2023-01-20 17:29:53
نظام سیاسی آینده ایران:
مشتی متوهم و پرت از فضای سیاسی ایران، نظام سیاسی آتی ایران را از امروز انتخاب کردهاند (مشروطه پارلمانی)، شاه خود را هم انتخاب کرده، دارند برای او از طریق بیعت (پتیشن آنلاین) نیرو جمع میکنند.
اولا باید گفت که نظام سیاسی پس از جمهوری اسلامی توسط مردم ایران و با اطمینان کامل از مشارکت فعال همه بخشهای جامعه و احزاب و جریانات سیاسی در انتخاباتی آزاد تعیین میشود.
ثانیا باید تاکید کرد که روند تحولات سالیان گذشته در ایران و از آن مهمتر انقلاب در عین حال دارد تصویری از نظام آتی جامعه ایران را هم ترسیم میکند که مردم به آن گرایش دارند. این تحولات دارد زیر میز همه اشکال استبداد از سالهای مشروطه تا به امروز میزند و میخواهد نظام سیاسی را بنا کند که دخالت مستقیم و مستمر شهروندان، مبنای اداره کل امور جامعه باشد؛ مردم دارند میگویند مرگ بر دیکتاتور و دیکتاتوری و از دیکتاتوری نوع اسلامی و سلطنتی و هر گونه حکومت مافوق مردمی اعلام انزجار میکنند. حتی در جاهایی منجمله در میان کارگران، دانشجویان و معلمان شکل این ساختار سیاسی را هم اعلام کردهاند و گفتهاند که ما اداره شورایی جامعه و دموکراسی مستقیم مردم و برابری در همه سطوح (سیاسی، اقتصادی و اجتماعی) را میخواهیم. ما مردم اجازه نخواهیم داد که چرخه دیکتاتوری دینی و دیکتاتوری سلطنتی در ایران ادامه داشته باشد و یک بار برای همیشه نقطه پایانی خواهیم گذاشت بر هر گونه حکومتی که صاحبینش شاهان و شیوخ و ملاها باشند.
ائتلاف نیروهای اپوزیسیون:
بدیهی است که نیروهای سیاسی مختلف در هر کشوری آزادند که مواضع و گرایش سیاسی مختص خود را داشته باشند و با هر نیروی دیگری که بتوانند مختارند که ائتلاف کنند یا در سطح بعدی، همکاری کنند. اما تا جایی که به این پروژه ائتلاف نیروهای اپوزیسیون که با توییت مشترک سال نو میلادی شروع میشود، مربوط است، این مساله را میتوان تنها به مثابه یک مانور سیاسی از سوی نیروهای راست، برای متحدتر کردن صفوف خود و نقشهکشی فریبکارانه برای نیرو گرفتن از سایر جنبشها تعبیر کرد. جمعی از نیروهای راست را جمع کردهاند و با اتکا به اعتبار افراد و چهرههایی خوشنام در ایران تلاش دارند که تصویری متحد و همبسته از اپوزیسیون راست ارائه دهند که احتمالا رضا پهلوی (با پیشوند شاهزاده!) هم قرار است رهبری آن را عهدهدار شود. اما کدام ائتلاف؟ ائتلاف حول کدام اصول؟ اساسنامه، افق و برنامهاش کو؟ کدام نیروی سیاسی جدی به خود جرات میدهد در جامعهای که مردمش فریاد میزنند «کرد و بلوچ و آذری، آزادی و برابری» بیاید و سر تقدسی به نام «حفظ تمامیت ارضی» که خاک را در اولویت نسبت به انسان قرار میدهد و همیشه اسم رمز سرکوب مناطق مختلف ایران در دوره جمهوری اسلامی و پهلوی بوده، ائتلاف کند؟ کدام نیروی سیاسی جدی که میخواهد انقلاب را نمایندگی کند میتواند با نیروهای سیاسی همچون رضا پهلوی ائتلاف کند که هنوز دم از اسلام خوب و بد میزند و به «سرداران رشید سپاهی وطن» پیام میدهد؟
با این وجود، پروژه ائتلاف سیاسی که از سوی جریانات نزدیک به رضا پهلوی کلید خورد را باید ورای هیاهوهایی بررسی کرد که در رسانهها در حال انجام است. این اقدام را باید در این چارچوب درک کرد که نیروهایی که مضمونا نمیتوانند آمال و خواستههای انقلاب زن زندگی آزادی را نمایندگی کنند، در تلاش هستند تا با اقداماتی از بالای سر مردم و پوشش رسانهای زیاد، برای خود، مشروعیت و اعتبار کسب کنند؛ تلاشی که البته ظرف کمتر از سه هفته و با انتشار توییت مشترک دوم پیش از تظاهرات در استراسبورگ فرانسه، ریزشی قابل ملاحظه در تعداد مشارکتکنندگان داشت که حتی خوشبینترین هواداران «شاهزاده» هم به سختی از آن به عنوان شکست پروژه ائتلاف یاد نکردند.
اما درباره کمپین #من_وکالت_میدهم
با توجه به توضیحات بالا هر چه درباره این کمپین بگوییم زیاده گویی است. با این وجود باید اذعان کرد اینکه عدهای قرن بیست و یک را با قرون وسطی اشتباه گرفته و در دل انقلاب زن زندگی آزادی به کسی که چون «پسر پدرش است» وکالت سیاسی میدهند، تنها عمق چشم انداز لجنزاری را به تصویر میکشد که رضا پهلوی و هوادارانش برای آینده ایران در نظر دارند. ترکیبی از بلاهت، رندی و لمپنیزم سیاسی، رو به مردمی کرده که میخواهند آیندهای بسازند که نمونه جامعه انسانی نوین در تاریخ بشر شود و گذشتهای را به آنها وعده میدهد که چند دهه قبل همین مردم سرنگونش کردهاند. در نتیجه، این کارزار، نه تنها موجب مقبولیت بیشتر جریانات سیاسی طرفدار سلطنت نمیشود؛ بلکه موجب رسوایی بیشتر، به حاشیهتر رفتن و دور شدن هر چه بیشتر این نیروها از مضمون و خواستههای انقلاب زن زندگی آزادی خواهد شد.
923 views14:29