Get Mystery Box with random crypto!

Effat_amani

لوگوی کانال تلگرام effat_amani — Effat_amani E
لوگوی کانال تلگرام effat_amani — Effat_amani
آدرس کانال: @effat_amani
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 106
توضیحات از کانال

عفت امانی

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها

2021-10-10 10:33:47 آرامگاه فردوسی یا گورستان

یک سال از درگذشت استاد شجریان می‌گذرد و مخالفان دفن ایشان در آرامگاه فردوسی، همچنان مخالفند و میزان این مخالفت با مشاهداتشان در آرامگاه فردوسی شدت گرفته‌است.
چه کسی در بزرگی استاد شجریان تردید دارد؟ چه کسی کارکرد ایشان را در درخشش موسیقی ایرانی رد می‌کند؟ چه کسی فراموش می‌کند آن چه‌چه‌های مینوی و آن ربنا و آن درخواست زمین گذاشتن تفنگ را یا ناله‌ی آن مرغ سحر را؟ و چه کسی از ذکاوت ایشان در هم‌دلی با مردم، ناآگاه است؟
هیچ‌کس. اما آرامگاه فردوسی گورستان عمومی یا خصوصی نیست! فارغ از آن‌که، که در آن جا دفن شود.
این به معنای نداستن و نشناختن قدر و مرتبه‌ی شجریان یا دشمنی با ایشان یا بخل، یا هر برچسب دیگری که به مخالفانِ این رخداد زده می‌شود نیست، برخی به همین دلیل، مخالفت خود را یا با کنایه بیان می‌دارند یا در محافل خصوصی. هدف از بیان مخالفت، یافتن چاره‌ و واکاوی تبعاتش و پیشگیری از تکرارش است. خواه در آرامگاه فردوسی یا خیام و سعدی و حافظ.
آن‌چه مغفول مانده حفظ حریم و جایگاه آرامگاه فردوسی برای عدم تغییر کاربری و نگاه‌داشت آن با نام و نشان و کاربرد ویژه‌ی خود است.
آرامگاه فردوسی باغ شخصی ایشان بود که چون حاکم وقتِ توس اجازه ندادند ایشان را در گورستان شهر به خاک سپارند، در باغ خودشان دفن شدند و اکنون متعلق به همه‌ی ایرانیان است. آیا می‌شود هر که خواست در آن جا دفن شود اگر آری گوشه‌ای برای من است چون در دارایی ایرانیان من نیز شریکم. چه ترازویی در میان نهیم برای وزن‌کشی که وزن که به دفن در آرامگاه فردوسی می‌رسد؟! آیا می‌شود جایزه‌ای تعیین کرد؟ مثلاً "جایزه‌ی دفن در آرامگاه فردوسی"؟!
هیچ‌چیز از شکوه و بزرگ‌نامی فردوسی نمی‌کاهد و هیچ‌کس هرگز جای ایشان را نتواند تنگ کردن اما حفظ کاربری آرامگاه فردوسی از اصول است و قانون است.
همه می‌دانند که روانشاد شجریان بزرگ بودند و استاد و اصلاً دارای هر صفت نیکی که می‌شناسیم اما اینها دلیلی برای دفن ایشان در آرامگاه فردوسی نیست چون آرامگاه فردوسی گورستان نیست حتی گورستان نیکان.
هم‌زمانی وفات ایشان با بحران‌های تلخ اجتماعی و اقتصادی سبب شد که برخی از روی مثلاً تدبیر و برخی دیگر در پی جوگیری یا برای خوش‌خدمتی یا سرخود و ناآگاهانه یا برای موج‌سواری، بدون در نظر گرفتن قوانین و هنجارهای میراث فرهنگی ناغافل چنین اجازه‌ای دادند. گرچه اصلاً نباید چنین درخواستی می‌شد و انسان خردمند جایی نمی‌نشیند ‌که بیم جابه‌جداکردنش رَود. اکنون که با رندی و بی‌تدبیری و به‌نادرست چنین شده، دست‌کم به همان بسنده شود و از بنای بتکده‌ به نام استاد شجریان و انجام کارهای افراطی از سوی برخی افراد فرصت‌طلب به بهانه‌ی گرامی‌داشت ایشان در آرامگاه فردوسی پرهیز شود.
در رویارویی به همه‌ی دیدگاه‌هایی که تاکنون خوانده و شنیده‌ام می‌گویم، چه استاد شجریان در کارنامه‌ی هنری خود از شاهنامه خوانده باشد چه نه، چه ایشان از سوی دوستدارانشان که گاه حتی یک قطعه موسیقی سنتی گوش نداده‌اند، در پایه ایزدان باشد چه نه، چه ایشان در زمانی آواز خواندن زنان را پیگیر بوده باشد چه نه، چه موسیقی سنتی در انحصار ایشان بوده باشد چه نه، و هر، چه و هر، چه نه‌ی دیگر؛ آرامگاه فردوسی گورستان خصوصی یا عمومی نیست فقط آرامگاه فردوسی است!
همان مقبره‌ای که در کنار آرامگاه فردوسی برای دفن بزرگان شعر و ادب بنا شده کافی و شایسته و نمادین است و جاودانگی می‌آورَد. بماند که آن‌که درپی جاودانگی است باید آن را با نام و کردار خود جوید نه زیر پرچم جاودانان.

@effat_amani
331 viewsedited  07:33
باز کردن / نظر دهید
2021-10-10 10:32:11
آرامگاه فردوسی یا گورستان

@effat_amani
152 viewsedited  07:32
باز کردن / نظر دهید
2021-09-13 20:24:32
گنجینه گویش‌های ایرانی (استان گیلان ۱)
عفت امانی
چاپ اول ۱۳۹۹، فرهنگستان زبان و ادب فارسی
قطع وزیری، ۴۶۸صفحه، جلد شومیز
قیمت: ۶۰۰۰۰تومان
خرید اینترنتی:
toosbook.ir/p/گویش-گیلان/
89 views17:24
باز کردن / نظر دهید
2021-09-13 19:21:40
گنجینه گویش‌های ایرانی (استان گیلان ۱)

عفت امانی

چاپ نخست ۱۳۹۹، فرهنگستان زبان و ادب فارسی
قطع وزیری، ۴۶۸ صفحه، جلد شومیز

گویش های شرق گیلان
آستانه اشرفیه
املش
چابکسر
سیاهکل
رودسر
لاهیجان
لنگرود

قیمت : ۶۰ هزار تومان
خرید اینترنتی


@effat_amani
277 viewsedited  16:21
باز کردن / نظر دهید
2021-09-08 09:22:57 "زبان ما پیوند ما"

هر کجا مرز کشیدند شما پل بزنید
حرف تهران‌وسمرقندوسرپل بزنید...
مُشتی از خاک بخارا و گِل از نیشابور
با هم آرید و به مخروبه‌ی کابل بزنید
دخترانِ قفس‌افتاده‌ی پامیر عزیز
گُلی از باغ خراسان به دوکاکل بزنید
جام، از بلخ بیارید و شراب از شیراز
مستی هر دو جهان را به تغزل بزنید
نجیب بارور، شاعر افغانستانی

نه! شگفتی ندارد که مردم ایران این بار همه هم‌نوا، با شورِ دل خواهان پشتیبانی از مردم افغانستان‌اند چون از خودمان‌اند از ایران.
دلیل دارد این خاطرخواهی: افزون‌ بر آن‌که رنگ دیگر دارد غم افغانستان و هیچ شرافتی برنمی‌تابد آن‌چنان رفتاری با زنان را. افزون‌ بر خوش‌پیشینه‌های مشترک، آن خوش‌ثمرپیوند زناشویی: زال از زابل و رودابه از کابل و ثمرش رستم! افزون بر ضرورت زدودن خانه‌ی همسایه از آتش که اگر دست‌به‌دست سطل آبی نرسانیم شراره‌ها به خانه‌ی ما هم می‌رسند؛ ریسمان استوارِ این پیوندِ ناگسستنی و مهرِ ناخودآگاه زبان است. کم‌اثر نیست این سبب، این مهم‌ترین عنصر پیوند افراد و اقوام. هر که در هر جا با دیدن هم‌زبان، گل از گلش می‌شکفد و لطف و مهرش رنگ دیگر می‌گیرد، انس می‌گیرد با هم‌زبان و حس می‌کند مادر مشترک جامانده در گذشته را. هم‌زبانی اعتماد می‌آورَد و خودباوری، پشت‌گرمی می‌دهد. این اعجاز زبان است و بی‌خبر است آن‌که در بوق لج‌بازی و دهان‌کجی می‌دمد!
چشم نباید بست بر این نیرومند جادوی ازلی‌ابدی و درک باید کرد مهر این دو مردم را به هم، مردمی که یکی بودند و مرزها دوتاشان کرد.
دست خودمان که نیست رنج می‌بریم از رنج آدمی آن هم هم‌زبان‌آدمی، رنج می‌بریم از دست‌درازی به زنان در هر سرزمینی.
دل‌شوره می‌گیریم از تنگنای آدمی از تنگنای آدمیّت از تنگنای آن جوانی که پنجشیرش را و مردمش را برگزید به جای کوچیدن به هر بلادی که قدمش را سر چشم می‌گذارند، یا گریختن از کارزار. نادره غنیمتی است، نامِ خدا، چنین آقازاده‌ای. گرامی است او. ( از آن جا که چشم عقلم بسیار ترسیده محض احتیاط بگویم سوای بعدش، اکنونش پسندیده است). در تنگنا است این جوانمرد، یاری می‌جوید اما یاری بی‌شرط و بند، وعده‌ی خاک نمی‌دهد، گرو نمی‌گذارد میهنش را، هنجار و ارزش است این. بازمانده‌ای از راستی و کوشایی رستم است که هیچ کوتاه نمی‌آمد بر سر خاکمان. نادره‌کار است او در این زمانه‌ی خاموشی و بی‌قهرمانی و برگزیدن سود خود به مصلحت جمع.
بدآموزی دارد گرامی نداشتن ارزش‌ها برای فرزندان امروز، و فرزندان آینده به بند نقد، می‌کِشندمان همان‌گونه که ما ناخشنودیم از کردار نادرخور گذشتگان.

@effat_amani
418 viewsedited  06:22
باز کردن / نظر دهید
2021-09-08 09:22:13
84 viewsedited  06:22
باز کردن / نظر دهید
2021-08-16 15:14:30
برای دختران افغانستان جگرم خون شد و بس زار زدم.

چشمان هراس‌زده‌ی دختری را دیدم و شنیدم ستیغ جیغِ بسترنخواستن دخترکی دیگر را، دستان یکی ديگر تکان می‌خورد به روی چشمانی که هیچ يک به یاری سویش نتوانست رفتن.
در دیگرسو بس دخترانگی که شادند از فتحش و بس زنانگی که به‌ بند گرفته شد.
آنکه می‌گویند خداست چرا در سرزمینی دختر می‌آفریند که غرض از زیست‌ مردانش تصاحب پیکر زنان است.
نه روزها و نه ساعت‌ها که اندازه‌ی پلک‌زدنی بیندیشیم که چه می‌توانستیم کرد اگر به جای آن زنان ما بودیم که دخترمان را با پیکر هنوز شکل‌نگرفته‌ از آغوشمان در بسترِ ناخواسته‌ی مردان اندازند یا به جای آن زنی که شوهرش را می‌کُشند تا از راه دین هم‌بستر خود سازند. کاش همگی پیرزنانی بودند که حاجت به جسمشان نبود.
مردان ما، پدران ما چه می‌کردند اگر به جای مردانِ آن زنان و پدران آن دختران بودند.
کاش هنوز یا روزگار زنده‌به‌گوری دختران تداوم داشت گرچه با رنگی دیگر دارد، یا اخته می‌شد هرکه در طالعش دخترزایی در سرزمینی از این جنس است.

@effat_amani
197 viewsedited  12:14
باز کردن / نظر دهید
2021-07-24 10:48:19
خوزستان‌ ما

آن‌قدر وامدار خوزستانیم که واماندیم از این ناسپاسی و کوبش چماقِ "همینه که‌ هست" حتی بر سر و دوش و دست و دهان خوزستان. خوزستان چرا فکر نمی‌کردیم دشنه‌ی آنانی بر جگرت بخورد که هنوز با سرود مصادره‌شده‌ی نبود ممد، سینه می‌زنند. دل‌خوش می‌بودیم اگر خوزستان تافته‌ای جدابافته باشد، و کرمانشاه و ایلام و کردستان نیز.
نسبت ما با شما در تجربه‌ی جنگ، عموم و خصوص مطلق است. یعنی همه‌ی آنچه بر سر ما آمد بر سر شما نیز آمد ولی همه‌ی آنچه بر سر شما آمد هرگز و هرگز، هرگز بر سر ما نیامد. ما می‌دانیم، گرچه ندیده‌ایم دیده‌ها و نشنیده‌ایم شیون‌ها و نچشیده‌ایم چاشنی خردل‌ها در گلوی شما را. حتی تصورش جان می‌کاهد و هراس می‌آورَد و نیستی.
ما شرمساریم با هر جرعه آبی که می‌نوشیم گویی گناه‌ می‌کنیم و خطا.
خوزستانِ ما، ببخش که ما نه صاحب زریم نه صاحب زور حتی نه صاحب صدا تا به دردت بخوریم. چه کنیم که باز هم "لب کارون چه گل‌بارون" شود.
خوزستان بمانی تا زمان هست برای مردمت برای ما و برای ایران، ایران تو ایران ما.

@effat_amani
228 viewsedited  07:48
باز کردن / نظر دهید
2021-07-12 10:28:27 خوانش شاهنامه

@effat_amani
117 viewsedited  07:28
باز کردن / نظر دهید
2021-07-12 10:28:16 خوانش شاهنامه

@effat_amani
113 viewsedited  07:28
باز کردن / نظر دهید