفان دفن ایشان در آرامگاه فردوسی، همچنان مخالفند و میزان این مخالفت با مشاهداتشان در آرامگاه فردوسی شدت گرفتهاست.
چه کسی در بزرگی استاد شجریان تردید دارد؟ چه کسی کارکرد ایشان را در درخشش موسیقی ایرانی رد میکند؟ چه کسی فراموش میکند آن چهچههای مینوی و آن ربنا و آن درخواست زمین گذاشتن تفنگ را یا نالهی آن مرغ سحر را؟ و چه کسی از ذکاوت ایشان در همدلی با مردم، ناآگاه است؟
هیچکس. اما آرامگاه فردوسی گورستان عمومی یا خصوصی نیست! فارغ از آنکه، که در آن جا دفن شود.
این به معنای نداستن و نشناختن قدر و مرتبهی شجریان یا دشمنی با ایشان یا بخل، یا هر برچسب دیگری که به مخالفانِ این رخداد زده میشود نیست، برخی به همین دلیل، مخالفت خود را یا با کنایه بیان میدارند یا در محافل خصوصی. هدف از بیان مخالفت، یافتن چاره و واکاوی تبعاتش و پیشگیری از تکرارش است. خواه در آرامگاه فردوسی یا خیام و سعدی و حافظ.
آنچه مغفول مانده حفظ حریم و جایگاه آرامگاه فردوسی برای عدم تغییر کاربری و نگاهداشت آن با نام و نشان و کاربرد ویژهی خود است.
آرامگاه فردوسی باغ شخصی ایشان بود که چون حاکم وقتِ توس اجازه ندادند ایشان را در گورستان شهر به خاک سپارند، در باغ خودشان دفن شدند و اکنون متعلق به همهی ایرانیان است. آیا میشود هر که خواست در آن جا دفن شود اگر آری گوشهای برای من است چون در دارایی ایرانیان من نیز شریکم. چه ترازویی در میان نهیم برای وزنکشی که وزن که به دفن در آرامگاه فردوسی میرسد؟! آیا میشود جایزهای تعیین کرد؟ مثلاً "جایزهی دفن در آرامگاه فردوسی"؟!
هیچچیز از شکوه و بزرگنامی فردوسی نمیکاهد و هیچکس هرگز جای ایشان را نتواند تنگ کردن اما حفظ کاربری آرامگاه فردوسی از اصول است و قانون است.
همه میدانند که روانشاد شجریان بزرگ بودند و استاد و اصلاً دارای هر صفت نیکی که میشناسیم اما اینها دلیلی برای دفن ایشان در آرامگاه فردوسی نیست چون آرامگاه فردوسی گورستان نیست حتی گورستان نیکان.
همزمانی وفات ایشان با بحرانهای تلخ اجتماعی و اقتصادی سبب شد که برخی از روی مثلاً تدبیر و برخی دیگر در پی جوگیری یا برای خوشخدمتی یا سرخود و ناآگاهانه یا برای موجسواری، بدون در نظر گرفتن قوانین و هنجارهای میراث فرهنگی ناغافل چنین اجازهای دادند. گرچه اصلاً نباید چنین درخواستی میشد و انسان خردمند جایی نمینشیند که بیم جابهجداکردنش رَود. اکنون که با رندی و بیتدبیری و بهنادرست چنین شده، دستکم به همان بسنده شود و از بنای بتکده به نام استاد شجریان و انجام کارهای افراطی از سوی برخی افراد فرصتطلب به بهانهی گرامیداشت ایشان در آرامگاه فردوسی پرهیز شود.
در رویارویی به همهی دیدگاههایی که تاکنون خوانده و شنیدهام میگویم، چه استاد شجریان در کارنامهی هنری خود از شاهنامه خوانده باشد چه نه، چه ایشان از سوی دوستدارانشان که گاه حتی یک قطعه موسیقی سنتی گوش ندادهاند، در پایه ایزدان باشد چه نه، چه ایشان در زمانی آواز خواندن زنان را پیگیر بوده باشد چه نه، چه موسیقی سنتی در انحصار ایشان بوده باشد چه نه، و هر، چه و هر، چه نهی دیگر؛ آرامگاه فردوسی گورستان خصوصی یا عمومی نیست فقط آرامگاه فردوسی است!
همان مقبرهای که در کنار آرامگاه فردوسی برای دفن بزرگان شعر و ادب بنا شده کافی و شایسته و نمادین است و جاودانگی میآورَد. بماند که آنکه درپی جاودانگی است باید آن را با نام و کردار خود جوید نه زیر پرچم جاودانان.
@effat_amani
331 viewsedited 07:33