Get Mystery Box with random crypto!

کانال امام رضا(ع)

لوگوی کانال تلگرام emamreza8_ir — کانال امام رضا(ع) ک
لوگوی کانال تلگرام emamreza8_ir — کانال امام رضا(ع)
آدرس کانال: @emamreza8_ir
دسته بندی ها: دین
زبان: فارسی
مشترکین: 30.47K
توضیحات از کانال

💚کانال حرم امام رضا علیه السلام💚
💠خادم کانال: @abozar_zaman
💠تبلیغات: @momen_tab
🕌زیارت آنلاین حرم امام رضا(ع)👇
💌 http://razavitv.aqr.ir/index

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 170

2022-09-22 14:01:31
پنج شنبه است و ياد درگذشتگان

اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ

شاخه گلی بفرستيم برای
تموم اونهايی كه در بين ما نيستند
و جاشون بين ما خالیه
شاخه گلی به زيبايی يك فاتحه و صلوات....

@emamreza8_ir
4.2K views11:01
باز کردن / نظر دهید
2022-09-22 11:02:29

#پندانه

تجربیات پیرمرد حکیم

از پیرمرد حکیمی پرسیدند:
از عمری که سپری کردی چه چیز یاد گرفتی؟

وی پاسخ داد:

یاد گرفتم
که دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم.

یاد گرفتم
که مظلوم دیر یا زود حقش را خواهد گرفت.

یاد گرفتم
که دنیای ما هر لحظه ممکن است تمام شود اما ما غافل هستیم.

یاد گرفتم
که ثروتمندترین مردم در دنیا کسی است که از سلامتی، امنیت و آرامش بهره‌مند باشد.

یاد گرفتم
کسی که جو می‌کارد، گندم برداشت نخواهد کرد.

یاد گرفتم
کسی که می‌خواهد مردم به حرفش گوش بدهند باید خودش نیز به حرف آنان گوش دهد.

یاد گرفتم
که مسافرت کردن و هم‌سفره شدن با مردم، بهترین معیار و دقیق‌ترین راه برای محک زدن شخصیت و درون آنان است.

یاد گرفتم
کسی که معدنش طلاست همواره بدون تغییر طلا باقی می‌ماند اما کسی که معدنش آهن است تغییر می‌کند و زنگ می‌زند.

یاد گرفتم
که بساط عمر و زندگیمان را در دنیا طوری پهن کنیم که در موقع جمع کردن دست و پایمان را گم نکنیم.

@emamreza8_ir
4.6K views08:02
باز کردن / نظر دهید
2022-09-22 10:07:09
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا خَلِیلَ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا نَبِیَّ اللَّهِ‌
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا صَفِیَّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا رَحْمَةَ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَةَ اللَّهِ‌
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا نَجِیبَ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا خَاتَمَ النَّبِیِّینَ‌

@emamreza8_ir
3.9K views07:07
باز کردن / نظر دهید
2022-09-21 23:23:28
رییس حقوقی و رییس عاطفی در خانه کیست؟ وظیفه پدر و مادر نسبت به هم در حضور فرزندان چیست؟

حجت الاسلام پناهیان

@emamreza8_ir
4.4K views20:23
باز کردن / نظر دهید
2022-09-21 19:39:14

همنشین حضرت موسی(ع)

روزي حضرت موسي(عليه السلام) در مناجات عرض كرد: خدايا! از تو مي‌خواهم كه همنشين مرا در بهشت به من بنمايي تا او را بشناسم. در اين هنگام، جبرييل نازل شد و گفت: اي موسي! خداي تعالي تو را سلام مي‌رساند و مي‌فرمايد: همنشين تو در بهشت، فلان مرد قصاب است. موسي آمد تا به دكان او رسيد، جواني را ديد كه مشغول قصابي بود و به مردم گوشت مي‌فروخت. مدتي او را زير نظر داشت، امّا عمل برجسته‌اي از او نديد. چون شب فرا رسيد، قصاب مغازه‌اش را بست و به سوي خانه رفت. موسي نيز همراه او آمد. چون به در منزل رسيد، موسي گفت: اي جوان! آيا مهمان مي‌خواهي؟ قصاب گفت: مهمان حبيب خداست، بفرماييد، خوش آمديد! جوان قصاب، مهمان ناشناس را به خانه آورد و غذايي آماده ساخت. آنگاه زنبيلي را كه به شكل گهواره از سقف آويخته بود فرود آورد. پيرزني بسيار نحيف در آن بود. او را شستشو داد و سپس از غذايي كه آماده ساخته بود، لقمه به دهانش گذاشت تا سير شد. دوباره آن پير زن را در زنبيل نهاد و به سقف آويزان كرد. در آن هنگام، پيرزن دهانش را حركت داد و چيزي بر زبان آورد، امّا موسي آن سخنان را نفهميد. وقتي جوان قصاب با مهمان خود مشغول خوردن غذا شدند.

موسي گفت: اي جوان! بگو ببينم اين پيرزن با تو چه نسبتي دارد؟ جوان گفت: او مادر من است و چون من دستم از مال دنيا تهي است، نمي‌توانم براي او خدمتكاري استخدام كنم تا از وي پرستاري نمايد. از اين جهت، خودم عهده دار كارهاي مادرم هستم. بدین جهت او را در زنبیلی به سقف آویزان کردم که این اطراف حیوانات زیاد هستند و ممکن است به خانه ی ما هم بیایند و مادرم را اذیت کنند. موسی پرسيد: اي جوان! وقتي به مادرت غذا دادي، او چه مي‌گفت؟ قصاب گفت: هر بار كه مادرم را تميز مي كنم و غذا به او مي‌خورانم، در حقم دعا مي‌كند. مي‌گويد: خدا تو را ببخشد و همنشين حضرت موسي در بهشت قرار دهد! موسي گفت: اي جوان! به تو بشارت مي‌دهم كه خداوند دعاي مادرت را دربارة تو مستجاب فرموده است، زيرا من موسي هستم و جبرييل مرا از اين موضوع آگاه ساخت.

داستانهاي جوانان / محمد علي کريمي نيا

@emamreza8_ir
4.7K views16:39
باز کردن / نظر دهید
2022-09-21 14:46:50
#زیبایی_های_حرم

تزیینی زیبا در ایوان با هنر مقرنس

@emamreza8_ir
4.8K views11:46
باز کردن / نظر دهید
2022-09-21 13:02:06
#پندانه

بزرگی را گفتند: راز همیشه شاد بودنت چیست؟ گفت:دل بر آنچه نمی‌ماند نمی‌بندم؛ فردا یک راز است، نگرانش نیستم؛ دیروز یک خاطره بود، حسرتش را نمیخورم؛ و امروز یک هدیه است، قدرش را میدانم؛ از فشار زندگی نمیترسم چون میدانم که فشار، توده زغال سنگ را به الماس تبدیل میکند... میدانم خدای دیروز و امروز، خدای فردا هم هست... ما اولین بار است که بندگی میکنیم، ولی او قرنهاست که خدایی میکند... پس به او اعتماد دارم... برای داشتن اینچنین خدایی همیشه شادم...

@emamreza8_ir
5.1K views10:02
باز کردن / نظر دهید
2022-09-21 10:33:20

دانشجویی که می‌دود تا شیطان را از خودش دور کند!

امیر اکبر صیاد بورانی: در دوران تحصیل در آمریکا، روزی در بولتن خبری پایگاه «ریس» که هر هفته منتشر می‌شد، مطلبی نوشته شده بود که توجه همه را به خود جلب کرد. مطلب این بود: دانشجو بابایی ساعت 2 بعد از نیمه شب می‌دود تا شیطان را از خودش دور کند. من و بابایی هم اتاق بودیم. ماجرای خبر بولتن را از او پرسیدم.

او گفت: چند شب پیش بی‌خوابی به سرم زده بود. رفتم میدان چمن پایگاه و شروع کردم به دویدن. از قضا کلنل «باکستر» فرمانده پایگاه با همسرش از میهمانی شبانه برمی‌گشتند. آن‌ها با دیدن من شگفت‌زده شدند. کلنل ماشین را نگهداشت و مرا صدا زد. نزد او رفتم. او گفت: در این وقت شب برای چه می‌دوی؟ گفتم: خوابم نمی‌آمد. خواستم کمی ورزش کنم تا خسته شوم. گویا توضیح من برای کلنل قانع کننده نبود.

او اصرار کرد تا واقعیت را برایش بگویم. به او گفتم: مسائلی در اطراف من می‌گذرد که گاهی موجب می‌شود شیطان با وسوسه‌هایش مرا به گناه بکشاند و در دین ما توصیه شده که در چنین موقعی بدویم و یا دوش آب سرد بگیریم. آن دو با شنیدن حرف من، تا دقایقی می‌خندیدند، زیرا با ذهنیتی که نسبت به مسائل جنسی داشتند، نمی‌توانستند رفتار مرا درک کنند.

خاطره‌ای به یاد خلبان شهید عباس بابایی

@emamreza8_ir
4.9K views07:33
باز کردن / نظر دهید
2022-09-20 21:56:53
#کلیپ_تصویری

سخنرانی استاد عالی
موضوع: زیارت عاشورا درسنامه سلوک

@emamreza8_ir
5.5K views18:56
باز کردن / نظر دهید
2022-09-11 20:31:48
اینجا حرم است، حجت هشتم را
تکرار کن آیهٔ «قل اللهم» را

یک پرچم سبز، با تکان دادن دست
دعوت به بهشت می‌کند مردم را

#سلام_آقا

@emamreza8_ir
279 views17:31
باز کردن / نظر دهید