#انشا جانشین سازی در مورد : خاک خیلی منتظرت بودم | کانال انشا
#انشا جانشین سازی در مورد : خاک
خیلی منتظرت بودم . چرا نیامدی؟ سرت گرم کجا بود؟ نکند مرا از یاد برده ای؟ قلب صاف و هموارم را با دوریات پاره پاره کردی! میدانی؟ با ابرها آمدی و با ابرها رفتی. هرچه صدایتزدم نشنیدی. در تمام جهانم یکی می توانست جانم را نجات دهد، آن تو بودی . دلگیرم و ناامید .افسوس که گوش شنوا نداری و دلم راهی به دلت کاش داشت . یک دمی امید در دلم جوانه زد. سر بلند کردم. قطره قطره چکیدی ؛ دست مریزاد. پس فراموشم نکردی یار با معرفت ! روحم تازه تر میشد. پیدایم کردی، پیدایت کردم. ترک های قلبم را یکی به یک پیوند زدی و تمام تشنگیام را برطرف کردی . همیشه همینطوری بمان . مگذار دوریات دشت سرسبزم را تبدیل به بیابانی پوچ و سرد کند. مگذار بگویند: این خاک چه بی باران است. بدون وجودت ، چیزی در من به وجود نمیآید. دانه این جوانه نمیزند. گلی سردر نمیآورد . درختی پربار نمیشود . بدون تلفیق و ترکیب بوی من و تو روح کسی شاداب نمیشود . همیشه همینطور بمانو ببار و من را با دوری ات امتحان نکن .