Get Mystery Box with random crypto!

اشتادان Eshtadan

لوگوی کانال تلگرام eshtadan — اشتادان Eshtadan ا
لوگوی کانال تلگرام eshtadan — اشتادان Eshtadan
آدرس کانال: @eshtadan
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 713
توضیحات از کانال

نقل متن های معتبرعلمی, فرهنگی,انتقادی از درگاه ها و گروه های تلگرامی با درج شناسه اشتادان در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگی*
@Tabaa24

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-08-01 10:23:21 #محمود_دولت_آبادی
( ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ #سبزوار)
نویسنده.
رمان ده‌جلدی #کلیدر نام‌آورترین اثر اوست. برخی از آثار دولت‌آبادی به چندین زبان باختری و خاوری برگردانده شده و به چاپ رسیده‌اند. داستان بیشتر نوشته‌های واقع‌گرایانه دولت‌آبادی در روستاهای #خراسان رخ می‌دهد و راوی رنج و محنت روستاییان شرق ایران روایت می‌کند.
#جای_خالی_سلوچ، #طریق_بسمل_شدن و #سلوک از دیگر آثار ارزشمند ایشان است.
دولت‌آبادی جایزه ادبی خانه فرهنگ‌های جهان، جایزهٔ ادبی یان میخالسکی سوییس و جایزه شوالیه ادب و هنر فرانسه را از آن خود کرده است.
92 views07:23
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 08:34:54 هرکس فروغی را می‌شناسد، می‌داند که آن مرحوم حکیم بود و اهل ادعا و گزاف‌گویی و غرور نبود... . می‌گفت خارجیان شعرای ما را بهتر از ما می‌شناسند و قدرشان را بهتر از ما می‌دانند، و از گفت‌وگویی که بعضی دانشمندان فرنگ راجع به سخن‌سرایان ایران کرده‌اند حکایت می‌کرد و گریه به او دست می‌داد. می‌گفت: روزی در جامعهٔ ملل یکی آمد و گفت: شما مال آن مملکتی هستید که شاعرش می‌گوید بنی‌آدم اعضای یکدیگرند...؟ بعد گفت: آنچه شما صدها سال پیش گفته‌اید دنیا امروز فهمیده... . فروغی این را گفت و گریه کرد. می‌گفت: خارجی‌ها شعرای ما را افتخار عالم بشریت می‌دانند و ما قدرشان را نمی‌دانیم.
خودم بسیار از خارجی‌ها را دیده‌ام که می‌گویند #سعدی تنها افتخار ایران نیست، بلکه افتخار بشریت است.

خلاصه‌شده از: #عبدالرحمن_فرامرزی، مقالهٔ «دست‌درازی به زبان فارسی»، در مجلهٔ یغما، ش ۹، ۱۳۲۳ (ش پیاپی ۲۶۷)، ص ۵۱۹.
#پرسه_در_متون

زادروز #محمدعلی_فروغی، ادیب و سیاستمدار

https://t.me/cheshmocheragh
43 views05:34
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 20:18:52
خرابات


مسجد سمبل مقام و جایگاه زهد و تقوی است و خرابات در مقابل آن قرار دارد. خرابات در زبان عربی جمع خرابه است و‌ بار عرفانی و زمینهٔ فرهنگی خاصی ندارد. اولین نمونه‌های کاربرد این کلمه قبل از سنایی دارای معنای زشت و مستهجنی بود و هنوز هم در تاجیکستان و افغانستان و مشرق ایران به معنای فاحشه‌خانه به کار می‌رود. در عصر منوچهری دقیقاً به معنی فاحشه‌خانه به کار می‌رفته است. سنایی اولین کسی بود که این کلمه را تطهیر کرد. در دیوان حافظ این کلمه حالت ملکوتی به خود می‌گیرد:
در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
وین عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم

و با سنایی بود که معنای این کلمه عوض شد و از بُعد و ساحَت و معنا زشتش به در آمد.

از جمله خصوصیات ملامتیّه حرکت متضاد با عادت‌های زمانه به اعتبار افکار و اقوال و احوال بود. حافظ هم که تا حدودی در این دستگاه عرفانی قرار می‌گیرد از این قاعده مستثنی نیست.

محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی
جلد سوم، صص ۱۶۲–۱۶۱
#یکشنبه‌ها_و_حافظ
#خرابات

ویدیو:
خرقهٔ زهد مرا آب خرابات ببرد
خانهٔ عقل مرا آتش میخانه بسوخت
حافظ
مرحوم استاد #سید_خلیل_عالی‌_نژاد
دف: استاد کامبیز محیط مافی، ۱۳۷۲
48 views17:18
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 20:17:54 @shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
خرابات



مسجد سمبل مقام و جایگاه زهد و تقوی است و خرابات در مقابل آن قرار دارد. خرابات در زبان عربی جمع خرابه است و‌ بار عرفانی و زمینهٔ فرهنگی خاصی ندارد. اولین نمونه‌های کاربرد این کلمه قبل از سنایی دارای معنای زشت و مستهجنی بود و هنوز هم در تاجیکستان و افغانستان و مشرق ایران به معنای فاحشه‌خانه به کار می‌رود. در عصر منوچهری دقیقاً به معنی فاحشه‌خانه به کار می‌رفته است. سنایی اولین کسی بود که این کلمه را تطهیر کرد. در دیوان حافظ این کلمه حالت ملکوتی به خود می‌گیرد:
در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
وین عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم

و با سنایی بود که معنای این کلمه عوض شد و از بُعد و ساحَت و معنای زشتش به در آمد.

از جمله خصوصیات ملامتیّه حرکت متضاد با عادت‌های زمانه به اعتبار افکار و اقوال و احوال بود. حافظ هم که تا حدودی در این دستگاه عرفانی قرار می‌گیرد از این قاعده مستثنی نیست.
ملک‌الشعراء بهار ریشهٔ این کلمه را این‌گونه می‌یابد:
خرابات » خرآباد » خورآباد = خورشید آباد (خور بدون واو زیاد دیده شده).
در زبان‌شناسی عمومی، ت و دال جزو صامت‌هایی است که مبدل به یکدیگر می‌شوند و این قانونی کلی است.
خور = خورشید در رابطه با معابد میترائیسم (مذهب ایرانیان پیش از اسلام).
شعرهای عربیی وجود دارد که مؤید این نظریه است که مسلمانان در دیرهای مسیحیان شراب می‌نوشیده‌‌اند.
محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی
جلد سوم، صص ۱۶۲–۱۶۱
#یکشنبه‌ها_و_حافظ
#حافظ
#خرابات
43 views17:17
باز کردن / نظر دهید
2022-07-30 16:27:14 نگاهی به زندگی و آثار شیخ شهاب الدین سهروردی - ۲

7. حکمت ایران باستان ، از نکات برجسته و جالب توجه سهروردی علاقه‌ی خاص او به حکمت پارسی باستان است به خصوص شخص زردشت است. این توجه ویژه به حدی است که برخی اصطلاحات حکمت اشراق را از اوستا و منابع پهلوی گرفته است . او در کتاب حکمت الاشراق ، زردشت را حکیم فاضل نمیده و حتی خودش را زنده کننده حکمت ایران باستان دانسته است. جالب آنکه شیخ مانی و مزدک را مصلحین زردشتی گری نمی داند بلکه آن دو را نکوهش کرده و بدعت گذار نامیده است.

سهروردی حقیقت را امری واحد می دانست و آن را منسوب به خداوندی واحد دانسته و اصطلاح « الحق من ربک » را از قرآن وام گرفته است. سهروردی می گوید : « حقیقت ، خورشید واحدی است که به جهت کثرت مظاهرش تکثر نمی یابد. شهر واحدی است که باب های کثیری دارد و راههای فراوان به آن منتهی است ».

سهروردی عقیده داشت در ایران باستان ملتی می زیست که مردم را به حق رهبری می کرد و آنان را پرستنده حق واحد می دانست. سهروردی افراد این ملت را پهلوانان و جوان مردانی یگانه پرست می دانست و ایشان را با این کلام معرفی می کند : « خداوند ولی کسانی است که ایمان آورند و ایشان را از ظلمت به سوی نور هدایت می کند » او حکمای ایرانیان باستان را کسانی می داند که با شیوه‌ اشراقی به مقام عرفانی والایی رسیده اند.

سهروردی پهلوانان فرزانه ‌ای چون کیومرث و تهمورث و حکیمانی چون زردشت و جاماسپ را برای اولین بار در فلسفه معرفی می کند. وی  واقعیت اشیاء را به نور تمثیل می کند و آنچه را که تفاوت میان آنهاست در شدت و ضعف نورانیت آنها می داند. او معتقد است که نوری واحد عامل آشکار شدن اشیاء است و هستی مطلق و نور محض را « نورالانوار » خداوند می داند .

منبع : خبر گزاری مهر

https://telegram.me/iranboom_ir
59 views13:27
باز کردن / نظر دهید
2022-07-30 16:27:05 نگاهی به زندگی و آثار شیخ شهاب الدین سهروردی - ۱

@iranboom_ir

هشتم امرداد در تقویم روز سهروردی نام گرفته است. به همین مناسبت نگاهی کوتاه به زندگی و آراء فلسفی این حکیم ایرانی خواهیم داشت.

 شیخ شهاب الدین سهروردی چهره‌ برجسته ا‌ی در حکمت ، فلسفه و عرفان در فرهنگ ایران است. او در سال 549 هجری قمری در قریه‌ سهرورد زنجان دیده به جهان گشود. اولین آموخته های او در شهر مراغه نزد مجدالدین جیلی بود . سهروردی نزد جیلی،فقیه مشهور آن زمان،فقه را آموخت و در همانجا و نزد همین استاد با فخر رازی،منتقد بزرگ فلسفه مشاء،همدرس بود.

سهروردی پس از تکمیل تحصیلات به اصفهان رفت تا نزد ظهیرالدین فارسی،علم منطق را بیاموزد. او در همین شهر بود که برای نخستین بار با افکار ابن سینا روبرو شد و پس از مدتی تسلط خاصی بر آن پیدا کرد.

سهروردی پس از اتمام تحصیلات رو به عرفان و سلوک معنوی آورد. شیخ در جریان سفرهایش مدتی با جماعت صوفیه هم کلام شد و به مجاهدت نفس و ریاضت مشغول شد .

هنگامی که سفرهای سهروردی گسترده تر شده بود به آناتولی رسید و از آنجا به حلب سوریه رسید. در همان شهر با ملک ظاهر ،پسر صلاح الدین ایوبی ، دیدار کرد. ملک ظاهر شیفته شیخ شده و مقدمش را گرامی داشت و از او خواست که در آن جا بماند. سهروردی پذیرفت و درس و بحث خود را در مدرسه حلاویه آغاز کرد. در همین مدرسه بود که شاگرد و پیرو وفادارش شمس الدین شهروزی به او پیوست.

شیخ همیشه در بیان مسائل، به خصوص احکام و مسائل مربوط به دین بی باک بود و همین صراحت بیان او بود که سرانجام فقهای قشری عامه علیه او شوریدند، او را مرتد خوانده و سخنانش را خلاف اصول دین دانستند. این کینه و عناد تا جایی رسید که ملک ظاهر را تشویق به قتل او کردند. اما ملک ظاهر نمی پذیرفت و به خواست آنان توجهی نمی کرد. اما فقها با ارسال شکوائیه به صلاح الدین ایوبی او را مجاب کردند که فرمان قتل شیخ را صادر کند. سرانجام صلاح الدین ایوبی در نامه ای از پسرش خواست به دلیل برخی ملاحظات سیاسی شیخ را به قتل برساند.

بدین ترتیب شیخ را زندانی کرده و در سن 36 یا 38 سالگی به قتل رسید. مشهور است که او را به دار آویختند یا خفه کردند. جنازه‌ شیخ را در روز جمعه آخر ذی الحجه سال 587 هـ.ق از زندان بیرون آوردند. جرم او معاندت با شرایع دینی بود.

از سهروردی در طول عمر کوتاه خود حدود پنجاه کتاب و رساله به یادگار مانده است. آثار او نه تنها حاوی مهمترین آثار وی است بلکه به طرز شگفتی از نظر فصاحت و بلاغت تحسین شده و دارای نثری پخته و قوی است.

آثار سهروردی را می توان به چهار بخش تقسیم کرد :

1- کتاب های صرفا فلسفی وی که به زبان عربی است. تلویحات ، المقاومات و مطارحات و معروف ترین کتاب فلسفی وی، حکمت الاشراق، از این جمله اند.

2- رساله های عرفانی وی که به زبان پارسی و برخی به عربی است. از این جمله عقل سرخ ، آواز پر جبرئیل ، صفیر سیمرغ و لغت موران به پارسی و هیاکل النور و کلمة التصوف به عربی است

3- ترجمه ها و شروحی که او بر کتب پیشینیان ، قرآن و احادیث نوشته است. مانند ترجمه‌ فارسی رسالة الطیر ابن سینا و شرحی بر اشارات و تنبیهات ابن سینا و تفاسیری بر چند سوره قرآن کریم .

4- دعاها و مناجات نامه هایی که به زبان عربی است و آنها را الواردات و التقدیسات نامیده است. برخی بر این باورند که روش اشراقی را ابن سینا بنیان نهاده و معتقدند ابن سینا در کتاب منطق المشرقین و سه فصل آخر کتاب اشارات و تنبیهات به آن اشاره کرده است. اما با تمام این احوال همه دوستداران فلسفه معتقدند اگر ابن سینا بینانگذار فلسفه اشراق باشد یا نباشد، این سهروردی است که حکمت اشراق را به حد اعلا و تکامل رسانده است. سهروردی در این کتاب به نوعی از بحث وجود رسیده که تنها به نیروی عقل و قیاس برهانی اکتفا نمی کند ، بلکه شیوه استدلالی محض را با سیر و سلوک قلبی همراه می سازد. سهروردی برای تدوین فلسفه خویش منابع متعددی داشت که با گردآوری آنها و تنظیم شگفت انگیز ایشان در کنار هم فلسفه ی نوین خود را پایه گذاری کرد. این منابع به سه دسته کل تقسیم شده اند:

5. حکمت الهی یونان ، سهروردی بر خلاف فیلسوفان پیشین که تنها به ارسطو توجه ویژه ای داشتند شیفته فیثاغورث و امپدکلوس  و به ویژه افلاطون بود ، تا حدی که افلاطون را پیشوای حکمای اشراق می داند.

6. حکمت مشاء، بدون شک این حکمت مشائی بود که مقدمه‌ی اشراق شده است. سهروردی با گردآوری آثار مشائین به خصوص ابن سینا توانست اینگونه از آرا مشاء را در حکمت اشراق استفاده کند.
50 views13:27
باز کردن / نظر دهید
2022-07-29 12:55:39 وجين كردن كتاب در ايران بلا و خطاست
ایرج افشار‏

در اين سال‏ها بنا به تقليد نابجا از اسلوب رايج در كتابخانه ‏هاى معمولى امريكا سه كتابخانه اساسى كشور ضرر بسيار كرد.
نخست در دانشكده حقوق دانشگاه تهران بود به زمان رياست دكتر منوچهر گنجى. مديريت كتابخانه در آن وقت با خانمى بود كه نامش را از ياد برده ‏ام و به دست آنها چنان اتفاق شومى روى داد بدين بهانه كه آنچه كتاب غيرحقوقى بود از آنجا رانده شود مانند قسمت زيادى از مجموعه‏ هاى دكتر محمد مصدق، ذكاءالملك فروغى، دكتر رضازاده شفق، على اكبر داور، صادق صاحب نسق قمى، دكتر صادق رضازاده شفق، مجيد موقر و ديگران. از جمله كتاب‏هاى خريدارى شده در زمينه ‏هاى متنوع ايران‏شناسى به سرپرستى دكتر محسن صبا بود كه ماجرايش رإ چون نوشته‏ ام تكرار نمى ‏كنم. البته اندكى از كتاب‏هاى وجين شده آنجا به زور و ضرب رئيس وقت دانشگاه به كتابخانه مركزى انتقال يافت. آن رفتار مغول‏ وار بود.

ديگر كتابخانه مركزى دانشگاه است كه بى هيچ معيارى وجين شد و بسيارى از كتب چاپى قديمى آنجا مخصوصاً خارجى‏ها به انبارى نزديك چهارراه كالج سوق داده شد و به مؤسسات و شايد هم اشخاص گفتند بيايند و هرچه مى‏ خواهند جدا كنند و ببرند. و معتاقباً مقاديرى از آنها حتى با مُهر دكتر مصدق، خط سعيد نفيسى و ديگران توسط كتابفروشى‏ها به اين و آن فروخته شد.

ديگر كتابخانه وزارت امور خارجه بود كه وجين‏ كارى آن از جمله باعث طرد مجموعه پلى ‏كپى شده از اسناد مهمى درباره ايران بود كه فريدون آدميت از آرشيوهاى انگليس گردآورده و به وزارت خارجه داده بود و قس على ذلك.

مگر كتابخانه‏ هاى ايران چه مقدار كتاب و پس از آن با چه معيار و ميزانى دارند كه وجين كردن به قصد تهيه جا يا بى‏ مصرف بودن كتابها ضرورت دارد. به ‏علاوه وجين ‏كردن با چه اجازه‏اى انجام مى ‏شود.

مگر، به مانند سابق كتاب ثبت و ضبط ندارد و جزو اموال دولتى نيست. سابق رسم بر اين بود كه اگر صاحب‏جمع كتابخانه عوض مى ‏شد ضرورت و حكم اين بود كه مى‏ بايد كتاب‏ها طبق صورت به صاحب‏جمع بعدى تحويل رسمى بشود و عمل قبض و اقباض آنها در صورت‏ مجلسى به امضا برسد.

به هر تقدير گذشته را بايد گذشته گرفت و مجازاتى هم براى اين نوع تفريطها نيست. پس بينوايى كتابخانه ‏هاى ايران حكم مى ‏كند كه مرجع صاحب صلاحيت قاعده وجين كردن را بر كتابداران و حتى رئيس كتابخانه و مقام بالاتر او (مثلاً وزارت) ممنوع و قابل تعقيب كنند و در صورت لزوم ضوابط محدود و معمولى براى آن تدوين شود.

مسلّم است اگر بار ديگر چنين عملياتى در يكى از كتابخانه ‏هاى عمده انجام شود ديگر نه از تاك نشان خواهد ماند نه از تاك‏نشان؛ يعنى كوشش كسانى كه جان كَندند و مجموعه‏ هايى را براى فرزندان اين سرزمين ذخيره كرده بودند آسان آسان به هدر مى‏ رود.
تازه ها و پاره های ایرانشناسی( قسمت 60)، ایرج افشار، مجله بخارا، شماره 67
به نقل از کتابخانه‌ی تخصصی اسلام و ایران

@iranianlls
نقل: انجمن حقوق شناسی
@ESHTADAN
https://t.me/eshtadan
117 views09:55
باز کردن / نظر دهید
2022-07-29 08:41:11
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
ذکر السّیل


روز شنبه نهم ماهِ رجب میان دو نماز بارانکی خرد خرد می‌بارید چنان که زمین تَر‌گونه می‌کرد.
و گروهی از گله‌داران در میان روز غزنین فرود آمدند.
هرچند گفتند از آنجا برخیزید که مُحال بوَد بر گذرِ سیل بودن، فرمان نمی‌بردند، تا باران قوی‌تر شد، کاهل‌وار برخاستند و خویشتن را به پای آن دیوار‌ها افگندند.
و آن هم خطا بود، که بر راهِ گذر سیل بودند.
و پاسی از شب بگذشته سیلی در رسید که اقرار دادند پیران کهن که بر آن جمله یاد ندارند. و درختِ بسیار از بیخ بکنده می‌آورد و مغافصه در رسید، گلّه‌داران بجَستند و جان گرفتند.
بسیار کاروانسرای که بر رستهٔ وی بود ویران کرد و بازار‌ها همه ناچیز شد و آب تا زیرِ قلعت آمد.
و این سیل بزرگ مردمان را چندان زیان کرد که در حسابِ هیچ شمارگیر نیاید.
و از چند ثقهٔ زاولی شُنودم که پس از آنکه سیل بنشست مردمان زر و سیم و جامهٔ تباه‌شده می‌یافتند، که سیل آنجا افگنده بود، و خدای عزَّ و جل تواند دانست که به گرسنگان چه رسید از نعمت.
تاریخ بیهقی،
به تصحیح دکتر محمدجعفر یاحقی، مهدی سیدی
صص ۲۶۱–۲۵۹
مغافصه: به ناگاه گرفتن
#سیل
58 views05:41
باز کردن / نظر دهید
2022-07-28 11:22:18 @shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
هوشنگ؛
[هنوشْیَنگه]


لقب او در اوستا پَرَداته است، به معنی «نخستین کسی که برای حکومت تعیین شده» که در پهلوی و فارسی به صورت پیشداد در می‌آید و آغاز سلسلهٔ پیشدادیان از اینجاست.
در برخی از متنهای پهلوی هوشنگ و «وئيکَرْد» دو برادری هستند که یکی فرمانروایی را بنیان می‌نهد و دیگری کشاورزی را. هوشنگ و تهمورث در برخی از روایتها جزء نخستین فرمانروایان افسانه‌ای فرض شده‌اند. هوشنگ را فرمانروای هفت کشور دانسته‌اند که دیوان و جادوگران از مقابل او می‌گریزند. دیوهای مَزَن (مازَن یا مازَنْدر) به دست او نابود می‌شوند.

در شاهنامه، هوشنگ فرزندزادهٔ گیومرث است. هوشنگ بر دیو سیاه پیروز می‌شود. کشف آتش را به او نسبت می‌دهند. بنا به روایت شاهنامه، هوشنگ روزی با تنی چند از ملازمان به سوی کوه می‌رود. از دور ماری تیره‌تن و تیزتاز را می‌بیند که دود از دهانش بر می‌خیزد. هوشنگ با نیروی تمام سنگی به سویش پرتاب می‌کند که به سنگی دیگر می‌خورد و به این ترتیب فروغ آتش پدیدار می‌شود و رازِ آتش کشف می‌گردد. جشن سده را یادبودی از این واقعه می‌دانند.
تاریخ اساطیری ایران
استاد دکتر ژاله آموزگار، صص ۴۶–۴۰


مطالب پیشین ما را دربارهٔ شاهنامه با این هشتگ دنبال کنید:
#پنجشنبه_ها_و_شاهنامه
72 views08:22
باز کردن / نظر دهید
2022-07-26 17:57:32 حاج حسین آقا ملک؛ بازرگان‌مرد فرهنگی
@iranboom_ir

امروز، چهارم امرداد خورشیدی، ۵۰ سال از درگذشت حاج حسین آقا ملک می‌گذرد؛ مردی بزرگ در تاریخ نیکوکاری و فرهنگ و تاریخ این سرزمین. فرهنگ‌وری که با بهره‌گیری از دارایی موروثی خانوادگی، آثار تاریخی و کتاب‌های خطی چند هزار ساله ایران را خرید، گرد آورد و وقف کرد تا از گزند روزگار و دست‌اندازی دهر در امان بمانند.

حاج حسین آقا ملک، بنیان‌گذار و واقف کتابخانه و موزه ملی ملک، همچنین اهداکننده و واقف چند میلیون متر مربع زمین در خراسان و تهران برای بهره‌گیری مردم و نیز بسیاری کارهای عام‌المنفعه دیگر، راه و رسم دل‌کندن و زیستن به نیکوکاری، دارایی و توانایی برای یاری به دیگران را به ما آموخت. او زمین وقف و هبه کرد، باغ‌های شخصی خویش را برای بهره‌گیری مردم اهدا کرد، به تجدید بنای شیرخوارگاه کمک رساند، شهریه و مستمری سالانه به مستمندان آبرومند و کارمندان از کارافتاده کهن‌سال اختصاص داد، کفالت نوباوگان را برعهده گرفت، دبستان و دبیرستان، بیمارستان، مسجد و حمام ساخت و قنات و چاه وقف کرد تا مردمان سرزمین‌اش از ثروتی که پدر برایش به یادگار گذارده بود، بهره بگیرند. او سرانجام در ششم آبان 1316 خورشیدی، هشتاد سال پیش، کتابخانه و موزه ملی ملک را بر بارگاه آسمانی امام رضا علیه‌السلام وقف تقدیم کرد تا همگان از سرچشمه وقف و نیکوکاری وی بهره‌مند شوند. دیگر وقف‌نامه‌های او که بیش‌تر، زمین‌هایی گسترده را در خراسان دربرمی‌گرفتند، در دهه‌های بعد سازمان یافته و تنظیم شدند.

کتابخانه و موزه ملی ملک، نخستین موزه وقفی- خصوصی ایران و یکی از شش کتابخانه بزرگ کشور در حوزه نسخه‌های خطی به شمار می‌آید. گنجینه‌ای که در گذشته، فخر بازارتهران بود و امروز از پسِ هشت دهه روزگار پرحادثه، نگین انگشتری محوطه تاریخی باغ ملی تهران است. این مجموعه، دو بخش کتابخانه و موزه را با گنجینه‌ای از نفایس فرهنگی ایران از جمله نسخه‌های خطی، سکه‌ها، تمبرها، قالی‌ها و تابلوهای نقاشی تاریخی به همراه برترین آثار خوش‌نویسی و نگارگری تاریخ ایران در خود جای داده است.

https://t.me/iranboom_ir/38975
103 views14:57
باز کردن / نظر دهید