ترکیبِ to leave sb in peace بهمعنی کسی را به حال خود گذاشتن، | انگلیسی زیر ذرهبین🔎
ترکیبِ to leave sb in peace بهمعنی کسی را به حال خود گذاشتن، مزاحم کسی نشدن، کسی را تنها گذاشتن (بهمعنی عدم مزاحمت برای او)، کسی را راحت گذاشتن و از این دست است.
I'm tired of your constant complaints. Go away and leave me in peace! از شکوههای مدام تو خستهام. برو و مرا به حال خودم بگذار.
☚ این ترکیب نسبتاً رسمی و تا حدی رگههای ادبی دارد. در محاوره عمدتاً از ترکیبِ to leave sb alone استفاده میشود.
Why not just mind you own business and leave me in peace? چرا سرت را گرم کار خودت نمیکنی و مرا به حال خودم نمیگذاری؟
☚ عبارتِ Mind your (own) business! که در خطاب به کار میرود به این معانی است: به تو چه؟! فضولی موقوف! تو کار دیگران دخالت نکن!
ترکیب بالا بهشکلِ be left in peace هم زیاد بهکار میرود و همان معانی را میرساند.
I desire only to be left in peace. آرزویم فقط این است که مرا به حال خودم رها کنند.
These men should be left in peace for they have served their time. نباید مزاحم این مردها شوند چون دوران محکومیتشان را سپری کردهاند.
☚ حرف اضافهی for در اینجا بهمعنیِ زیرا، چون، بهدلیلِ و از این دست است.
☚ عبارت to serve (one's) time یعنی دورهی محکومیت را در زندان طی کردن.
در مقابل، عبارت to rest in peace حُسن تعبیری است برای فردی که مرده و به خاک سپرده شده و آرمیده است.
My father, who rests in peace, loved Halloween. پدرم، که روانش شاد باد، عاشق هالووین بود./ روانشاد پدرم عاشق هالووین بود.
☚ عبارتِ May she/he rest in peace! یعنی: خدایش بیامرزد! خدا رحمتش کند! روانش شاد! بهشکلِ !Rest in Peace هم میگویند که حالت اختصاریاش R.I.P میشود.
☜ ترکیب lay sb to rest حُسن تعبیری است برای بهخاک سپردن (to bury).
She was laid to rest beside her husband.
او را کنار شوهرش به خاک سپردند.
☚ عبارتِ lie at rest نیز حُسن تعبیری است برای آرمیدن در گور. She now lies at rest in the churchyard. او اکنون در قبرستان کلیسا آرمیده است.