Get Mystery Box with random crypto!

چرا روزنامه‌نگاری زندان مهم است اولیویا هفرنان-نشریه ژاکوبن | انکار

چرا روزنامه‌نگاری زندان مهم است


اولیویا هفرنان-نشریه ژاکوبن
ترجمه نسترن غنمی-نشریه انکار
@enkarmag

پیش‌گفتار انکار:
در سال 1395 در ایران 223 هزار نفر به دلایل مختلف زندانی بودند. به عبارتی تقریبا برابر با چهل و چهارمین شهر پرجمعیت ایران از میان 339 شهر در آن سال و برابر با جمعیت شهر بوشهر.

زندانیانی که اکثرا وضعیت نگه‌داری، دسترسی به غذا و آب سالم، امکانات و وضعیت بهداشت و درمان آنان مورد توجه قرار نگرفته‌‌است. روایت آنان از جرم ارتکابی، اوضاع و احوال موثر در ارتکاب جرم و شرایط زندگی آنان هرگز در جایی منتشر نشده و شاید هرگز شنیده نیز نشده‌باشد.

آنچه در این مقاله از آن صحبت شده­‌است، روزنامه‌نگاری در داخل زندان است. روزنامه­‌ای مستقل که زندانیان در آن می­‌نویسند. این‌بار نه فعالان سیاسی و نویسندگان داخل زندان که مجرمین ساکن در زندان دست به قلم می‌شوند تا خود را ابراز کنند. در خلال این یادداشت­‌ها فقط وضعیت زندان از منظر نقض/احقاق حقوق زندانی نمایان نخواهد شد، احوالات درونی مجرم نقطه قابل تامل این روایات خواهد بود. روایاتی که با نگاهی جرم‌شناسانه می­‌تواند مبدا بسیاری از بازنگری­‌ها در مجازات حبس، شیوه آن و بررسی کارکرد بازپروی و ارعاب ندامتگاه­‌ها باشد.

به طور معمول همه ما حداقل یک‌بار زندگی خود را دچار روزمرگی و تکرار یافته­‌ایم. درباره آن نوشته­‌ایم و احساس خود را با دیگران شریک شدیم. این امکان نوشتن، به اشتراک گذاشتن و روایت کردن امکانی است که عموما از زندانی سلب می­‌شود. زندانی که روزمرگی را به شدیدترین شکل آن تجربه می­‌کند. صحبت از زندان­‌های ایران که می­‌شود عموما روایت زندانیان سیاسی از زندان را به یاد می‌آوریم. روایت‌هایی از بازداشت و ایام انفرادی زندانیان سیاسی است.

البته گه‌گاهی روایت زندانیان سیاسی از بندهای عمومی و مواجهه با مجرمین نیز شنیده می­‌شود. کمتر پیش می‌آید مستقلا زندانیان غیرسیاسی روایت خود از زندان را منتشر کنند. حتی اگر تصمیم به روایت‌گری نیز بگیرند کمتر رسانه­‌ای سراغ چنین سوژه­‌ای خواهد رفت. تلخی روزگار زندان و عدم دسترسی به داروهای ضروری برای مجرم عادی خیلی هم مهم جلوه نمی­‌کند. برای مثال، روایت آزار زنان و ترنس­‌های محبوس در زندان توسط زندانیان، صفحه اول روزنامه‌ای را به خود اختصاص نمی­‌دهد.

همه ما روایت مجرمین از زندان را در تریبون­‌های رسمی کشور دیده­‌ایم، فردی پشت به دوربین و پشیمان از رفتار مجرمانه سابق خود. روزنامه‌نگاری داخل زندان کمک می­‌کند زندانی نه برای عبرت جامعه که برای ابراز خود دست به قلم شود تا روایتی از زندگی خود را که پیش از این جایی شنیده نشده‌است را روی کاغذ آورد. این روایت نه به سفارش دولت‌مردان که برای انتشار روایت و صدای خود زندانی است. این روایت‌گری و نوشتن البته بیش از هرچیزی نیازمند دفاع از آزادی بیان و عدم سانسور زندانیان است.

البته که زندان، آن محیط محبوس و بسته هرگز با روایت­‌ها تجربه نخواهد شد؛ همان‌طور که وین سنت بارز در خاطرات خود در کتاب زندان زنان می­‌گوید: اصولا افراد غیر محکوم و آزادی که آزادی برای آن‌ها مثل نفس کشیدن به رایگان و جزو حالت طبیعی آن‌ها شده و هیچ‌گاه در چهار دیواری قفس مانند زندان در بند نبوده­­‌اند، قادر به درک نعمت آزادی نیستند و پی به وضع محرومیت یک محکوم به زندانی که بایستی سال‌ها از عمر خود را پشت میله­‌ها بگذراند نمی‌برند و قادر به تصور این نیستند که هرگاه ناگهان و بدون انتظار فرصت بیرون رفتن حتما به چند ساعته هم شده به یک زندانی بدهند چه شور و نشاط و هیجانی به او دست خواهد داد.

متن ترجمه را اینجا بخوانید.

@enkarmag
#ترجمه #زندان #روزنامه‌_نگاری_زندان