2023-05-07 17:36:17
تعمیمهای اشتباه
اگه به شما بگن "در بعضی از روستاهای کمجمعیت کشور کمترین درصد بیماریهای کلیه دیده شده" چه برداشتی میکنید؟ احتمالا نظریهای در ذهنتون آماده میکنید و این امر رو ربط میدید به سبک زندگی مردم، مصرف غذاهای سالمتر و غیره.
اگه بهتون میگفتن "در بعضی از روستاهای کمجمعیت کشور بیشترین درصد بیماریهای کلیه دیده شده" احتمالا باز هم براش نظریهای داشتید و ربطش میدادید به پایین بودن بهداشت فردی، یا در دسترس نبودن خدمات درمانی و غیره.
کتاب میگه ذهن ما دائما دنبال «علت» میگرده. هر پدیدهای که مشاهده میکنید، دوست دارید علتی براش پیدا کنید تا بتونید بهتر درکش کنید. حتی تو مواردی که کاملا اتفاقی رخ دادن.
تو مثالهای قبل، جمعیت روستاها کم بودن. به همین دلیل، ممکنه در یکی درصد بیماریهای کلیه کمتر از میانگین کشوری باشه، و در یکی دیگه خیلی بیشتر. در مشاهدات آماری که تعداد نمونهها کم باشه، احتمال دیدن موارد اکستریم بیشتره. کتاب بهش میگه «قانون اعداد کوچک».
اینکه در یک روستا با جمعیت صد نفر، پنج نفر کمتر یا بیشتر مریض باشن، درصدِ بیماریها رو خیلی تغییر میده. ولی این به معنی کم بودن نمونههای آماریه، و معنی دیگهای نداره. نباید در این موارد دنبال علت بود.
کتاب با ذکر این مثال به بعضی از تحقیقات (مخصوصا تحقیقات روانشناسی) انتقاد میکنه. میگه در خیلی از موارد، طرف وقت نمیذاره نمونههای کافی جمعآوری کنه. اون با دیدن چند مثال یک نتیجهگیریِ کلی میکنه که از نظر آماری کاملا گمراه کننده هستن.
تحقیقهای زیادی نشون دادن که دخترهای ۶ ساله دایرهی لغات کاملتری نسبت به پسرهای همسنشون دارن. ولی شما همیشه میتونی چندتا پسر ۶ ساله پیدا کنی که دایرهی لغات غنیای داشته باشن و با استناد به همین موارد خاص، کل اون نظریه رو رد کنی.
مثلا بگیم "ولی پسرخالهی من، از همه دختربچههای ۶ ساله بهتر حرف میزد". خب که چی؟ ما داریم بطور میانگین صحبت میکنیم، و این مشاهدات محدود و ناکافی، ناقض اون پدیدهی آماری نیست.
کتاب تذکر میده خیلی از تجربیات و مشاهدات ما تصادفی و غیرقابل تعمیم هستن. ولی ذهن ما دوست داره برای همه چیز یک الگو و علتی پیدا کنه. به خودمون یادآوری کنیم وقتی تعداد نمونهها کمه، صرفا باید مشاهداتمون رو بیان کنیم، و در دام توجیه و تعمیمهای اشتباه نیافتیم.
مــتـیـن
به @EttelaatOmo0mi بپیوندید
اطلاعـــاتــ
2.1K viewsedited 14:36