Get Mystery Box with random crypto!

موضوع: «مقایسه رفتگر و افتاب» چشم هایم را که باز م | کانال انشا

موضوع: «مقایسه رفتگر و افتاب»

چشم هایم را که باز می کنم، نور خورشید سلامی به چشمانم میکند، و تو سلامی به کوچه و خیابان های شهر می کنی.
هم تو مبارزه می کنی، هم خورشید مبارزه می کند، خورشید با تاریکی و تو با زشتی های خیابان.
هر دو خورشیدید! او خورشید آسمان است و تو خورشید زمین...
هردو یک چیز را آرزو میکنید، تو یک نگاه و یک لبخند از من و خورشید یک قطره محبت از آفتابگردان!
خورشید با نورش به دنیا روشنی می بخشد و تو که شب ها دست پر به خانه ات میروی برق نگاه فرزندت و همسرت کاشانه ات را نور میبخشد...
هرچند که تو فقط می توانی به قسمتی از این شهر پاکی ببخشی، اما من بی شک ایمان دارم ک مانند خورشید تمام سعی و تلاش خود را برای خدمت گزاری به کوچه پس کوچه های شهرمان میکنی.
دلگیر نیستم از اخمی که هر از گاهی ابرو هایت را گره میزند! چرا که حتی خورشید هم گاهی قهر میکند و پشت ابرها قایم میشود.
دلم میخواست روزی من هم مانند تو از اولین تماشاگران طلوع پر آوازه خورشید بودم یا شاید هم مانند خورشید طلوع مردانه تورا می دیدم، که کمر عشق را میبندی ، و پرتوی محبت را به دست می گیری و با صدای دل نوازی گل ها و درخت های کنار خیابان را از خواب بیدار میکنی...
تو را که می بینم دلم ناگاه و بی اختیار می خندد همان حسی را به من می دهی که خورشید به من می دهد. تونیز قلبم را سرشار از آن حس گرما میکنی....
اما افسوس که تو روزی خاموش می شوی و خورشید ابدی است، هرچند من مطمئنم که یاد و خاطره هایت هیچگاه از ذهن کوچه های شهر پاک نخواهد شد
‍‌
بزرگترین کانال #انشا :
@ENSHA ♡‌‌