وجين كردن كتاب در ايران بلا و خطاست ایرج افشار در اين سال | اشتادان Eshtadan
وجين كردن كتاب در ايران بلا و خطاست ایرج افشار
در اين سالها بنا به تقليد نابجا از اسلوب رايج در كتابخانه هاى معمولى امريكا سه كتابخانه اساسى كشور ضرر بسيار كرد. نخست در دانشكده حقوق دانشگاه تهران بود به زمان رياست دكتر منوچهر گنجى. مديريت كتابخانه در آن وقت با خانمى بود كه نامش را از ياد برده ام و به دست آنها چنان اتفاق شومى روى داد بدين بهانه كه آنچه كتاب غيرحقوقى بود از آنجا رانده شود مانند قسمت زيادى از مجموعه هاى دكتر محمد مصدق، ذكاءالملك فروغى، دكتر رضازاده شفق، على اكبر داور، صادق صاحب نسق قمى، دكتر صادق رضازاده شفق، مجيد موقر و ديگران. از جمله كتابهاى خريدارى شده در زمينه هاى متنوع ايرانشناسى به سرپرستى دكتر محسن صبا بود كه ماجرايش رإ چون نوشته ام تكرار نمى كنم. البته اندكى از كتابهاى وجين شده آنجا به زور و ضرب رئيس وقت دانشگاه به كتابخانه مركزى انتقال يافت. آن رفتار مغول وار بود.
ديگر كتابخانه مركزى دانشگاه است كه بى هيچ معيارى وجين شد و بسيارى از كتب چاپى قديمى آنجا مخصوصاً خارجىها به انبارى نزديك چهارراه كالج سوق داده شد و به مؤسسات و شايد هم اشخاص گفتند بيايند و هرچه مى خواهند جدا كنند و ببرند. و معتاقباً مقاديرى از آنها حتى با مُهر دكتر مصدق، خط سعيد نفيسى و ديگران توسط كتابفروشىها به اين و آن فروخته شد.
ديگر كتابخانه وزارت امور خارجه بود كه وجين كارى آن از جمله باعث طرد مجموعه پلى كپى شده از اسناد مهمى درباره ايران بود كه فريدون آدميت از آرشيوهاى انگليس گردآورده و به وزارت خارجه داده بود و قس على ذلك.
مگر كتابخانه هاى ايران چه مقدار كتاب و پس از آن با چه معيار و ميزانى دارند كه وجين كردن به قصد تهيه جا يا بى مصرف بودن كتابها ضرورت دارد. به علاوه وجين كردن با چه اجازهاى انجام مى شود.
مگر، به مانند سابق كتاب ثبت و ضبط ندارد و جزو اموال دولتى نيست. سابق رسم بر اين بود كه اگر صاحبجمع كتابخانه عوض مى شد ضرورت و حكم اين بود كه مى بايد كتابها طبق صورت به صاحبجمع بعدى تحويل رسمى بشود و عمل قبض و اقباض آنها در صورت مجلسى به امضا برسد.
به هر تقدير گذشته را بايد گذشته گرفت و مجازاتى هم براى اين نوع تفريطها نيست. پس بينوايى كتابخانه هاى ايران حكم مى كند كه مرجع صاحب صلاحيت قاعده وجين كردن را بر كتابداران و حتى رئيس كتابخانه و مقام بالاتر او (مثلاً وزارت) ممنوع و قابل تعقيب كنند و در صورت لزوم ضوابط محدود و معمولى براى آن تدوين شود.
مسلّم است اگر بار ديگر چنين عملياتى در يكى از كتابخانه هاى عمده انجام شود ديگر نه از تاك نشان خواهد ماند نه از تاكنشان؛ يعنى كوشش كسانى كه جان كَندند و مجموعه هايى را براى فرزندان اين سرزمين ذخيره كرده بودند آسان آسان به هدر مى رود. تازه ها و پاره های ایرانشناسی( قسمت 60)، ایرج افشار، مجله بخارا، شماره 67 به نقل از کتابخانهی تخصصی اسلام و ایران
@iranianlls نقل: انجمن حقوق شناسی @ESHTADAN https://t.me/eshtadan