Get Mystery Box with random crypto!

وقتی ازشون می‌پرسیدی چرا ازدواج فامیلی می‌کردید وقتی می‌دونستی | Eric Notes

وقتی ازشون می‌پرسیدی چرا ازدواج فامیلی می‌کردید وقتی می‌دونستید بچه‌هاتون ممکنه معیوب از کار دربیان، طوری عیب بچه‌هاشون رو انکار می‌کردند که انگار پشت سرهم قهرمان المپیک زاییدن. یک مقدار ازین انکار رو با پنهان‌کاری ‌می‌شد پشتیبانی کرد. مثلا صحبت درباره عیب بچه یک تابو بود، و هنوزم است، که همین باعث می‌شد دیر برن سراغ درمان، یا هیچوقت نرن. یک مقدار دیگه ازین انکار رو با پایین آوردن سطح توقع انجام می‌دادند. مثلا همینکه بچه کور نبود یا سه تا دست نداشت، سالم اعلام می‌شد! در حالی که کلکسیونی از نواقص پنهان داشت. یه سری از این نواقص فقط خود بچه رو عذاب نمی‌داد، بلکه به خود خانواده هم منتقل می‌شد. مثل بچه‌ای که همیشه نفخ داشت، و چون همیشه نفخ داشت همیشه جیغ می‌زد، و چون همیشه جیغ می‌زد، می‌گفتند «این یکی بچه اذیت‌کنی دراومده!». انگار جزیی از خلق و خوی بچه‌ست. این خلق و خو پنداری در مورد نواقصی که فیزیکی نبودند نقش پررنگ‌تری داشت. چون فکر می‌کردند نقص مادرزادی یعنی کج بودن گردن، یا صاف بودن پا، نه عصبی بودن، نه اضطراب مزمن داشتن. و همه این‌ها زندگی خودشون رو خراب می‌کرد، اما خراب شدنش رو انکار می‌کردند. و این یکی از مهم‌ترین چیزهاییه که باید در شناخت این مردم درک کنید... که خراب شدن‌ها رو انکار می‌کنند.
شما نمی‌تونی با افرادی که خرابی‌ها رو انکار می‌کنند چیزی بسازی. تمدن، پیشرفت، توسعه، فقط درباره ساختن چیزهای جدید نیست، بلکه درباره مبارزه با خرابیه.
اگه واکنش و حساسیت به خرابی همون واکنشی باشه که خوزستانی‌ها به خرابی استان‌شون نشون دادند، همه ایران خوزستان خواهد شد. و داره میشه.