2022-01-05 13:27:29
#دلنوشته های شما: (سری هفدهم)
مشابه بسیاری از افرادی که بعد از بحرانهایی با استاد صفایی آشنا شدند، آشنایی بنده هم با ایشان بعد از مشکلات و مسائلی بود که با راهنمایی دوستی کتابی از ایشان را مطالعه کردم و با وجود گارد اولیه مجذوب کتاب ایشان شدم.
به غیر از خروج از بحران آن مقطع، آشنایی با مشی و زندگی استاد صفایی باعث شد تا از چالشی که در پس زمینه ذهنم، در مواجهه با زندگی علماء داشتم خارج شوم. آن چالش هم این بود که وقتی به مطالعه زندگی علماء و عرفاء و فقهای بزرگ می پرداختم، علاوه بر پی بردن به عظمت ایشان و فاصله خودم با آن بزرگواران -که گاه حتی اشک و سوزی از این فاصله و عظمت ها برایم به ارمغان میآورد - این سوال برایم پیش می آمد که چرا این قدر میان زندگی علمای ما و زندگی پیامبر خدا فاصله است؟ و در ادامه این سوال پدید می آمد که چگونه این همه کتاب و علم و عرفان و... بدون داشتن یک زندگی پیامبر گونه میتواند شکل بگیرد؟ و اگر میتوان علم را بدون داشتن سبک زندگی خاص پیامبر خدا رقم زد، چرا راه را سخت نشان دادهاند و سبک زندگی ویژهای را طرح کردهاند؟
در ابتدای آشنایی با کتابهای مرحوم عینصاد و به دلیل ساده و روان بودن آثار ایشان، و علیرغم گره گشایی و مشکل گشایی مطالب، باز تصورم این بود که علم و عرفان و فقه را باید جای دیگر جستجو کرد و در نهایت ایشان نویسندهای هستند زبردست با افکاری اسلامی آشنایی با زندگانی شیخ علی صفایی حائری، ابتدا چالش را عمیقتر کرد که چگونه فردی پیامبر گونه زندگی میکند، درِ خانه اش باز است، سفره اش پهن است، نفوذ کلام دارد، گُر و گُر آدم تربیت میکند، با همه اقشار -و نه فقط پاستوریزهها و راه رفتهها- در ارتباط است، راحت است و... اما نویسندهای بیش نیست؛ ولی علم در خانه دیگرانی است که اینگونه زندگی نمیکنند؟ بعدها که از طرفی در آثار شیخ عمیقتر شدم و از طرف دیگر فهمیدم که علم نور است و خاصیت علم روشنی بخشی و ابهام زدایی از تاریکیها و مشکلات؛ یافتم که علم جز در خانه پیامبر و زندگیهای پیامبر گونه یافت نمی شود.
خدای مهربان ایشان را بیامرزد و ما را از ظلمات وهم، به نور فهم و علم هدایت کند.
”محمد“
بنده یازده سال قبل در یک روز جمعه بعد ازظهر سخنان ایشان را از رادیو معارف شنیدم، ادرس برنامه را یاد داشت کردم ،کلامشان نافذ و مطالب بسیار قوی بود، با همان بخش رادیو تماس گرفتم
ادرس مرکز فروش کتابهای ایشان را در قم به بنده دادند، با قم تماس گرفتم سفارش یک پک سیدی ایشان را دادم، هر دفعه گوش میکنم مطالب گویا جدیدتر میشود بعد آدرس فروشگاه مشهد که محل سکونتم هست را از قم گرفتم، متاسفانه در این فروشگاه فقط یک کتاب بود با توجه به شلوغی محل و رفت و آمد طولانی مکرر رفتم تا سه جلد توانستم تهیه کنم، ولی چندی بعد دوستم کتاب صراط ایشان را بهم هدیه کردند، والان شاید کتابی که بیشتر مطالعه میکنم، کتابهای این استاد فرزانه ست، روحشان با انبیا و اولیا محشور باد
”بدون نام“
یک اتفاق خوب افتاد و اونم خوندن اتفاقی کتاب صراط بود. منی که همیشه با این موضوع که خیلی از استدلالهای دینی که جامعه مذهبی در مباحث میارن از خود متون دینی هست مشکل داشتم با خوندن کتابهای ایشون دیدم نوع استدلالشون فرادینی هست و از عمیقترین نیازها و سوال.ها شروع میکنن و به رفیعترین مفاهیم دین میرسونن. ذهن رو با انواع شبهات و مسائل تشنه میکنن و بعد با گواراترین معانی سیراب.
” حسین“
#متن
╭✤ @Einsad ✤╮
1.3K viewsedited 10:27