Get Mystery Box with random crypto!

کانال اندیشکده اقتصاد و توسعه @

لوگوی کانال تلگرام eonomy — کانال اندیشکده اقتصاد و توسعه @ ک
لوگوی کانال تلگرام eonomy — کانال اندیشکده اقتصاد و توسعه @
آدرس کانال: @eonomy
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.09K
توضیحات از کانال

1- اخبار و تحلیل های بنیادی بازارهای ایران و جهان 2- مقالات اقتصادی و سیاسی، تحلیل های شخصی ام، کلیپ های اموزشی، پیرامون حوزه های گوناگون اقتصادی همچو : صنعت، تکنولوژی، نواوری،کشاورزی ، گردشگری و .....
این کانال تحت نظارت مجیددهقانی می باشد.

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 4

2022-07-31 18:16:48
ایسلند دارای بالاترین میزان برابری جنسیتی
https://t.me/Eonomy
62 viewsMajid Dehghani, 15:16
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 18:16:15
کاهش نرخ رشد اقتصادی و افزایش نرخ تورم در آمریکا
https://t.me/Eonomy
61 viewsMajid Dehghani, 15:16
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 18:15:21 تورم و نظم اجتماعی

نهادهای اقتصادی می‌توانند شتاب گسترش همکاری‌های اجتماعی مبتنی بر قرارداد و مبادله را تشدید کنند یا مانعی بر سر راه آن باشند. نهادهایی که در بازار با آنها سروکار داریم سبب می‌شود ایفای نقش معرفتی کنشگران اقتصادی تسهیل شود. اگر تورم بتواند کارکردهای این نهادها را به شکست بکشد آنگاه کنشگران اقتصادی به فرآیند سیاسی متمایل می‌شوند که مبتنی بر قدرت و هژمونی است.

وقتی تورم بتواند فعالیت‌های اقتصادی را هر چه بیشتر با فرآیند سیاسی ممزوج کند نه تنها کارایی و رشد اقتصادی متاثر می شود بلکه تغییرات، بسیار فراتر از اینها خواهند بود؛ چنین چیزی را باید انعکاس و بازتابی از تغییر بنیادی‌ترین اصول نظم اجتماعی دانست.تورم پتانسیل بالایی برای ایجاد تغییر بنیادین در تعاملات انسانی دارد و می تواند ماهیت جامعه را تغییر دهد.

وقتی تورم محاسبات ضروری برای شکل گرفتن مبادلات را تضعیف می‌کند شبکه حساس وابستگی‌های متقابل اجتماعی که توسط مبادلات و تقسیم کار ایجاد شده‌اند به سرعت از هم خواهد پاشید وقتی کنشگران اقتصادی نتوانند بر مبنای مبادله و قرارداد به سادگی در تعامل و همکاری با یکدیگر قرار بگیرند نهایتاً به قوه قهریه و هژمونی به عنوان ابزار دستیابی به خواسته‌های نهایی خود متمایل می‌شوند.

این بحث توضیح می‌دهد که چرا وجود تورم با ظهور حکومت‌های توتالیتر به امری عادی تبدیل می‌شود. ظهور ناسیونالیسم سوسیالیسم آلمانی در دوران بین دو جنگ جهانی ارتباط زیادی با تامین مالی تورمی جنگ جهانی اول و ابرتورم جمهوری وایمار در دهه 1920 داشت. در هر دو مورد قیمت‌های آشفته بازاری سبب شد تغییرات قابل توجهی در توزیع ثروت رخ دهد؛ افرادی که به ویژه فعالان صنعت تأمین مالی بودند که با فرآیندهای تورمی آشنایی و به اطلاعات پولی دسترسی داشتند توانستند طی دوران جنگ و ابرتورم بعد از آن سودهای هنگفت به جیب بزنند.

حزب نازی در اوایل دهه 1920 مصادره برخی از این سودها که طی جنگ جهانی اول کسب شده بودند را در دستور کار قرار داد و بخش ویژه‌ای برای آن تاسیس کرد. البته تقاضای عمومی برای اتخاذ آن تصمیمات با احساسات ضد یهودی که در آلمان سابقه زیادی داشت تهییج شد زیرا اغلب بانکداران و فعالان صنعت تأمین مالی که از وضعیت جنگ جهانی اول منتفع شده بودند را یهودیان تشکیل می‌دادند. بانکداران بین‌المللی یهودی طی ابرتورم دهه‌ی 1920 مجدداً و به سهولت زیاد در مظان اتهام قرار گرفتند و به عنوان عاملان ورشکستگی اقتصاد معرفی شدند.

هر دو تورم نهایتاً ثروت را از جیب تولیدکنندگان واقعی خارج و به جیب خبرگان صنعت تأمین مالی سرازیر کرد و لذا تعجبی ندارد که بازندگان فرایند تورم به شماتت بازار بپردازند و آن را عامل توزیع ناعادلانه ثروت بدانند در این شرایط هر شخصیت یا حزب سیاسی که بتواند بر موج احساسات ضد بازار و هیجانات ضد بین‌المللی سوار شود به راحتی می‌تواند این باور را جا بیاندازد که:

"روابط قراردادی سبب اختلال در همکاری‌های اجتماعی می‌شوند زیرا روابط قراردادی سبب می‌شوند نابرابری‌های گسترده در ثروت افراد مختلف ایجاد شود که دلایل آن چندان روشن و قابل قبول نیست و ضمناً اجازه می‌دهند ثروت ملی به سایر نقاط جهان مهاجرت کند ولی دولت می تواند نوعی از همکاری اجتماعی که علیرغم جوامع مبتنی بر قرارداد باید اهداف مشخصی را دنبال کند را با استفاده از قوه قهریه ایجاد کند که ثبات و انسجام اجتماعی بهتری به ارمغان خواهد آورد."

کاملاً قابل درک است که وقتی جوامع از تورم آسیب‌های جدی می‌بینند به دلیل آشوب و آشفتگی اقتصادی و توزیع ناعادلانه ثروت تمایل پیدا می‌کنند پایه نظم اجتماعی را از جوامع مبتنی بر قرارداد به جوامع مبتنی بر هژمونی تغییر دهند و بزرگ‌ترین خطری که پس از آغاز حرکت جامعه برای جایگزین کردن فرایند سیاسی به جای فرایند بازار به عنوان مکانیزم تخصیص منابع در کمین نشسته است بدون تردید همین است که پایه نظم اجتماعی تغییر کند.

بخشی از کتاب بنیان‌های خرد اقتصاد کلان، استیون هورویتز

منبع : کانال کاتالاکسی
https://t.me/Eonomy
49 viewsMajid Dehghani, 15:15
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 18:15:21 پرونده ای برای حداقل دستمزد بالاتر

داروین عجم اوغلو

با قدرت‌گرفتن دموکرات‌ها در کاخ سفید، تلاش‌ها برای افزایش حداقل دستمزد از 7.25 دلار به 15 دلار در ازای هر ساعت افزایش یافته است؛ اقدامی که چه به‌ لحاظ اقتصادی و چه به‌ لحاظ سیاسی منطقی است. برخلاف گذشته، اقتصاددانان دیگر نسبت به حداقل دستمزد بدبین نیستند. قبلاً فرض می‌شد که بازار کار مانع از قدرت انحصاری کارفرمایان در رانت جویی از سرمایه می‌شود. با چنین فرضی، پیش‌بینی می‌شد که حداقل دستمزد به کاهش اشتغال منجر می‌شود.

اما در پژوهش‌هایی که از اواخر دهۀ 80 انجام شده، شواهدی مبنی بر تأثیر افزایش حداقل دستمزد بر بیکاری به‌دست نیامده است. دیوید کارد از دانشگاه کالیفرنیا و آلن کروگر از دانشگاه پرینستون در کتاب افسانه و اندازه گیری اقتصاد جدید حداقل دستمزد، نشان داده‌اند که کاهش اشتغال نه‌تنها ربطی به افزایش حداقل دستمزد ندارد، بلکه در مواردی با افزایش کف دستمزد، اشتغال افزایش می‌یابد.

هرچند این یافته‌ها در ابتدا جنجال‌برانگیز بود، اما شواهد بعدی مبتنی بر نمونه‌های بزرگتر و رویکردهای تجربی دقیق‌تر آن‌را تأیید کرد. اگر افزایش حداقل دستمزد اشتغال را کاهش نمی‌دهد، پس می‌توان استدلال کرد که کارفرمایان بزرگی نظیر مک‌دونالد یا والمارت عملاً دارند از قدرت بازار برای کسب رانت بهره می‌برند.

ادبیات اولیۀ اقتصاد، دستاوردهای حداقل دستمزد را بسیار دست کم گرفته است. چنین سیاست‌هایی بسیار فراتر از افزایش درآمد کارگران است. حداقل دستمزد، انگیزۀ ایجاد مشاغل با دستمزد بالاتر و باثبات‌تر را تقویت می‌کند و امکان پیشرفت شغلی را نیز فراهم می‌کند.

برخی اقتصاددانان نگران‌اند که حداقل دستمزد ممکن است میل به سرمایه‌گذاری برای آموزش‌های مهارتی و افزایش بهره‌وری نیروی کار را تضعیف کند. اما همان‌‌طورکه در کار مشترکم با استیو پیشکه نشان داده‌ام، این نگرانی اغراق‌آمیز است. وقتی کارفرمایی باید به کارگران خود دستمزد بالاتری پرداخت کند، اتفاقاً انگیزۀ قوی‌تری برای بهره‌وری آن‌ها دارد. توجه به عوامل غیراقتصادی، اهمیت توجه به حداقل دستمزد را بیشتر هم می‌کند.

همان‌طورکه فیلیپ پتی فیلسوف، توضیح داده، انسان‌ها برای آزادی از سلطه تلاش می‌کنند. زندگی تحت سلطه به‌معنای وابستگی به رحم و بخشش دیگری است؛ زندگی در معرض رنج‌هایی که دیگری می‌تواند دلبخواهانه به تو تحمیل کند» این تعریف، تجربۀ کسانی را که در طول تاریخ رعیت و برده بوده‌اند به تصویر می‌کشد.

همان‌طورکه به همراه جیمز رابینسون در کتاب «راه باریک آزادی» تأکید کرده‌ایم، حتی اگر امروزه بیشتر کارگران در غرب دربارۀ وحشیانه‌ترین اشکال کار اجباری نگرانی چندانی نداشته باشند، اما نبود امنیت شغلی و ناکافی‌بودن حقوق به این معنا است که کسانی هنوز تحت سلطه هستند.

البته نه پتی و نه من و رابینسون اولین کسانی نیستیم که به این نکته اشاره می‌کنیم. ویلیام بوریج؛ از معماران دولت رفاه انگلیس، در سال 1945 استدلال کرد «آزادی معنایی فراتر از آزادی از قدرت خودسرانۀ دولت‌ها است. آزادی به‌معنای رهایی از بندگی اقتصادی در برابر شرهای اجتماعی است. آزادی به‌معنای آزادی از هر نوع قدرت خودسرانه است».

از همین رو است که در مادۀ 23 اعلامیۀ جهانی حقوق بشر آمده «هر کسی که کار می‌کند حق دارد از حق‌الزحمۀ منصفانه و مطلوب برخوردار باشد به‌اندازه‌ای‌که برای خود و خانواده‌اش زندگی شایسته و توأم با کرامت انسانی را فراهم کند».

براین ‌اساس، تلاش دموکرات‌ها برای افزایش حداقل دستمزد و گسترش حمایت از کارگران باید به‌عنوان بازگشت به یک دستور کار اجتماعی تلقی شود که برای مدتی طولانی نادیده گرفته شده است. در اقتصادی که با نابرابری و طبقاتی‌شدن فزاینده مواجه است، سیاست‌های مربوط به هموارکردن شرایط بازی و کاهش سلطه مدت‌ها به تأخیر افتاده است.

باید در نظر داشت که امروزه مشکل بزرگتر اقتصادهای غربی کمبود مشاغل خوب به‌ دلیل تمرکز بیش‌ازحد بر اتوماسیون و تلاش ناکافی برای توسعۀ فناوری‌های جدیدی است که از همه نظر برای کارگران مفید باشد. افزایش حداقل دستمزد اولین قدم مهمی است که باید برداشته شود اما باید با سیاست‌های تغییرِ جهت فناوری و ایجاد انگیزه برای ایجاد مشاغل خوب و شرایط کار بهتر همراه باشد.
https://t.me/Eonomy
44 viewsMajid Dehghani, 15:15
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 18:14:50
فدرال رزرو و بحران های مالی
https://t.me/Eonomy
46 viewsMajid Dehghani, 15:14
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 18:14:50
طرح‌های نفتی دولت‌ها
https://t.me/Eonomy
46 viewsMajid Dehghani, 15:14
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 18:14:32
آژانس بین‌المللی انرژی‌های تجدیدپذیر (IRENA) تقاضای جهانی برای هیدروژن در سال 2050 را 614 میلیون تن در سال تخمین زده است که 12% از مصرف انرژی خواهد بود. همچنین سهم تجارت 25% درصد تولید و مصرف یعنی 150 میلیون تن در سال خواهد بود.

پیش‌بینی شده است قیمت هیدروژن تجدیدپذیر از 5 دلار بر کیلوگرم به کمتر از 1 دلار بر کیلوگرم تا سال 2050 خواهد رسید. البته تحقق این قیمت نیازمند کاهش هزینه‌ها، تولید انبوه، نوآوری‌ و زنجیره‌های تامین جهانی است.

چین، هند و آمریکا به ترتیب بزرگترین مصرف‌کنندگان هیدروژن تا سال 2050 خواهند بود. هند با برنامه‌ریزی برای 4 برابر کردن تولید فولاد تا سال 2050، نیاز مبرم به واردات هیدروژن خواهد داشت.

https://www.spglobal.com/commodityinsights/en/market-insights/latest-news/energy-transition/070822-global-hydrogen-demand-seen-at-614-million-mtyear-by-2050-irena
https://t.me/Eonomy
47 viewsMajid Dehghani, 15:14
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 18:14:32 منحنی لفر چاقوی دولبه

اقتصاددانانی نظیر کار کیس و ری فر در کتاب «اصول اقتصاد» اینطور ادعا می‌کنند که منحنی لفر بیانگر رابطه‌ای بین نرخ مالیات و درآمدهای مالیاتی است. اقتصاددانان جانب عرضه از این منحنی برای پشتیبانی از این ادعا استفاده می‌کنند که می‌توان با کم کردن نرخ مالیات، درآمدهای بیشتری را تولید کرد اما شواهد تجربی و تاریخی این نظر را تایید نمی‌کنند. نرخ مالیات پایین در دولت ریگان، درآمد مالیاتی را به شدت کاهش داد و همین امر به نوبه خود منجر به افزایش شدید بدهی فدرال در دهه 80 میلادی شد.

https://way2pay.ir/110236/
https://t.me/Eonomy
49 viewsMajid Dehghani, 15:14
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 18:14:13
درآمدها و مخارج دولت آمریکا
https://t.me/Eonomy
56 viewsMajid Dehghani, 15:14
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 18:14:12
دستمزد حقیقی در آمریکا
https://t.me/Eonomy
55 viewsMajid Dehghani, 15:14
باز کردن / نظر دهید