Get Mystery Box with random crypto!

‍ روبرت لواندوفسکی پس از هشت سال حضور در بایرن و دوازده سال حض | Extra Time

‍ روبرت لواندوفسکی پس از هشت سال حضور در بایرن و دوازده سال حضور در بوندسلیگا به بارسلونا پیوست. انتقالی که به قیمت کم شدن محبوبیت او در بین هواداران بایرن تمام شد و یک سوال بحث بر انگیز را ایجاد نمود. آیا او و بازیکنان مشابه او را میتوان اسطوره نامید؟
پس هشت سال حضور در بایرن مونیخ و شکستن بسیاری از رکورد ها و کسب دستاوردی های کم نظیری اکنون در "اسطوره" بودن روبرت لواندوفسکی شک و تردیدی وجود دارد. اگرچه که او از نظر درخشش در بایرن جز بهترین های تاریخ این باشگاه میباشد و مدت زمان حضور وی حتی از بعضی اسطوره های بایرن مثل افنبرگ که هواداران آنها را میپرستند بیشتر است اما بسیاری از هواداران جایگاهی برای او همانند لام، ماتئوس، افنبرگ، کان و... قائل نیستند.
برای اینکه یک بازیکن توسط هواداران اسطوره خطاب شود معیار خیلی مشخص و دقیقی وجود ندارد. یعنی نمیتوان گفت اگر شما این مقدار درخشش را داشتید و در مدت زمان مشخصی در تیم حضور داشته باشید حتما اسطوره محسوب میشوید. برای اسطوره بودن لازم است که بتوان خود را در دل هواداران جا کرد. میتوانید تنها چهار سال در یک باشگاه حضور داشته باشید اما دوران طلایی در آن باشگاه داشته باشید و ذهنیت مثبتی از خود برای هواداران باقی گذاشته باشید و یک اسطوره برای آن ها محسوب شوید و میتوانید ده سال به تیم وفادار بمانید اما عملکردی بسیار معمولی و حتی ضعیف داشته باشید با این حال هواداران شما را به خاطر اخلاقتان یک اسطوره بنامند.
تمام درخشش ها و نزدیک به یک دهه حضور در تیم تنها با چند هفته درگیری و بد اخلاقی فراموش میشود و یک ذهنیت بد را برای هواداران ایجاد میکند. لواندوفسکی اگر همواره تعهد و وفاداری خودش را نسبت به تیم حفظ میکرد و به این میزان حاشیه برای خودش و برای تیم ایجاد نمیکرد قطعا به سادگی اسطوره ای محسوب میشد که سال ها ستایش میشد. اما اکنون، هنگامی که وقتی نام او مطرح میشود ذهن هواداران به سمت حواشی او میرود و آنها را تا حدی یاد بالاک می اندازد، دیگر نمیتوان او را با قاطعیت یک اسطوره خطاب کرد. حتی اگر بتوانیم او را اسطوره باشگاه بایرن مونیخ بنامیم نمیتوانیم جایگاهی که برای اساطیر دیگری مثل رومنیگه، شواین اشتایگر،‌ هوینس، بکن باوئر و... قائل هستیم را برای آن قائل باشیم. اگر ده توپ طلا داشته باشید و بیش از هزار گل برای تیم زده باشید اما با اخلاق و رفتار نامناسب به صورت مستمر و مداوم برای تیم حواشی ایجاد کرده باشید که موجب شده پیوند بین شما و هواداران را باریک و ضعیف شود، دیگر این دستاورد های شما برای اسطوره بودنتان برای هواداران چندان قابل پذیرش نیست و با این کار گارد و سپر هواداران را نسبت به خودتان بالا میبرید.
در عین حال اگر در قلب هواداران جایی برای شما وجود داشته باشد و ارتباط و پیوند قوی با آنها داشته باشید حتی اگر حاشیه ای برای تیم ایجاد کنید و کاری ناشایست انجام دهید همچنان هواداران شما را دوست دارند و به عنوان یک اسطوره تعصب خاصی نسبت به شما دارند. به طور مثال لوتار ماتئوس توانسته در دوران فوتبالی خودش به قدری بین هواداران محبوبیت پیدا کند که تمام صحبت ها و مصاحبه های آن پس از بازنشستگی که به ضرر بایرن بوده است و برای این باشگاه حاشیه ای به وجود آورده است خدشه ای به جایگاه او وارد نکرده است و همچنان به عنوان یک اسطوره قدیس محسوب میشود و خط قرمز هواداران میباشد.
درحال حاضر پذیرش روبرت لواندوفسکی به عنوان اسطوره بایرن مونیخ برای تعدادی از هواداران سخت میباشد اما انتظار میرود که در سال های آینده هنگامی که بخشی از رفتار های او از ذهن ها پاک شد و هواداران جدیدی به جامعه هواداری این تیم اضافه شود به واسطه دستاورد فوق العاده او در این تیم و مدت زمان حضور وی، گارد ها نسبت به او پایین اورده شود و او هم همانند بازیکنان پر حاشیه دیگری که بعدها به عنوان اسطوره ستایش میشوند، اسطوره بودن او نیز قابل پذیرش باشد. اما با این حال او هیچ گاه جایگاه اساطیری که پیشتر ذکر شده را نخواهد داشت و نمیتواند به اندازه آنها محبوب شود. هواداران بین کسانی که در دوران حضورشان در تیم متعهد باقی ماندند و حاشیه ای ایجاد نکردند و با کسی درگیری نداشتند با کسانی که بلعکس عمل کردند تفاوت هایی قائل میشوند و جایگاه خاص تری برای دسته اول قائل هستند.
روبرت لواندوفسکی تنها یک نمونه از بازیکن هایی است که یدک کشیدن وصف اسطوره در آنها جای بحث و گفتگو دارد. ماجرای روبرت لواندوفسکی پلی است برای رسیدن پاسخ این پرسش که واقعا چه کسی شایسته و لایق اسطوره بودن است و چه کسی نه؟‌

اختصاصی اکسترافوتبال

@Extra_Football