از وقتی بچه بودیم شیعه ایرانی میگفت به کودکان فلسطینی توجه نم | Eric Notes
از وقتی بچه بودیم شیعه ایرانی میگفت به کودکان فلسطینی توجه نمیشه چون چشمهاشون آبی نیست! اما از وقتی بچه بودیم همونها به بچههای بلوچ اهمیت نمیدادند چون ظاهرشون یه جوری بود که تلف شدن در بین اونها عادیه، با اینکه چشم بعضیهاشون روشن بود! برای انسان که هیچوقت مرگ بچه عادی نمیشه، بنابراین نزدیکترین تفسیر اینه که به طور غیررسمی حیوان حسابشون میکردند. حالا اینکه برای حیوان عادیه یا نه یک بحث دیگهست، که فکر نمیکنم عادی باشه. فقط حیوان خیلی سریع از حادثه عبور میکنه و احتمالا ازین نتیجه گرفتند کسانی که از سر فلاکت مجبورند سریع از مصیبت بگذرند، با حیوان تفاوتی ندارند. مچ همه آدمها رو میشه گرفت. از هر جامعهای که باشند و در هر جغرافیایی که باشند. چون همه به نحوی مشغول مدیریت گناهانشون هستند. اما ورشکستگی اخلاقی ایرانی آریایی شیعه، در یک کلاس دیگه قرار داره. اینها مصیبت وطنی رو انکار کردند، و از مصیبت فلسطینی به عنوان مصیبت ویترینی استفاده کردند. به نظر میاد ایده یک کارگردان جسور باشه که در یک جزیره عجیب مردم برای خرید مصیبت به پاساژهای خشونت مراجعه کنند، تا اون مصیبتی که حال بهتری بشون میده رو انتخاب کنند برای تاریکپنداری دنیا و تسلط ظلم! ولی کار یک کارگردان نیست. کاملا واقعیه. اسراییل از زمان تشکیلش تا الان کاری با کودکان و نوجوانان فلسطینی نکرده که حتی مشابه کار این حکومت با کودکان و نوجوانان بلوچ باشه. مخصوصا الان که کشتن بلوچ از یک تفریح ماهانه، به یک تفریح روزانه تبدیل شده. اما هر ایرانی رندومی که انتخاب کنید و کلهپاش کنید و بتکونید تا هرچی تو جیبهاش هست بریزه بیرون، مصیبتنامه درباره کودک فلسطینی میفته پایین، اما درباره کودک بلوچ، هیچ. این کاملا جداست از پروپاگاندای حکومتی. تفکیک مهملات تولیدی اونها کار آسونیه. این انتخاب خود فرد از ویترین بود. اگه فقط تأثیرات پروپاگاندا بود، وقتی بش میگفتی تو بلوچستان چه خبره، باید حداقل کنجکاو میشد. اما نمیشد. کاملا آگاهانه میخواست بش فکر نکنه.