Get Mystery Box with random crypto!

اقتصاد بازار

لوگوی کانال تلگرام eghtesadbazar — اقتصاد بازار ا
لوگوی کانال تلگرام eghtesadbazar — اقتصاد بازار
آدرس کانال: @eghtesadbazar
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 11.51K
توضیحات از کانال

📙 بهترین تحلیل های اقتصاد ایران
📈 رصد و تحلیل بازارهای مالی

اقتصادبازار
Www.eghtesadebazar.ir
ادمین:
@MajidMohagheghian
تعرفه تبلیغات:
@Eghtesadbazar2
آدرس این کانال در ایتا:
https://eitaa.com/EghtesadeBazar
http://t.me/itdmcbot?start=eghtesadbazar

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 10

2023-03-28 08:31:08 چین ایران را وارد بازی توسعه خود کرد


آرش نجفی
یک تحول جدید منطقه‌ای در حال رخ دادن است. شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین، مجددا ریاست این کشور را بر عهده گرفته است. او با دیکته کردن از سرگیری دیپلماسی میان ایران و عربستان کار خود را آغاز کرد.

چین کشور عادی نیست و باید روزانه ۱.۵ میلیارد انسان را سیر نگه دارد. بنابراین دولتمردانش برای رفاه و ثروتمندی کشورشان از طریق ایجاد آرامش در منطقه تلاش می‌کنند. برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر که به دنبال تنش برای کسب درآمد کاسبی هستند

این کشور برای حفظ قدرت اقتصادی و استراتژیک خود نسبت به احیای رابطه ایران و عربستان اقدام کرد. پروژه‌های عظیمی در پکن وجود دارد که کارکرد آن وابسته به استفاده از نفت فراوان است. بنابراین از سرگیری رابطه این دو کشور همسایه (ایران و عربستان) در نهایت به تامین بازار نفت و امنیت اقتصادی پکن کمک می‌کند. شی جین پینگ با کاهش تنش میان ایران و عربستان، تهران را وارد برنامه توسعه سه الی چهار ساله خود کرد. پکن در پی یافتن راهی برای خرید نفت با قیمت‌های ثابت است. جلوگیری از بروز هرگونه نوسان به نفع بازار اقتصادی چین تمام می‌شود.  به نظر می‌رسد دولتمردان کمونیست‌ با حرکت میانجی‌گری خود مانع از شکل‌گیری نوسانات قیمت نفت برای چهار سال آینده شود. شاید این نخستین باری باشد که تعامل ایران با عرصه بین‌الملل در کمال آرامش رقم خورده است. ایران در هیچ شرایطی از تنش‌ها توفیقی به دست نیاورد. بنابراین باید از فرصت تعامل به وجود آمده استفاده کند. اگر امروزه موضوعات پرفشاری گریبان‌ کشور را گرفته است از مکانیسم‌های هیجانی و اشتباه نشات می‌گیرد. ثبات کشور تحت تاثیر همین هیجانات آشفته شد

قطعا عربستان با چراغ سبز آمریکا بر سر مذاکره با ایران نشسته است. بنابراین ادامه این روند می‌تواند برای احیای برجام یا هر توافق دیگری امیدوارکننده باشد. در همین زمینه چشم‌انداز مثبتی برای آینده بازار ارز نیز پیش‌بینی می‌شود.

روسیه صرفاً با کاهش شدید قیمت نفت می‌تواند چند صباحی بازار نفت آسیا را دست بگیرد، اما این روند در بلند مدت جوابگو نیست. ضمن آنکه جنگ اوکراین فرسایشی شده است و خرج زیادی را به روسیه تحمیل کرده است. اما واکنش روسیه نسبت به این موضوع همچنان مشخص نیست.

گویا پکن با آرامش در مسیر توسعه حکمرانی خود در حال حرکت است. یکی از نقاط عطف این ماجرا به توافق فعلی بازمی‌گردد. حال باید صبر کرد و دید این روند چگونه قرار است به نفع ایران تمام شود؟ /تجارت نیوز
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

https://instagram.com/EghtesadBazar

http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

https://ble.ir/EghtesadBazar


کانال اقتصادبازار
t.me/EghtesadBazar
431 views05:31
باز کردن / نظر دهید
2023-03-27 16:32:01 تفکر مهندسی در اقتصاد و بلايي كه به سر كشور آمد!


موسي غني نژاد
اول بايد بين تحصيلات يا رشته مهندسي با تفكر مهندسي تفاوت قائل شد. مهندسان علوم طبيعي به رفاه بيشتر انسان ها كمك كرده اند

«تفكر مهندسي» اما از اين توهم ناشي مي شود كه در هر زمینه­ای می­توان مشکلات پیش رو را با روشهای مهندسی از میان برداشت.

اين توهم ناشی از فکر مهندسان نیست بلکه ریشه در نوعی تفکر مهندسی دارد که بیشتر مورد پسند عوام نا آشنا به مباحث علمی است و البته به دلایلی مورد علاقه شدید سیاستمداران و صاحبان قدرت سیاسی است. این علاقه البته معصومانه و ساده لوحانه نیست بلکه دلایل قوی دارد که ناظر بر حفظ و افزایش قدرت است

مهندسی بنا به ماهیت موضوع اساساً و عمدتاً در حیطه دنیای فیزیکی و علوم طبیعی کاربرد دارد و در زمینه روابط اجتماعی و اقتصادی که ما با کُنش های ارادی افراد و نظم های ناشی آن ها سر و کار داریم به راحتی قابل تعمیم نیست. کُنش انسانها ریشه در عقاید و سلایق متفاوت آنها دارد  كه به شیوه علوم طبیعی قابل شناسایی دقیق و مهندسی نیستند.

اما سیاستمداران و صاحبان قدرت علاقه فراوانی دارند که روابط اجتماعی و اقتصادی را به نحو «مطلوبی» مهندسی کنند و این ممکن است آسیب های فراوانی به همراه بیاورد.

سیاستمداران دوست دارند با مهندسی تجارت خارجی و کنترل واردات از تولیدات داخلی حمایت کنند و اشتغال و رشد اقتصادی را در کشور افزایش دهند. آنها مایلند با قیمت گذاری کالاها و خدمات، عدالت اجتماعی را مهندسی کنند. حفظ یا افزایش قدرت پول ملی با تعیین نرخ ارز و مهندسی آن یکی از وسوسه های دائمی سیاستگذاران اقتصادی است. همین طور است مهندسی نرخ بهره و تطبیق دادن آن با نرخ تورم که در این روزها در کشور ما به شدت دنبال می­شود.

نتیجه این تفکر در کشور ما تا کنون بسیار اسفناک بوده است. نهاد های سرکوبگر اقتصادی در جامعه ما از سازمان حمایت گرفته تا تعزیرات، شورای رقابت و ستاد مبارزه با قاچاق جملگی محصول این تفکر معیوب اقتصادی اند. ابداع بانکداری بدون بهره ریشه در این تفکر مهندسی داشت که گویا با نادیده گرفتن قوانین اقتصادی می­توان نظام بانکداری مطلوب را طراحی کرد و به اجرا گذاشت.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

https://instagram.com/EghtesadBazar

http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

https://ble.ir/EghtesadBazar


کانال اقتصادبازار
t.me/EghtesadBazar
1.1K views13:32
باز کردن / نظر دهید
2023-03-25 07:24:16 راهکار وارن بافت برای افزایش ۵٠ درصدی درآمد فارغ التحصیلان دانشگاهی

امیرعباس زینت بخش

وارن بافت؛ مرد ١٠۵ میلیارد دلاری که اکنون سخنرانی ها و مکتوبات او به ویژه در مجامع سالانه برکشایر هثوی در جهان زبانزد است، در دوران دبیرستان یا دانشگاه؛ از سخنرانی در ملاء عام بسیار وحشت داشت تا اینکه نهایتا با شرکت در "دوره سخنرانی برای عموم" سازمان آموزشی دیل کارنگی و دریافت دیپلم این مهارت بر این ترس غلبه کرد. او به واقع این دیپلم غیر آکادمیک را عامل تغییر بزرگی در زندگی خود می داند! چرا که وقتی از او بپرسیم چگونه توانسته یک شرکت سرمایه گذاری ۶٧٠ میلیارد دلاری (برکشایر هثوی) را درست کند، پاسخ می دهد که قدرت اقناع، متقاعد و همراه کردن دیگران با خود را داراست که این فراتر از داشتن صرفا یک ذهن تیز در حوزه سرمایه گذاری است! او به خوبی ارتباط برقرار کرده و داستانسرای قدرتمندی است!

روی خودتان سرمایه گذاری کنید...یک راه آسان برای افزایش ۵٠ درصدی ارزشتان این است که حداقل روی مهارت های ارتباطی خود؛ هم در نوشتن و هم در سخن گفتن واضح و شفاف تمرکز کنید. اگر نتوانید ارتباط برقرار کنید، مثل این می ماند که به یک دختر در تاریکی چشمک بزنید... مسلما هیچ اتفاقی نمی افتد! شما هرچقدر هم که قدرت ذهنی بالایی داشته باشد، باید بتوانید آنرا منتقل کنید و ابزار انتقال آن هم ارتباطات است!"

بخشی از توصیه های وارن به جوانانی که تازه فارغ التحصیل شده و دنبال فرصت های مناسب شغلی می باشند.

جاستین باریسو؛ نویسنده کتاب هوش هیجانی کاربردی در راستای بهبود مهارت ارتباطات می گوید:

اول شنونده باشید!
ارتباط یک خیابان دوطرفه است. وقتی اول شنونده هستید؛ شما تواضع و اراده آموختن را به نمایش می گذارید که موجب می شود همکاران و مشتریانتان احساس ارزشمند بودن پیدا کنند. برای انجام این کار، در مقابل انگیزه "توی حرف پریدن یا ردّ و انکار ایده ها و تکنیک های جدید" مقاومت کنید و بجای آن؛ با پرسیدن نظرات و دیدگاه افراد آنها را تکریم کنید. بطور کلی انسان ها وقتی حس می کنند برای سخن آنها ارزش قایل هستید، برای به اشتراک گذاشتن افکار و ایده های واقعی خود تمایل بیشتری نشان می دهند.

بزرگترین مشکل در ارتباطات این است که ما به سخن طرف مقابل برای فهمیدن او گوش نمیدهیم بلکه با این انگیزه گوش میدهیم که به او فورا پاسخ بدهیم. یادمان باشد که انسان ها تشنه شنیده و دیده شدن هستند!

یادتان باشد، موضوع فقط این نیست که چه می گویید بلکه این است که چگونه می گویید! بسیاری از مردم فکر می کنند که احترام باید کسب شود تا اعطاء. با ابتکارعمل "نشان دادن احترام به دیگران"؛ قدرت پیام شما افزایش می یابد. ارتباطات محترمانه شامل موارد ذیل می شود:

بیاد داشتن و بکار بردن نام افراد در هر زمان ممکن،
تصدیق دیگران و نقطه نظر آنها،
ابراز علاقه شخصی به مخاطبان با پرسیدن سوالات و درک مسائلی که برای آنها مهم است،
و قبل از رفتن سراغ نتیجه گیری؛ کل داستان را شنیدن!

قبل از سخن گفتن و یا نوشتن؛ فکر کنید!
در جهانی که راحت طلبی و سرعت حکومت می کند، فکر کردن قبل از سخن گفتن نیاز به انضباط و نظم شخصی فراوان دارد. پاسخ سریع دادن به سخن، پیامک و یا ایمیل آن هم با حس عصبانیت می تواند موجب پشیمانی شود. بجای پاسخ سریع؛ ابتدا در باره آن کمی فکر کنید...در سخن گفتن چند ثانیه مکث کنید و در نوشتن چند ساعت یا حتی یک روز!

برای شفافیت تلاش کنید!
شما به ندرت در تلاش اول به یک ارتباط عالی دست می یابید، مخصوصا اگر موضوع پیچیده باشد! سخن گفتن چهره به چهره (یا پشت تلفن) غالبا به ارتباط نوشتاری ترجیح دارد چرا که شما می توانید از حالات احساسی نظیر تن صدا، حالت صورت و ایماء و اشارات استفاده کنید. اما اگر ارتباط نوشتاری است آن هم در خصوص موضوعی جدی؛ باید آنچه نوشته اید را چندین بار بخوانید تا از حروفی که باید بزرگ نوشته شود، نقطه گذاری، املاء، گرامر درست و هماهنگی متن اطمینان حاصل کنید.

به نظر می رسد وجود مدارس و دوره های مهارت های شخصی و ارتباطات جهت تقویت قدرت نگارش متون شفاف و سخنرانی های سلیس و اثرگذار در راستای معرفی خود، شرکتی که با آن کار می کنیم و یا محصولات آن یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای مدیران؛ بویژه مدیران ارشد اجرایی سطوح C یا C_Suite باشد چرا که جریان ثروت میان افرادی رخ می دهد که به یکدیگر اعتماد دارند و کسانی به هم اعتماد می کنند که با یکدیگر بهتر ارتباط برقرار می کنند!
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

https://instagram.com/EghtesadBazar

http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

https://ble.ir/EghtesadBazar


کانال اقتصادبازار
t.me/EghtesadBazar
1.3K views04:24
باز کردن / نظر دهید
2023-03-23 12:54:01 ‍ ‍ادعای یک آینده پژوه

بشر طی ۷ سال آینده به جاودانگی دست خواهد یافت

ری کورزویل به پیش‌بینی‌هایی که واقعاً درست از آب درآمده‌اند، مشهور است. او در سال ۱۹۹۰ به درستی پیش‌بینی کرد که تا سال ۲۰۰۰، رشد اینترنت و تغییر فناوری‌های بی‌سیم موجب خواهد شد تا یک کامپیوتر بتواند یک انسان را در بازی شطرنج شکست دهد.

اما معروف‌ترین پیش‌بینی او که حتی درباره آن کتاب نیز نوشته این است که تا سال ۲۰۴۵ به تَکینگی خواهیم رسید. تکینگی لحظه‌ای است که هوش ماشینی با هوش انسان برابر می‌شود یا از آن پیشی می‌گیرد.

تکینگی فناوری (technological singularity) فرضیه‌ای است که پیش‌بینی می‌کند که شتاب در فناوری در نهایت باعث می‌شود که هوش مصنوعی از هوش بشر پیشی بگیرد و منجر به تغییرات شگرف یا حتی پایان تمدن بشری بشود. چون توانایی‌های چنین هوشی ممکن است قابل درک نباشند، اتفاقاتی که بعد از تکینگی فناوری می‌افتند، تقریبا پیش‌بینی‌ناپذیر هستند.
طرفداران تکینگی به ‌طور معمول چنین می‌اندیشند که رشد فزاینده هوش مصنوعی ممکن است به سرعت رخ دهد و تا زمانی که توانایی‌های شناختی هوش مصنوعی تا حد زیادی از هوش انسانی پیشی بگیرد، متوقف نشود.

کورزویل پیش‌بینی می‌کند که تکینگی حدود سال ۲۰۴۵ رخ می‌دهد، در حالی که برخی از آینده پژوهان، تاریخی قبل از سال ۲۰۳۰ را برای رسیدن به آن پیش‌بینی کرده‌اند.

در اجلاس تکینگی در سال ۲۰۱۲ استوارت آرمسترانگ، مطالعه‌ای روی پیش‌بینی‌های کارشناسان هوش مصنوعی انجام داد و به طیف گسترده‌ای از پیش‌بینی‌ها رسید که میانگین‌شان سال ۲۰۴۰ بود. عدم قطعیت زیادی در این پیش‌بینی‌ها وجود دارد به طوری که آرمسترانگ در سال ۲۰۱۲ احتمال وقوع تکینگی بین ۵ تا ۱۰۰ سال آینده را ۸۰ درصد دانست.

در نهایت، با افزایش نفوذ و فراگیر شدن هوش مصنوعی به خصوص در چند ماه اخیر با ظهور ربات‌های هوش مصنوعی گفتگوگر، این احتمال را نمی‌توان نادیده گرفت.

به عنوان مثال می‌توان به کارهای بسیار بحث برانگیز شرکت نورالینک (Neuralink) تحت هدایت میلیاردر نخبه جهان، ایلان ماسک نگاه کرد؛ جایی که تراشه‌های مغزی که دانشمندان و مهندسان این شرکت توسعه داده‌اند، به افراد معلول کمک خواهد کرد تا دوباره حرکت کنند، ارتباط برقرار کنند و حتی می‌تواند بینایی را در افراد نابینا بازیابی کند.

البته فعلا تنظیم کنندگان مقررات در ایالات متحده درخواست این شرکت را برای انجام آزمایش‌های انسانی رد کرده‌اند و باید منتظر ماند و دید این فناوری چه زمانی از آزمایشگاه به دنیای واقعی راه پیدا می‌کند.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

https://instagram.com/EghtesadBazar

http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

https://ble.ir/EghtesadBazar


کانال اقتصادبازار
t.me/EghtesadBazar
465 views09:54
باز کردن / نظر دهید
2023-03-22 09:41:01 چه شد که به اینجا رسیدیم؟


دکتر سید محمد طبیبیان
در دهه 60 فامیلی داشتیم که فرد مسنی بود، تحصیلات چندانی نداشت و به کار کشاورزی هم مشغول بود. در ایام نوروز به دیدارش رفتم و مطابق معمول که افراد از اقتصاددانان درباره وضعیت اقتصادی سوال می‌کنند، ایشان هم پرسید این تورم و افزایش قیمت که اتفاق می‌افتد چه دلیلی دارد و چرا جلوی آن را نمی‌گیرند؟ برای ایشان توضیح دادم و مساله را به زبان ساده تشریح کردم که افزایش حجم پول چگونه تورم ایجاد می‌کند. پرسید پس چرا جلویش را نمی‌گیرند، گفتم لابد تصمیم‌گیرندگان سرشان نمی‌شود و نمی‌فهمند و بلد نیستند چون تازه‌کار هستند. گفت نه اینکه تو گفتی من هم فهمیدم، چطور ممکن است آنها نفهمند و حتماً دلیل دیگری دارد.

این اظهارنظر ساده از همان سال‌ها در ذهن من باقی ماند و در نهایت به این نتیجه رسیده‌ام که سیاستمداران در کشور ما اصلاً نفهم و ناآگاه نیستند، اتفاقاً خیلی خوب می‌فهمند  اما به روی خودشان نمی‌آورند. البته خود را به نفهمی زدن در کشور ما مسبوق به سابقه و رایج است. زمانی دوره کارشناسی ارشد دانشجویی داشتم که در کارخانه‌ای کار کرده بود، در این کارخانه، ضایعات در خط تولید بسیار زیاد و غیرعادی بود و آن دانشجو از سر دلسوزی مدام به مدیران کارخانه تذکر می‌داد، گزارش تهیه می‌کرد و راه‌حل پیشنهاد می‌داد تا ضایعات بخش تولید کاهش پیدا کند. چون مدیران میانی توجه نمی‌کردند و فکر می‌کرد نمی‌فهمند، این موضوع را به جلسه هیات‌مدیره شرکت برد و توضیح داد که چطور می‌توان این معضل ضایعات را حل کرد. آن دانشجو بعد از این جلسه به این نتیجه رسیده بود که مدیرعامل و اعضای هیات‌مدیره هم نمی‌فهمند و در نهایت موضوع را رها کرده بود و از آن شرکت بیرون آمده بود.

یک‌بار که در کلاس همین موضوع را توضیح می‌دادم، گفتم؛ وقتی قیمت نهاده‌ها و محصول کنترل می‌شود، قیمت ضایعات در بازار از قیمت موادی که از دولت با نرخ دولتی می‌گیرند چند برابر بیشتر می‌شود بنابراین نفع شرکت در این است که ضایعات بیشتری ایجاد کند. این قضیه را که تشریح کردم، همان دانشجو گفت من چنین تجربه‌ای داشتم اما فکر می‌کردم مدیران شرکت نمی‌فهمند؛ نگو می‌فهمیدند اما این ضایعات محل درآمدشان بوده است.

متاسفانه این واقعیت در سیستم سیاسی ما هم به وضوح قابل مشاهده بود و شخصاً بارها و بارها با چنین رویکردهایی مواجه شده‌ام. نه اینکه فکر کنید همه سیاستمداران ما آدم‌های فاسدی هستند یا اینکه همه آنها نفع شخصی می‌برند. این مشکل بزرگی است که فعالیت سیاسی در کشور ما شفاف نیست و چون سیستم حزبی نداریم، ورود و خروج پول به چرخه سیاست، مفسده‌برانگیز می‌شود. شاید اگر سیستم سیاسی مبتنی بر احزاب داشتیم، سیاستمداران ما کمتر در تله فساد گرفتار می‌شدند.

تمام موضع‌گیری‌های ما در سال‌های گذشته مکتوب و موجود است. ما همواره گفته‌ایم و باز هم می‌گوییم که سیاستمداران از بالا تا پایین نباید شرکت‌داری کنند، زیرا شرکت‌داری کار حکومت نیست. مسوولان حکومتی نباید اموال و ثروت‌های کشور را زیر کلید خودشان جمع کنند یا به مالکیت در بیاورند. ما می‌گوییم نیروهای مسلح نباید تجارت، فروش نفت، واردات کالا و اقداماتی از این دست انجام دهند. این حرف‌هایی است که ما زدیم و به صورت مستند در نشریات مختلف به ثبت رسیده است. اما مخالف ما چه می‌گوید؟

نمی‌تواند بگوید این حرف‌ها منطقی نیست در مقابل می‌گوید اینها طرفدار ملت نیستند، بلکه طرفدار افکار اجنبی‌اند و طرفدار پیشرفت کشور و فقرا نیستند. آنها نمی‌گویند که حرف‌های شما علمی و کارشناسی و صادقانه نیست، و پاسخ منطقی هم در مقابل ندارند اما می‌گویند این حرف‌ها را نهادهای بین‌المللی به اینها دیکته کرده و اینها یک مشت انسان بی‌رحم هستند که وقعی به وضعیت مردم نمی‌نهند. واقعیت این است که در زمینه مبانی منطقی و اصول علم اقتصاد متعارف نمی‌توانند با ما بحث کنند، پس شروع به بی‌اعتبار کردن و انتشار اطلاعات غلط می‌کنند.  اما سوال من این است که این کارهایی که در بیشتر این 40 سال شده چه ربطی به آموزه‌های لیبرالیسم دارد؟ آنها می‌گویند این سیاست لیبرالی است و شما طرفدار مستضعفین نیستید و از این دست اتهامات. ما که مخالف توزیع رانت هستیم و می‌گوییم این سهمیه‌های بزرگ صدها و هزاران میلیاردتومانی که به جیب این صنعت و آن فرد ریخته می‌شود به نفع مستضعفان نیست و باید جلوی آن را بگیرند، بعد ما می‌شویم مخالف مستضعفان و آنها که مدافع پول‌پاشی و توزیع رانت هستند می‌شوند حامی مستضعفان.
منبع: تجارت فردا
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

https://instagram.com/EghtesadBazar

http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

https://ble.ir/EghtesadBazar


کانال اقتصادبازار
t.me/EghtesadBazar
1.1K views06:41
باز کردن / نظر دهید
2023-03-22 09:25:10 فعال اقتصادی عزیز اقتصادکلان‌زده نشوید!


امیرحسین خالقی
سناریو ۱: فرض کنید جایی می خوانید که متوسط قد ایرانی ها 178 سانتیمتر است و بعد به طور متوالی پنج ایرانی می بینید که قدی بالاتر از 210 سانتیمتر دارند. آیا ادعای اولیه لزوما غلط بوده است؟

سناریو ۲: اعلام شده است که نرخ تورم 54 درصد است ولی شما متوجه می شوید که قیمت تمام کالاهایی که می خرید نسبت به سال گذشته دو برابر شده است، آیا لزوما نرخ تورم اعلام شده غلط است؟

سناریو ۳: اعلام شده است که صنعت رستوران داری در رکود شدیدی است و شاهد تعطیلی پی در پی آنها هستیم، رستوران شما اما بسیار رونق دارد و حتی سودآوری آن نسبت به گذشته افزایش داشته است. آیا لزوما خبرهای رکود دروغ است؟

از این مثال ها زیاد می شود آورد؛ جواب همه هم منفی است. اهل فن اسم خوبی برای این پدیده دارند: مغلطه بوم شناسانه یا خطای اکولوژیک. معنای آن به زبان ساده اینست که ادعایی که برای یک گروه و جمعیت صحیح است لزوما برای هر یک از اعضا یا گروه های کوچکتر آن جمعیت صحیح نیست. یک صنعت می تواند رو به فنا باشد ولی برای توصیف وضعیت فلان شرکت خاص فعال در آن صنعت درست نباشد. تورم می تواند بالا باشد ولی بعضی از کالاهای خاص در اقتصاد می توانند حتی کاهش قیمت نشان دهند.

وقتی سطح تحلیل را خیلی کلان می گیریم طبیعی است که جزئیات را از دست می دهیم. برای یک فرد یا سازمان فعال اقتصادی هم عمدتا همین جزئیات اهمیت دارند؛ او اساسا با جزئیات زندگی می کند و برای او شیطان در جزئیات است. خلاصه حواسمان باشد به عنوان یک فعال اقتصادی همه تحلیل های به اصطلاح کلان را بشنویم ولی تمام تصمیم های خود را بر آنها استوار نکنیم و اقتصادکلان‎زده نشویم، شیطان در جزئیات است و همه اطلاعات در دسترس ما نیست. یکی از کاربلدهای اقتصاد اتریشی از منظر روش شناسی البته حرفی عمیق دارد: شاید پرسش‌های اقتصاد-کلانی داشته باشیم، ولی پاسخ‌ها فقط اقتصاد-خُردی هستند، در تحلیل نهایی است افراد هستند که به اصطلاح اقتصاد کلان را می سازند. والله اعلم.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

https://instagram.com/EghtesadBazar

http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

https://ble.ir/EghtesadBazar


کانال اقتصادبازار
t.me/EghtesadBazar
818 views06:25
باز کردن / نظر دهید
2023-03-20 23:48:31
نوروز مبارک

گروه خبری اقتصادبازار سال خوبی را برای شما همراهان عزیز آرزومند است
542 views20:48
باز کردن / نظر دهید
2023-03-20 13:05:35 عمیق شدن فقر چهره شهرها را شبیه هند کرده است

حسین عبده تبریزی
اقتصاددان

ارقام و آمار رسمی و غیررسمی می‌گوید بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون نفر از مردم ایران زیر خط فقرند. این موضوعی کوچک و شوخی بردار نیست.

اقتصاد، ساختمان نیست که بگوییم فرو ریخت یا بگوییم مرد و در گور چالَش کنیم.

هندی شدن اقتصاد، سیاه نمایی و گزافه گویی و اغراق نیست. اقتصاد ایران از اقتصادی با درآمد متوسط به سمت اقتصاد با درآمد پایین حرکت می‌کند.

ما با تعداد بیشتر فقرا، عمق بیشتر فقر، ماندگاری فقر و دشواری خروج از تله فقر مواجه هستیم.

افزایش دستفروشان، تاکسی بودن هر خودرو، کودکان کار سر هر چهارراه، پارک خوابی ها، تعداد بیکاران در پیاده روها، فروش غذا روی وانت، دعوا بر سر زباله، بازار مکاره درون مترو، تولید محصولات کشاورزی غیرقانونی مثل برنج در همه جای کشور، بریدن آهن و سیم از تأسیسات عمومی، افزایش آمار سرقت و همه و همه نشانه‌های فقر است.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

https://instagram.com/EghtesadBazar

http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

https://ble.ir/EghtesadBazar


کانال اقتصادبازار
t.me/EghtesadBazar
354 views10:05
باز کردن / نظر دهید
2023-03-19 20:57:05 به ایستگاه برجام نمی‌رسیم


دکتر محمود سریع‌القلم
محاسباتی  در ایران وجود دارد با این ذهنیت که اصلاً برجام را هم امضا کنیم؛ چه سودی برای ما خواهد داشت؟ بعد حتماً باید FATF را امضا کنیم تا وارد شبکه‌ی بانکی جهانی شویم! ظاهراً امضای FATF مخالفان جدی در کشور دارد و مخالفت با آن حتا از برجام هم جدی‌تر است. با این‌حال، در یک‌ سال و نیمی که دولت جدید روی کار آمده، تقاضاهایی را مطرح کرده، مثل این‌که باید تحریم بسیاری از نهادها و افراد ایرانی لغو شود و امریکا گام‌هایی فراتر از برجامِ یک در رفع تحریم‌ها بردارد.

از‌این‌رو، غربی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که ایران، علاقه ندارد برجامِ یک احیا شود و به برجامِ دویی دل بسته است که شرایط آن حداقل برای امریکایی‌ها امکان‌پذیر نیست. این تئوری هم وجود دارد که مطرح کردن تقاضاهای جدید از طرف ایران، بهانه‌ای است برای جلوگیری از امضای برجامِ دو تا اصلاً برجام جدیدی امضا نشود.

مادامی که ایران نتواند به منابع مالی دسترسی داشته باشد، نمی‌تواند خیلی از مشکلات و بحران‌های ساختاری خود را حل کند. مادامی که سیاست خارجی ایران نخواهد مانند کشورهایی چون اندونزی و هند که فوق‌العاده به حاکمیت سیاسی خود وسواس دارند، بین‌المللی شود و با دنیا مراوده داشته باشد، وضع به همین منوال خواهد ماند و اقتصاد ایران هم اصلاح نخواهد شد. این مدل ما را به کشوری تبدیل می‌کند که از مدارهای بین‌المللی جداست. جامعه‌ای خواهیم بود که امکانات اولیه برای رشد را ندارد.

در شرایطی که جهان به سوی اتصالِ بیش‌تر می‌رود، حفظ وضع موجود، ما را به سمت انفصال از جهان خواهد برد و پشت سر خود، ده‌ها مشکل مثل سوء‌تغذیه، فقر، تنش های اجتماعی، بسته شدن پنجره‌ی جمعیتی، نداشتن اعتبار لازم برای جذب سرمایه‌گذاری، جدا شدن دانشگاهیان از مراکز علمی جهان و فاصله‌ی قابل توجه استانداردها از همسایگان ایجاد می‌کند.

بخش‌های مهمی از اقتصاد و تجارت جهانی، ایران را از صفحه‌ی خودشان پاک کرده و اصلاً کاری با ایران ندارند. کشوری که ثروت تولید نکند نمی‌تواند در دنیا معتبر باشد. این اصل ساده‌ای است. اگر ارتباطات جهانی نداشته باشیم، نمی‌توانیم ثروت تولید کنیم. وضعیت همین خواهد بود تا زمانی که افرادی به این نتیجه برسند که بدون منابع مالی مولد نمی‌توانیم جامعه را مدیریت کنیم.

از متن گفت‌وگو با محمود سریع‌القلم منتشر شده در اندیشه پویا ویژه‌ی نوروز ۱۴۰۲
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

https://instagram.com/EghtesadBazar

http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

https://ble.ir/EghtesadBazar


کانال اقتصادبازار
t.me/EghtesadBazar
186 views17:57
باز کردن / نظر دهید
2023-03-18 18:29:01 چه شد که به اینجا رسیدیم؟


مسعود نیلی
اینکه چرا به اینجا رسیدیم به دو راهبرد اشتباه برمی‌گردد؛ راهبردهایی که خط‌مشی اصلی بوده و مادر صدها سیاست است.

راهبرد اول «خودکفایی» است که یک خط‌مشی ثابت در نظام سیاستگذاری ما بوده. این راهبرد برآمده از هیچ بررسی کارشناسی اقتصادی نیست و یک ورودی از عرصه سیاست به اقتصاد بوده است. یعنی سیاستگذاران عرصه سیاسی گفته‌اند که باید حتماً خودکفا شویم، یعنی بتوانیم هر کالایی را که وارد می‌کنیم، خودمان تولید کنیم. نتیجه آن تولد سیاست «مهر عدم‌ساخت» در دهه 1360 بود. اگر واردکننده تصمیم می‌گرفت کالایی را وارد کند باید حتماً سیاستگذار با مهر عدم‌ساخت آن را تایید می‌کرد؛ یعنی این کالا فعلاً در کشور با هیچ کیفیتی ساخته نمی‌شود پس می‌توان آن را وارد کرد. اگر برای مثال قرار بود دستگاه تلفن وارد شود درحالی‌که در داخل هم تلفن تولید می‌شد، مجوز واردات داده نمی‌شد.

راهبرد خودکفایی در حوزه کشاورزی و مواد غذایی تبدیل به استراتژی غالب می‌شود چون ما فکر می‌کردیم قرار است با دنیا درگیر باشیم و ممکن است آنها بخواهند برای واردات مواد غذایی ما محدودیت ایجاد کنند. پس باید خودمان آنها را تولید کنیم. حدود سال 1367 که ما درگیر تدوین برنامه اول بودیم بسیار پیش می‌آمد که برای توضیح برنامه به مجلس می‌رفتیم. در جلسات مجلس اعم از کمیسیون‌ها و دیگر جلسه‌ها، ابتدا از ما می‌خواستند که تفکرمان را توضیح دهیم. برای مثال می‌پرسیدند که محور توسعه کشاورزی است یا صنعت؟ من می‌گفتم ما در برنامه‌ریزی و توسعه چیزی به نام محور نداریم، منظور از محور چیست؟ می‌گفتند، خوب می‌دانید یعنی چه؛ یعنی اینکه اساس بر کشاورزی است یا صنعت؟ کشاورزی هم یعنی خودکفایی در گندم و دیگر محصولات اصلی. شما باید اول اینجا اظهار کنید که برنامه شما این است. ما هم گفتیم در برنامه «خودکفایی» ننوشته‌ایم و نمایندگان می‌گفتند پس برنامه باید اصلاح شود. در نهایت هم با اصرار وزارت کشاورزی وقت و لابی نمایندگان مجلس و وزارتخانه این بند در مجلس اضافه شد که ما باید تا پایان برنامه اول پنج‌ساله توسعه خودکفا شویم.

این راهبرد در صنعت خودرو هم به‌کار گرفته می‌شود که نتیجه‌اش ایجاد یک صنعت حمایتی غیررقابتی در کشور است؛ بعد به صنعت لوازم خانگی تسری داده می‌شود که نتیجه آن هم تولید کالا با هزینه زیاد است که کیفیت و کاربرد کالای مشابه خارجی را ندارد و سیاستگذار از مصرف‌کننده می‌خواهد صرفاً با عِرق ایرانی بودن این کالا را انتخاب کند. نتیجه محتوم این وضعیت گسترش قاچاق کالاست که به ایجاد یک نظام ارزی غیررسمی منجر می‌شود؛ یا اینکه یک بخش اشتغال غیررسمی ایجاد می‌شود. این آلودگی به قاچاق مدام به سطوح بالاتر می‌آید و در نهایت به جزئی از کُنش اقتصادی و مدیریتی تبدیل می‌شود. ضمن اینکه باید اشاره کنم که راهبرد خودکفایی ریشه در تفکرات گذشته جامعه ما دارد و حتی می‌توان آن را در برنامه چهارم قبل از انقلاب هم پیدا کرد. یعنی نمی‌توانیم بگوییم این راهبرد کار عده معدودی در حوزه سیاستگذاری است؛ چون بسیاری از روشنفکران ما هم همین‌طور فکر می‌کنند.

راهبرد دوم این بوده است که باید یک «رفاه معیشتی یارانه‌ای برای مردم با محوریت دولت» فراهم شود؛ یعنی مردم بدانند رفاهشان را از دولت دارند و مالِ خودشان نیست. این رفاه را دولت از طریق نفت فراهم می‌کند؛ یعنی هم انرژی ارزان در داخل توزیع می‌کند تا رفاه ایجاد کند و هم اینکه نفت صادر می‌کند و ارز حاصل از آن را با قیمت پایین‌تری به بانک مرکزی می‌فروشد تا کالای ارزان‌قیمت به کشور وارد شود. یعنی دولت شرایط ایجاد می‌کند که هزینه‌هایش را افزایش می‌دهد اما درآمدهایش را پایین نگه می‌دارد، پس ناگزیر درگیر کسری بودجه می‌شود، اما نگرانی ندارد و کسری بودجه را از بانک مرکزی تامین می‌کند. نتیجه این کار هم تورمِ اجتناب‌ناپذیر است. با ایجاد و افزایش تورم، همان مردمی که دولت متعهد شده رفاه معیشتی آنها را فراهم ‌کند، زیر فشار قرار می‌گیرند. دولت اینجا وارد می‌شود و تورم را نفی می‌کند و اسم افزایش قیمت کالاها را گرانی می‌گذارد و اعلام می‌کند که می‌خواهم با گرانی برخورد کنم. وقتی خود نرخ ارز هم در بازار به‌واسطه تورم بالا می‌رود، می‌گوید من این نرخ را قبول ندارم و نرخ خودم را دارم و نظام ارزی را دونرخی و چندنرخی می‌کند. که موجب سوءتخصیص منابع و یک ناترازی مالی بزرگ می‌شود. یعنی هر دو راهبرد خودکفایی و معیشت و رفاه یارانه‌ای برای اقتصاد ما عدم‌ تعادل ایجاد کرد.
منبع: تجارت فردا
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

https://instagram.com/EghtesadBazar

http://Eitaa.com/EghtesadeBazar

https://ble.ir/EghtesadBazar


کانال اقتصادبازار
t.me/EghtesadBazar
853 views15:29
باز کردن / نظر دهید